سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: برنامه «دعوت» کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیماست که هر شب پیش از افطار روی آنتن میرود. این برنامه پدیده ماه رمضان تلویزیون نام گرفته است و در قیاس با دیگر برنامههای مناسبتی، با اختلاف، بیشترین بیننده را دارد. «دعوت» توانسته است در فضای قالب برنامههای مناسبتی که گفتگو محور است، به مسائل اجتماعی و خانوادگی بپردازد. «جوان» سری به پشت صحنه این برنامه زده و با عوامل آن به گفتگو نشسته است.
آفت برنامههای تلویزیونی
اسپانسر یا سرمایهگذار در این سالها به آفت برنامههای تلویزیونی تبدیل شده که در بسیاری از مواقع مورد اعتراض مخاطبان نیز قرار گرفته است؛ برنامههایی که مدام از بحث و محور اصلی خود دور میشوند تا محصول یا خدمات شرکتی را معرفی کنند. «دعوت»، اما از این معضل بهدور بوده است. عدم حضور اسپانسر از یک سو نشان از درایت مدیران شبکه دارد که با تأمین هزینهها این بستر را برای برنامه «دعوت» فراهم کردهاند تا بدون وابستگی مالی به سرمایهگذار به حیات خود ادامه دهد و از سویی دیگر دلیلی برای اثبات این ادعاست که بدون اتکا به اسپانسر هم میتوان برنامهای مورد رضایت مخاطب ارائه کرد. از منظری دیگر به لطف شبکههای مجازی، برنامههای تلویزیونی توانستهاند ارتباط سازندهتری با مخاطبان خود برقرار کنند. برنامه «دعوت» نیز از این فرصت به نحو احسن استفاده کرده است. تعامل با بینندگان همزمان با پخش برنامه و خواندن و استفاده از نظرات آنها حین برنامه از نکاتی است که «دعوت» را از دیگر رقبای خود متمایز کرده است.
برنامهسازی فقط پول نیست
مجتبی کشاورز تهیهکننده برنامه «دعوت» که سابقه تولید برنامههای متعدد تلویزیونی را دارد، در خصوص حضور اسپانسر و مسیر پنج سالهای که این برنامه طی کرده است، نظرات جالبی دارد که در گفتگو با «جوان» مطرح شده است.
برنامه دعوت بدون سرمایه گذار تولید میشود. در شرایطی که برنامههای مشابه بودجههای زیاد و سرمایهگذارهای بزرگ دارد، این نبود اسپانسر کار را سخت نکرد و به برنامه لطمه نزد؟
نه، برنامهسازی فقط پول نیست. زمانی که گروه برنامهساز گروهی یکدل هستند و تمام هدفشان این است که حرفشان را به درستی بزنند، میشود با بودجهای معقول برنامه ساخت. سازمان صدا و سیما همیشه از برنامههای خوب استقبال کرده است و هیچگاه در شبکه یک درگیر مشکل مالی نبودهایم. اسپانسر قطعاً ما را از محور اصلی دور و حاشیه ایجاد میکرد. برآورد ما منطقیترین برآورد و در چارچوب قوانین سازمانی است و بر همین مبنا هم به راهش ادامه میدهد.
«دعوت» مسیری آهسته و پیوسته را در پیش گرفته و از حاشیه بهدور بوده است. چطور آنقدر بیحاشیه و آرام مسیری پنج ساله را طی کردید و این پختگی چگونه حاصل شد؟
تأکید میکنم ما پژوهشمحور و متکی بر اتاق فکرمان برنامه میسازیم. «دعوت» آهسته و پیوسته حرکت میکند و قرار نیست موجی از مخاطبان را با خود همراه کند. به شخصه موردی را در همکاران دیگر ندیدهام که برای دیده شدن حاشیهسازی کنند و من فقط برای «دعوت» نظر میدهم، این برنامه به فرم و محتوا ایمان دارد و متنی که برای ۰۵ دقیقه گفتگو آماده میشود، بهقدری قوی است که نیازی به حاشیهسازی برای دیده شدن نیست. حرف درست ماست که دیده میشود و گروه برنامهسازی هم نه تنها اعتقادی به حاشیهسازی ندارد بلکه حاشیهگریز است و از قبل جلوی حاشیههای احتمالی را میگیریم.
عنوانبندی دعوت که با صدای رضا صادقی پخش شد و مورد استقبال هم قرار گرفت چه تاثیری در موفقیت این برنامه داشت؟
هیچکدام از عنوانبندیهای شروع و پایان ما سفارشی نبود. سفارشی به این معنی که از کارهای آماده کسی استفاده کنیم بلکه برای این برنامه موسیقی تولید کردیم. از ترانه، ملودی، تصویرگذاری و سناریوی تیتراژها برای «دعوت» ساخته شد. این کمک میکند که بیننده عنوانبندی را هم بخشی از برنامه و نه یک موسیقی مستقل ببیند. عنوانبندیهای ما هویت یک موسیقی مستقل ندارند بلکه بخشی از برنامه هستند.
من مجری نیستم و نباید باشم!
حجتالاسلام محمد برمایی نیز که اجرای برنامه «دعوت» را بر عهده دارد معتقد است حضور یک روحانی در کسوت اجرای برنامه زنده تلویزیونی، به خودی خود مسئلهای جالب به نظر میرسد، با وی درباره حضور در برنامه «دعوت» و انتخاب سوژههای برنامه گفتگو کردیم.
به لحاظ شخصی چقدر توانستید موضوعات مرتبط با خانواده را به درستی مطرح کنید و تا چه میزان به آنچه به عنوان هدف در نظر داشتید، رسیدید؟
ما در هر قسمت به هدف و پرداختی که پیش از این درنظر گرفته بودیم، دست یافتهایم. برنامهای در «دعوت» نداریم که از هدف خود جا مانده باشد. میتوانم بگویم به ۰۸ درصد از آنچه میخواستیم رسیدیم و بقیه موارد هم دست ما نبود و سوژه به سمتی رفته که اتفاقاً بهتر از چیزی که ما میخواستیم مطرح شده و پیشرفته است. مورد دیگر زمان است که ما را محدود میکند. بسیاری از سوژههای ما دارای چند موضوع و محتوای مرتبط با خانواده بودند، اما به دلیل محدودیت زمانی مجبور میشدیم به مهمترینها بپردازیم.
شما پیشنهادهای زیادی در زمینه اجرا داشتید، اما نپذیرفتید. دلیل این استنکاف چه بود؟
من مجری نیستم و نباید پیشنهادهای اجرا را بپذیرم. اجرا مقولهای کاملاً تخصصی است و اگر قرار باشد مجری باشم باید تخصص این کار را یاد بگیرم، البته هیچ اشکالی هم ندارد طلبه مجری باشد. من نسبت به سال گذشته مدیوم تلویزیون را بهتر شناختهام و شاید کمی مجریتر هم شدهام، اما اصرار دارم مجری نباشم. رسالت من در کار تخصصی خودم به عنوان طلبه و ارائه محتوای خوب است. فرم برنامه «دعوت» ایجاب میکرد که من اجرا کنم. اگر شکل دیگری تعریف میشد من همچنان همان کارشناس حوزه خانواده و مسائل اجتماعی از نگاه دین و روان بودم. از طرفی اینکه طلبهای کاری را در برنامه خاصی انجام بدهد برای یک بار جذابیت دارد و شاید در قالب دیگر به آن اندازه جذاب نباشد. ما میخواستیم تاثیرگذاری محتوای رسانهای باقی بماند، اگر من در هر برنامهای بروم دیگر محتوا ارزشمند نیست و این محمد برمایی است که دیده میشود، البته من به خیلی از برنامهها به لحاظ محتوایی کمک میکنم و قرار نیست اجرا کنم. این ترکیب برنامه هم فقط برای «دعوت» و سالی یکبار است.