سرویس بین الملل جوان آنلاین: انقلاب اسلامی ایران از وقایع سترگ قرن بیستم بود که در بحبوبه جنگ سرد و رقابت بلوک شرق و غرب، حامل گفتمان و کنشهایی نو در عرصه داخلی، منطقهای و بینالمللی شد.
این انقلاب با سرنگونی نظم کهن و مدنظر رژیم پهلوی، نفی نظام سلطه و استقلالطلبی، آموزههایی دیگر و متفاوت از قبل در سیاست خارجی خلق کرد. بر مبنای چنین انگارههایی بود که جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد و تقویت گروههای مقاومت را جزو ارکان سیاست منطقهای خود قرار داد و در این سیر تاریخی، حزبالله لبنان، حماس، جهاد اسلامی فلسطین، حشدالشعبی عراق، تیپ فاطمیون و انصارالله یمن، همه از رویشهای جبهه مقاومت هستند که به برکت انقلاب اسلامی نشو و نما یافته و جایگاهی اساسی در سیاستهای منطقهای ایران ایفا کردهاند.
کارکرد گروههای مقاومت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سه وجه قابل تأمل است:
۱- از منظر نظامی- امنیتی، حزبالله لبنان، حشدالشعبی و دیگر گروههای مقاومت توانستهاند بر مبنای اصل بازدارندگی، دامنه تهدیدات پیش روی ایران را به دور از مرزهای کشور برانند و با دشمنان این مرز و بوم مقابله کنند. آن چنان که گروههای مقاومت فلسطینی و حزبالله لبنان، با مبارزه مداوم و خستگیناپذیر با رژیم صهیونیستی، توان این رژیم برای توطئه و مقابله با ایران را به اضمحلال بردهاند و موجب فرسایش راهبرد نظامی آن شدهاند. همچنین مقاومت حشدالشعبی، حزبالله لبنان و تیپ فاطمیون و زینبیون علیه گروههای تروریستی داعش و جبهه النصره در سوریه و عراق و لبنان، هم تهدید این پدیده شوم را از سایه مرزهای ایران دور کرد و هم این کشورها را از گزند فروپاشی و بیثباتی رها کرد. بنابراین گروههای مقاومت به عنوان شریان حیاتی اصل بازدارندگی به جمهوری اسلامی ایران کمک میکنند تا برخلاف دهه ۱۳۶۰ که درگیر منازعه با دشمنان در داخل خاک خود بود، حال مقابله با آنها را فرسنگها دورتر از مرزها دنبال کرد. این شرایط، نمایانگر توان و متعاقب آن مصونیت ایران در منطقه و نظام بینالملل از تهدیدات بیشماری است که از زمان انقلاب اسلامی حاکمیت و منافع کشور را نشانه گرفته است.
۲- از منظر سیاسی، گروههای مقاومت با نفوذ و محبوبیتی که در عراق، یمن و لبنان کسب کرده و جایگاه خود را ساختار قدرت تثبیت کردهاند، به جمهوری اسلامی ایران این امکان را میدهند تا در بازی شطرنج پیچیده سیاست منطقهای در برابر مطامع و زیادهخواهی محور غربی-عبری-عربی و ایادی آنها ایستادگی کرده و بلکه به کنشگری تعیینکننده هم تبدیل شود. آنچنان که فراکسیون مقاومت در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۸، با پشت سر گذاشتن ائتلاف ۱۴ مارس به رهبری سعد الحریری و جریان نزدیک به غرب و عربستان، توانست برنده انتخابات شود و جایگاه خود را در نظام سیاسی لبنان تثبیت کند. بهواسطه مشارکت فراکسیون مقاومت در ساختار قدرت و نفوذ و محبوبیت مردمی حزبالله، جمهوری اسلامی ایران هم در تعیین معادلات سیاسی لبنان جایگاهی بیبدیل دارد و همین امر مانع شده تا لبنان به شریک استراتژیک محور عربی- غربی تبدیل شود. به همین سیاق، فهرست الفتح به رهبری هادی العامری فرمانده حشدالشعبی در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۸ با کسب ۴۷ کرسی توانسته سهم عمدهای در سیاستهای عراق ایفا کند. این در حالی است که ائتلاف دیگر گروههای شیعی مانند سائرون به رهبری مقتدی صدر، النصر به رهبری حیدر العبادی و فهرست القانون به رهبری نوری المالکی که از حمایت گروههای مقاومت برخوردارند، سهم اصلی را در پارلمان عراق کسب کردهاند و کشوری که زمانی به رهبری صدام حسین و با کمک حامیان غربی و عربیاش، جنگی هشت ساله را علیه ایران به راه انداخت، اکنون به دوست و متحدی استراتژیک و نمادی از قدرت منطقهای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. شرایط سیاسی در یمن هم کاملاً به نفع جبهه مقاومت در سیر است و رزمندگان و ارتش یمن به رهبری انصارالله توانستهاند با کمترین امکانات، شش سال در مقابل حملات عربستان و امارت ایستادگی کرده و زمام امور سیاسی و داخلی را هم با صلابت در اختیار بگیرند و این کشور جولانگاه قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران شده است. بررسی تحولات سیاسی در لبنان، عراق و یمن گویای آن است که گروههای مقاومت، با دست یازیدن به ساختار قدرت توانستهاند نفوذ ایران در این کشورها را بسط داده و سرزمینهایی که زمانی محل ترکتازی، رقیبان منطقهای ایران مانند عربستان و امریکا بود، حال به نقطه اتکا و اقتدار جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
۳- نقش گروههای مقاومت در بعد سوم ناظر به حوزه فرهنگی و ایده صدور انقلاب است. این ایده که در منظومه فکری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، بر بعد نرمافزاری قدرت متکی است، با صدور ارزشهایی مانند استقلال، عدم وابستگی، خودکفایی، خصلتهای انسانی پاک، ایمان، شرف، افتخار، حمایت از مستضعفان و... شناخته میشود. در این میان، گروههای مقاومت که خود محصول و رویش انقلاب اسلامی هستند، نقشی بیبدیل در صدور این ایده نیز دارند و بر همین اساس، سازش با جهان سلطه را برنمیتابند، هیچگاه رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسند، در خط مقدم مبارزه با اشغالگران و تروریستها قرار دارند، خودکفایی را در حوزههای مختلف مقدم میشمارند و از ایثار جان و مال در راه اسلام و استقلال و آزادی وطن و متحدان ابایی ندارند. بنابراین گروههای مقاومت تبلور آموزههایی هستند که در ایده صدور انقلاب معنا پیدا میکند.
به طور کلی اگر نیک نگریسته شود، جمهوری اسلامی ایران برخلاف برخی انتقادها، با خلق و جانبداری از گروههای مقاومت قدرت شبکه امنیتی خویش را در منطقه افزایش داده، سدی محکم در مقابل تهدیدات منطقهای و بینالمللی ایجاد کرده، توان بازدارندگی را در مقابل دشمنان و رقبا تقویت نموده، به قدرتی محوری و تعیینکننده در معادلات سیاسی و ساختار قدرت کشورهای منطقه تبدیل شده، ارزشهای انقلاب را در میان جنبشها و ملتهای آزادیخواه فراگیر کرده، در مقابل کنشگرانی مانند ترکیه، عربستان و مصر دست بالاتر را دارد و پنجه در پنجه نظام سلطه بخصوص امریکا، تبلور الگوی استقلال، عزت، مقاومت و اقتدار در سیاست خارجی شده است. اقتداری که به یمن رهبری حکیمانه امام خمینی (ره) و حضرت آیتالله خامنهای و نقشآفرینی و مجاهدت شخصیتهایی نظیر سردار شهید حاجقاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس، سیدحسن نصرالله، عبدالملک حوثی و شهدا و رزمندگان جبهه مقاومت حاصل شده است.