اولین وعده وزیر جدید ورزش نه فقط از تکتک وزرای پیشین که حتی از رؤسای جمهور قبلی نیز شنیده شده و نتیجه بیآنکه تفاوتی داشته باشد که راوی چه کسی است، یک چیز بوده است؛ هیچ و واقعاً هیچ! با این تفاوت که نفرات قبلی حداقل زمانی را صرف بررسی این داستان کردند و راه به جایی نبردند، اما وزیر جدید بیآنکه نگاهی به این پرونده قدیمی بیندازد و دلیل ناکامی دیگران را در این ماجر از نظر بگذراند، وعده روشن شدن تکلیف این پرونده را ظرف دو ماه آینده داده است.
خصوصیسازی بدون شک میتواند بزرگترین و مهمترین اتفاق در ورزش به خصوص فوتبال ایران باشد که سالیان سال است از دولت و جیب مردم ارتزاق میکند، اما آنچه مسلم است اینکه وارد شدن به این مسئله نیازمند مهیا بودن زیرساختهای لازم است، خصوصاً که چشم بسته گام برداشتن در این مسیر امتحانش را پس داده و نابودی تیم ریشهداری، چون راهآهن تهران نمونه بارز آن است، اما وزیر ورزش بدون در نظر گرفتن مشکلات پیش رو درست در روزهایی که تراکتورسازی با مالک متمول خود (زنوزی) که هم لابیمن قهاری بود و هم گفته میشد داراییهایش حساب و کتابی ندارد، چنان به خاک سیاه نشست که بار دیگر مالکیت این تیم واگذار شده است، اما گویی اتفاقاتی که راهآهن و تراکتور از سر گذراندند برای آقایان تجربه نشده است که نیامده به دنبال برداشتن سنگ بزرگ هستند و بدون بررسی مشکلاتی که در راه خصوصیسازی سرخابیهای پایتخت وجود دارد، وعده روشن شدن تکلیف خصوصیسازی این دو تیم را تا دو ماه آینده دادهاند، اما چه اتفاق خارقالعادهای قرار است برای این دو تیم بدهکار که آه در بساط ندارند رخ دهد و زیرساختهای لازم در این مدتزمان کوتاه چطور قرار است مهیا شود که سجادی با اطمینان از باز شدن گره خصوصی شدن سرخابیها طی هشت هفته آینده خبر میدهد؟