با تمام حرف و حدیثهایی که بر سر اوجگیری کرونا و تعویق دوباره لیگ برتر فوتبال به گوش میرسید، سوت آغاز لیگ بیستم فردا زده میشود، رقابتهایی که گرانترین و پرهزینهترین لیگ ورزشی کشورمان است و برآورد میشود که هزار میلیارد تومان تنها فقط هزینه قراردادهای بازیکنانی شده که در ۱۶ تیم لیگ برتری حضور دارند، رقمی که ۱۰ برابر بودجه ورزش کشور است و با توجه به دولتی بودن اکثر باشگاهها، این هزینه سنگین به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از بودجه دولتی پرداخت میشود. حال این سؤال پیش میآید که هزینه حداقل هزار میلیاردی برای لیگ برتر فوتبال تاکنون چه عایدی برای ورزش کشور داشته است؟
هرچند سهم زیاد فوتبال در سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت بخش زیادی از جامعه را نباید نادیده گرفت، اما به نظر میرسد چنین هزینه هنگفتی که فقط صرف قراردادها میشود و با اضافه شدن هزینههای دیگر به مراتب گردش مالی لیگ بالاتر میرود، باید یک خروجی متناسب نیز داشته باشد.
نمیتوان پولهای دولتی در باشگاههای دولتی را با توجیهات دمدستی به بیشترین مقدار ممکن هزینه کرد و آنسو به جز ایجاد سرگرمی انتظار نداشت که چیز دیگری عاید فوتبال ایران شود. همانطور که مدافعان هزینههای سنگین در فوتبال همواره بر آن تأکید کردهاند، فوتبال یکی از فاکتورهایی است که در هر جامعهای از جمله کشورمان، عامل شور و نشاط اجتماعی است و باید هزینه ایجاد چنین فضایی هم پرداخت شود. با این حال با توجه به شرایط اقتصادی سخت کشور که خیلی از کسب و کارها و فعالیتها را با رکود مواجه کرده، فوتبال در کشورمان با توجه به دولتی بودن نه تنها دچار ریاضت اقتصادی نشده، بلکه هزینههای باشگاهداری دولتیها برای فصل جدید چند برابر شده است. نمونه آن رشد چند برابری رقم قراردادهاست، طوری که فوتبالیستی که سال گذشته با قرارداد ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیونی حاضر به بازی بود برای فصل جاری به کمتر از یک میلیارد راضی نشده و این مسئله سبب شده بودجه باشگاهها دو یا سه برابر شود، بودجهای که در نهایت از جیب دولت پرداخت میشود.
در شرایطی که فوتبال باشگاهی ایران، نه تنها از نظر اقتصادی دچار مشکل نشده، بلکه دولتیها با دست بازتری در حال هزینه در این ورزش هستند و سفره فوتبالیها نه تنها کوچکتر نشده، بلکه بزرگتر هم شده است، انتظارات از خروجی که این هزینههای هنگفت دارد نیز باید بالاتر برود. نمیشود انتظار داشت که قرارداد بازیکنان چند برابر شود، اما در مقابل کیفیت لیگ هر سال که میگذرد پایین و پایینتر بیاید، کیفیتی که نتیجه مستقیم آن را در عملکرد باشگاههای ایرانی در لیگ قهرمانان یا تیم ملی در جام ملتها و جام جهانی میتوان مشاهده کرد.
با وجود بالا رفتن هزینه باشگاهداری در لیگ و با فاکتور گرفتن جرقههایی مانند پرسپولیس که در سه سال اخیر، دو بار به فینال آسیا رسیده است، فوتبال باشگاهی کشورمان سال به سال از سطح اول آسیا چه در عرصه باشگاهی و چه ملی در حال فاصله گرفتن و دور شدن است. افت جایگاه فوتبال باشگاهی و ملی ایران یکی از خروجیهای مهم لیگ برتر است، رقابتهایی که بهرغم اینکه هر سال گرانتر و پرهزینهتر میشود، اما به جز پر کردن اوقات فراغت مردم، عایدی دیگری نداشته و از نظر فنی نتوانسته به جایگاهی که با توجه به هزینه بیش از هزار میلیاردی از آن انتظار میرود، برسد.
دلیل اینکه چرا موفقیتهای فوتبال باشگاهی بهرغم هزینههای هزار میلیاردی، نسبت به رشتههایی که هزینههای خیلی پایینتری دارند کمتر است را باید در نوع نگاه مدیران باشگاههای دولتی فوتبال به هزینه بودجهای که برایشان در نظر گرفته میشود جستوجو کرد. در فوتبال دولتی چیزی به نام زیرساختها و پشتوانهسازی که یکی از عوامل اصلی موفقیت است معنایی ندارد و کمتر باشگاه دولتی را میتوان یافت که نسبت به چنین فاکتورهای مهمی برنامه داشته باشد و هزینه کند. وقتی در باشگاههای لیگ برتری بیش از ۹۰ درصد بودجه سالانه خرج قراردادهای نجومی و بدون ضابطه شود، برای پشتوانهسازی و ایجاد زیرساختها پولی در بساط نمیماند و این نوع نگاه سبب میشود تا هزینه سالانه هزار میلیاردی دولت برای فوتبال باشگاهی بیشتر حیف و میل شود و این پولها به جای اینکه در جهت بالا بردن کیفیت و ساختار باشگاه هزینه شود به جیب مدیران، مربیان، بازیکنان و دلالانی میرود که چند برابر ارزش واقعیشان در طول سال دریافتی دارند و نتیجه آن هم فسادی است که هر فصل که میگذرد در فوتبال باشگاهی کشور بیشتر و بیشتر عیان میشود.
در این شرایط ضروری است که با توجه به پولپاشی هنگفت دولت در فوتبال باشگاهی، علاوه بر نظارت، نسبت به هزینه ریال به ریال آن نیز برنامهریزی صورت گیرد تا نتایج چنین خرجهایی در فوتبال که در بیشتر مواقع سهم رشتههای دیگر را نیز میبلعد، پیشرفت و توسعه فوتبال باشد، نه اینکه هر سال مسابقات لیگ به محلی برای حیف و میل بیتالمال و فساد تبدیل شود.