نگاهی به ساختار بسیج نشان میدهد اعضای این نیرو بر اساس اعتقادات دینی، باورهای فرهنگی، انقلابی و علایق شخصی در این سازمان گرد آمدهاند و نه تنها بابت حضور و فعالیت خود حقوق و مزایایی دریافت نمیکنند، بلکه در مواقعی علاوه بر هزینهکرد وقت خود، متحمل هزینههای اقتصادی نیز میشوند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد تبلور و تکامل فرهنگ دفاعی کشور با باورهای جدید در کشور بودیم. این فرهنگ نمود عینی خود را با حضور بهترین فرزندان این مملکت به صورت داوطلبانه در دفاع مقدس و سایر میدانهای نیاز انقلاب اسلامی نشان داده است و امروز باید به عنوان یک تکیه گاه و ذخیره انقلاب اسلامی همچون دردانهای مورد مراقبت قرار گیرد. مرور تاریخ دفاع مقدس نشان میدهد برتری ایران اسلامی در برابر نیروهای تا دندان مسلح رژیم بعثی عراق، در کنار رشادتهای نیروهای ارتش و سپاه، به واسطه حضور داوطلبان بسیجی بود. بسیجیان از یک سو، به علت روحیات خاص خود، فضای سخت جنگ را تلطیف و نزدیک به فضای جامعه کردند، از طرف دیگر تمام اقشار جامعه را تمامقد به پشتیبانی از فرزندان رزمنده خود کشاندند که باعث افزایش روحیه رزمندگان حاضر در جبههها گردید. بنابراین اگر بخواهیم به نقش بسیج در کنار کارآمدی نظامی و راهبردی آن، نگاهی گذرا داشته باشیم که متأسفانه در سالهای بعد از دفاع مقدس کمتر به آن توجه شد و مورد دقت و مطالعه جدی قرار نگرفته یا این بحث آغازی باشد برای کار دقیق و عمیق اندیشمندان، محققان و مراکز پژوهشی، با توجه به حوصله این بحث میتوان به مواردی چند اشاره کرد:
۱- تقویت فرهنگ دفاعی در میان نیروهای نظامی: در ابتدای جنگ، ارتش جمهوری اسلامی ایران، به علت شرایط انقلاب، ساختار خود را به طور کامل بازیابی نکرده بود و با تمام توان در جبهه حاضر نبود و سپاه هم که یک نیروی تازه متولد شده بود، از نظر تعداد نیرو و قدرت دفاعی به مطلوبیتهای لازم دست نیافته بود، لذا از لحاظ برآورد قدرت دفاعی و نتیجه جنگ، نیروهای مسلح حاضر در میدان نبرد تصویر روشنی از پیروزی در برابر دشمن تا دندان مسلح و مورد حمایت قدرتهای بزرگ نداشتند. در چنین شرایطی حضور نیروهای مردمی در جبههها، علاوه بر تقویت قدرت دفاعی، پیام مهم دیگری داشت که نشان از فرهنگ قوی دفاعی در بین عموم مردم داشت. نیروهای مسلح ما در جبهه با حضور نیروهای بسیج، خود را پشت گرم به حمایت یک ملت یافتند و همین امر قدرت دفاعی و روحیه مبارزه و مقاومت را چندین برابر کرد.
۲- کاهش هزینههای جنگ: اگرچه این روزها و طی سالهای اخیر، بحث تحریمها و به خصوص تحریم اقتصادی به موضوعی مهم و پررنگ تبدیل شده است، اما واقعیت این است که ملت ایران از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب، به علت استقلالطلبی و دوری از وابستگی به قدرتهای حاکم بر عرصه بینالملل، مورد تحریم قرار گرفت. طبیعتاً آثار تحریم در کنار نیازهای مالی جنگ، هزینههای بسیاری بر کشور تحمیل میکرد. این شرایط وضعیت کشور را به لحاظ اقتصادی سخت کرده و مدیریت اقتصاد کشور را در تنگنا قرار میداد. ورود بسیج به عرصه جنگ، از یک سو به جهت اینکه رزمندگان مردمی بدون کوچکترین چشمداشتی در جبهه حاضر میشدند و از طرف دیگر خانوادههای ایرانی با تعلق خاطر بیشتری نسبت به برآورده ساختن نیازهای رزمندگان اهتمام پیدا میکردند، بنابراین ورود بسیج به دفاع، باعث شد قسمت عمدهای از هزینههای جنگ را مردم تقبل کرده و بار مالی سنگین دولت را در آن شرایط کاهش دهند.
۳- تزریق اعتماد به نفس مضاعف به رزمندگان اسلام: مرور تاریخ ملتها نشان میدهد بین قدرت نبرد رزمندگان و روحیه سلحشوری آنها و حمایت مردم و نوع نگاه جامعه به سربازان و رزمندگان ارتباط مستقیمی وجود دارد. وقتی که در دفاع مقدس، مردم ما پا را از تشویق و حمایت مالی و معنوی فراتر گذاشتند و دوشادوش مدافعان خود، به میدان نبرد ورود پیدا کردند، طبیعتاً این اتفاق اعتماد نیروهای مسلح به مردم و متقابلاً اعتماد مردم به نیروهای مسلح را به یک باور واقعی تبدیل کرد و این اعتماد متقابل نقشی اساسی در ساخت اراده نبرد و پیروزی در دفاع مقدس ایفا کرد.
۴- کشف استعدادهای جدید: حضور بسیج در جنگ، باعث شد از تمامی طیفهای جامعه در صحنههای دفاع مقدس حاضر شوند. طبیعتاً افراد جامعه هر کدام استعدادهای خاص خود را دارند که دفاع مقدس فرصت بروز این استعدادها را فراهم کرد، لذا از بین همین نیروهای بسیجی و مردمی که سابقه نظامیگری و حضور در سپاه و ارتش را نداشتند، فرماندهان بزرگی، چون شهید باقریها ظهور کرد که با کسوت خبرنگاری به جبهههای نبرد اعزام شد و در طول جنگ تبدیل به یکی از نابغههای عملیات رزمی گردید و همچنین بسیاری از تنگناهای علمی و فناوری در جنگ را همین نیروهای مردمی گرهگشایی کردند. شاید بتوان گفت یکی از دلایل پیشرفتهای چشمگیر صنایع دفاعی ما ریشه در همین دوران و فرهنگ آن دارد. از این منظر اگر به حضور بسیج نگاه کنیم، باید گفت که بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه که در دفاع مقدس نقش بسیار تعیینکنندهای داشتند و فرماندهان و مسئولان ارتشی انقلابی در بستر فرهنگی دفاع مقدس و همین نیروهای با اراده سربرآوردند، رشد کردند و بیشک میتوان گفت که نسلی از نیروهای خدوم، متعهد و کارآمد کشور نیز در این بستر زمانی تربیت شدند و آینده کشور را تضمین کردند، هر چند در طول زمان خیلی از آنها به دلیل تغییرات اجتماعی میدان جدی برای خدمت پیدا نکردند طرد شدند، اما هنوز هم آن نسل راهگشای آینده و امید بخش است.
۵- ظهور و تثبیت فرهنگ ایثار و شهادت: اگر چه فرهنگ ایثار و شهادت طی مبارزات انقلابی امام خمینی (ره) علیه نظام استبدادی، به عنوان یک فرهنگ اصیل و موجد حرکت انقلاب نضج یافته بود، اما دفاع مقدس، امکان ظهور و تعالی آن در کلیت جامعه را به صورت بسیار شفاف و آشکار فراهم کرد. این اتفاق با حضور داوطلبان بسیجی در میدان دفاع، از مصادیق فردی و جسته گریخته به یک فرهنگ متداول تبدیل شد، به طوری که از آبشخور فرهنگ دفاع مقدس، انقلاب اسلامی بسیاری از توطئههای فرهنگی دشمنان را طی سالهای بعد با اتکا به فرهنگ متعالی برجای مانده از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، پشت سر گذاشت و یکی از دلایل مهم ناکامی دشمنان نظام در تهاجم فرهنگی سازمان یافته علیه ایران اسلامی، پایداری فرهنگ به جای مانده از آن سالهاست، هر چند برای تعالی آن در این سالها کار درخوری انجام ندادهایم و هنوز هم به قول معروف از جیب میخوریم.
۶- تسهیل مشارکت و همراه کردن مردم با شرایط و فرماندهی جنگ: حضور مردم در جبههها، شرایط جنگ را به نفع ایران اسلامی تغییر داد، اما اداره شهرها و روستاهای فراوان در آن شرایط کار بسیار دشواری بود که نحوه حضور و مشارکت بسیج و مردم در مناطق مختلف و تسهیل در اقدامات مختلف و ایجاد روحیه همراهی و هماهنگی با نظام، بسیج را به یک وزنه سرنوشتساز در دفاع مقدس، خارج از جبههها تبدیل کرد. تردیدی نیست که جنگ و دفاع، محکوم به پیروی از یک انضباط و نظام هماهنگ و نظم درونی است. در این ارتباط باید نقش سازمان بسیج را بسیار حائز اهمیت دانست که با فراهم کردن شرایط مشارکت و تسهیل حضور هماهنگ و نظاممند نیروهای بسیجی با نظام مدیریتی و فرماندهی جنگ در جبهه و خارج از جبهه، آنها را با قدرت تمام در خدمت دفاع از کشور قرار داد، در کوران جنگ و توطئههای دشمن در کشور و جبههها کوچکترین آشفتگی دیده نمیشد.