سرويس تاريخ جوان آنلاين: بیتردید خوانش رویداد عظیم انقلاب اسلامی بدون تحقیق در باب اندیشه و عمل امام خمینی ناتمام است. از این روی مراکز تاریخپژوهی کشور، به اندازه توان خویش از این مهم غفلت نورزیده و آن را از جنبههای گوناگون مورد توجه قرار دادهاند. در زمره اینگونه موارد، اثری است که تحت عنوان «تاکتیکهای مبارزاتی امام خمینی» از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شده است. ناشر در دیباچه این تحقیق در باب ضرورت آن چنین آورده است:
«وجود سه عنصر رهبری، حضور مردم و ایدئولوژی انقلابی برای هر انقلابی لازم است. در انقلاب اسلامی ایران نیز پیوند عمیق و آگاهانه رهبری و مردم براساس مکتب تشیع عامل محرکه انقلاب بود. امام خمینی (ره) روحانی مجاهد و مرجع تقلید مبارزی بود که با الهام از سیره نبی گرامی اسلام (ص) و امامان شیعه و در سایه درسآموزی از تاریخ اسلام و کسب تجربه از رویدادهای زندگی، مبارزه با ظلم و جور سلسله پهلوی را تکلیف شرعی و الهی دانسته و ابتدا در یک فرایند نسبتاً طولانی با توکل بر خدا و اخلاص در اعمال و رفتار خویش، با تبلیغ و ترویج اسلام ناب محمدی (ص) مردم و فضای فکری حوزههای علمیه را با جریان مبارزه همراه نمود. سپس در قامت یک احیاگر دینی تبیین تازهای از مفاهیم و مضامینی، چون «عدالت»، «شهادت» و «حکومت» ارائه کرد و با طرح تئوری ولایتفقیه، مشروعیت نظام شاهنشاهی را زیر سؤال برد. ایشان بعد از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ مورد توجه آحاد جامعه ایران قرار گرفت و با افشای جنایات خاندان پهلوی و وابستگی آنان به اجانب، سرنگونی حکومت را اولویت اصلی مبارزه شمرد و در وطن و تبعید، همه آزادیخواهان را به یاری فراخواند. امام در نهایت نیز به لطف الهی و در سایه وحدت اقشار مختلف جامعه و استفاده از تاکتیکهایی، چون تظاهرات خیابانی، اعتصاب و دعوت از سربازان و افسران ارتش برای فرار از پادگانها و پیوستن به موج انقلاب، موفق به سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران شد که این اثر در راستای تبیین تاکتیکهای مبارزاتی ایشان تهیه شده است.»
دکتر حسین احمدی که این اثر را تألیف کرده است نیز در دیباچه خویش برآن سعی دارد تا چند و، چون خوانش خویش از «تاکتیکهای مبارزاتی امام خمینی» را مورد تبیین قرار دهد. وی در مقدمه آورده است: «انقلاب اسلامی ایران یکی از پدیدههای شگفت و تحسینبرانگیز تاریخ معاصر جهان است که هم بررسی چگونگی وقوع آن و هم شیوه رهبری عالمانه حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رهبر آن مورد توجه و مطالعه جامعهشناسان و اندیشمندان سیاسی قرار گرفته است. افراد و گروههای مختلف با افکار متفاوت و گاه متناقض، روند رهبری و راهبردهای مبارزاتی امام را در طول دوران مبارزه با رژیم پهلوی مورد بررسی و تحقیق و توجه قرار دادهاند، اما حقیقت آن است که بیشتر تحقیقات و تألیفاتی که در این زمینه به رشته تحریر درآمدهاند، دو نقیصه مهم و اساسی دارند:
الف) بخش زیادی از این نوشتهها بر مبنای پارادایم فکری انسان غربی درباره رهبری و انقلاب تدوین شده است و انطباق دقیق آن با شخصیتی مانند امام و شکل سیادت و رهبری ایشان، به یک پارادوکس نظری و علمی منتهی میشود. تقریباً همه آثاری که خارج از ایران راجع به انقلاب اسلامی و امام نوشته شده است در این طیف قرار میگیرند. حتی برخی از نوشتهها و کتب داخلی نیز که با الگوبرداری از بینش و فلسفه غرب یا شرق تحریر و تدوین شده است در همین دسته قرار میگیرند.
ب) در بسیاری از کتب و نوشتههایی که به بررسی شیوه رهبری امام در فرایند مبارزه پرداختهاند، نکات و مطالبی درباره استراتژی مبارزاتی و تمهیدات جهادی امام بیان شده است. اما این نوشتهها پراکنده و منفصل هستند و تقریباً در بیشتر آثاری که به بررسی شکل مبارزه امام با رژیم پهلوی پرداخته، کارکردهای رهبری در کنار راهکارهای مبارزاتی ایشان مورد توجه نبوده است. از حیث تاریخنگاری، میتوان تاکتیکهای مبارزاتی امام در طول دوران مبارزه با رژیم پهلوی را به چند مرحله تقسیم نمود:
الف) انتقاد از عملکرد سیاسی و اعمال ضداسلامی محمدرضا در زمان مطرح شدن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی.
ب) تأکید بر وابستگی روحی محمدرضا به عناصر باستانگرایانه و دلبستگی فکری وی به اجانب بعد از انقلاب سفید.
پ) حمله مستقیم به شخص شاه و انتقاد شدید از وی بعد از حمله دژخیمان پهلوی به مدارس علمیه در قم و تبریز.
ت) طراحی و ترسیم یک مبارزه فرهنگی تمام عیار برای مقابله با انحرافات فکری و روابط نامشروع سیاسی رژیم پهلوی در دوران تبعید در ترکیه و عراق.
ث) بهرهگیری مناسب از شرایط زمانی و مکانی ایجاد شده در مدت اقامت در فرانسه برای افشای جنایات و خیانات خاندان پهلوی.
ج) بازگشت به ایران و به کارگیری راهبردهای سیاسی و اقتصادی مناسب برای فلج کردن ارکان و ساختار اداری رژیم همراه با پرهیز از مشی مسلحانه.
اما نگارنده در این نوشته برای ترسیم سیمای کلی رهنمودهای مبارزاتی حضرت امام خمینی (ره) از شیوه موضوعنگاری بهره برده و بر این باور است که برای شناخت راهبردهای انقلابی و مبارزاتی معمار کبیر انقلاب اسلامی، ابتدا باید به خوبی چارچوبهای نظری و فکری ایشان را مورد توجه و مطالعه قرار داد، زیرا بدون درک صحیح و عالمانه از مفاهیمی، چون توکل و تکلیف، مرجعیت و زعامت دینی، عدالت و شهادت و... نمیتوان مشی و منش و مسلک و مرام یک رهبر دینی را که خود را مقید و مزین و مروج این مفاهیم و مضامین میداند، توصیف و تحلیل و تفسیر و تأویل نمود.
بر همین مبنا بخش اول این نوشته در قالب سه فصل به بررسی ویژگیهای مهم قیام این مرجع عالیقدر اختصاص یافته است و در این بخش تأثیر تربیت دینی و خصوصیات شخصیتی و عرفانی امام و نقش ایشان به عنوان یک احیاگر دینی مورد توجه قرار گرفته و کارکرد رهبری وی در سه زمینه تدوین ایدئولوژی، فرمانده مبارزه و بنیانگذاری یک نظام سیاسی جدید بررسی شده است. بخش دوم تحقیق که با عنوان دامنه و گستره مبارزاتی امام در سه فصل ارائه شده است، در واقع بیانکننده استراتژی مبارزاتی ایشان در یک فاصله زمانی از ابتدای ورود به میدان مبارزه تا تبعید به فرانسه است. گو اینکه در لابهلای سطور این بخش نیز از برخی تاکتیکها و راهبردهای رهبری آن بزرگوار سخن به میان آمده است. بخش سوم نوشته نیز که در حقیقت هسته اصلی تحقیق را شامل میشود، در چهار فصل به توصیف، تبیین، تفسیر تاکتیکها، راهکارها و راهبردهای مبارزاتی امام در چهار حوزه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و عرصه نظامی پرداخته است.»