سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: فیلم مستند «سهراب» به کارگردانی رقیه توکلی و تهیهکنندگی داوود سماواتییار چهارمین اثری است که تا به حال در مورد این شاعر و نقاش مشهور و معاصر کشورمان ساخته شده است. این مستند برخلاف سه اثر قبلی خود که با واکنشهای منفی دوستان و خانواده سهراب مواجه شده، مورد تعریف و تمجید نزدیکان و خانواده سهراب سپهری قرار گرفته است. مستند «سهراب» تا کنون از شبکههای مختلف سیما پخش شده است، اما به بهانه نمایش این مستند توسط شبکه مستند با کارگردان آن در مورد شرایط تولید و برخی حواشی مربوط به آن گفتگو کردهایم.
ساخت مستند سهراب یک اقدام شخصی بود یا اینکه به شما پیشنهاد شد؟
چند سال پیش در روزهایی که چند قسمت از یک مجموعه مستندی به عنوان «دست آفریدهها» و از شبکه یک سیما پخش شد را ساخته بودم، آقای داوود سماواتییار تهیه کننده آن مجموعه از کار خوششان آمده بود و به همین علت پیشنهاد ساخت مستند سهراب را به من ارائه دادند. ایشان از من خواستند طرح خودم را برای ساخت این مستند ارائه بدهم و من هم به عنوان یک فیلمساز جوان بسیار مشتاق بودم آن کار را انجام بدهم، به همین علت طرحم را نوشتم و خوشبختانه پذیرفته شد و در نهایت توانستیم مستند را در شهر کاشان بسازیم.
ظاهراً سال ۹۳ مستند را ساختهاید، درست است؟
فکر کنم سال ۹۲ فیلمبرداری کردیم و سال ۹۳ کار دیده شد.
فیلمبرداری و تهیه این مستند چقدر طول کشید؟
زمان فیلمبرداری حدود ۱۵ روز طول کشید. تقریباً ۱۰ تا ۱۲ روز در شهر کاشان و روستاهای اطراف آن حضور داشتیم تا بتوانیم خانه خود سهراب، دوستانش و افراد محلی را پیدا کنیم و بخشی از کار را تصویربرداری کنیم. چند روزی هم در شهر تهران مشغول گرفتن مصاحبههایی با دوستان سهراب یا کسانی مثل گالریدارانی که او را میشناختند، بودیم.
به غیر از افرادی که در مستند راجع به سهراب صحبت میکنند از منابع اسنادی دیگری هم برای ساخت این اثر استفاده کردید؟
از برخی آثار و منابعی که در منزل شخصی و موزه سهراب هم وجود داشت برای ساخت بهتر مستند استفاده کردیم.
در مراسم نقد و بررسی مستند سهراب که در سینما تک برگزار شد، گفتید که، چون «این فیلم برای صدا و سیما ساخته شده طبعاً محدودیتهای خاص خود را دارد، شاید اگر فیلم به صورت مستقل ساخته میشد، فیلمی متفاوت از آب درمیآمد» منظورتان از محدودیتهای صدا و سیما چه بود؟
گاهی اوقات افراد مصاحبه شونده در جریان گفتگوها حرفهایی میزدند- خیلی از آنها را خود من هم نشنیده بودم- که شاید آن حرفها را در تلویزیون نمیشد مطرح کرد و گفت...
منظورتان حرفهایی درباره زندگی خصوصی سهراب است؟
بله! مثلاً یکی دو تا مصاحبه کردیم که آن مصاحبهها پخش هم نشد و حاوی یکسری حرفهایی بود که گفتنش شاید جایز نباشد، حرفهایی در مورد روابطی که بین سهراب و فروغ و ماجراهایی که وجود داشته بود و من از آنها استفاده نکردم. حالا شاید خیلی حرفهای خاصی هم نبود ولی به هر حال ملاحظات تلویزیون اجازه انتشار آنها را نمیداد که پخش هم نشد.
سهراب سپهری به دلیل اینکه هم شاعر بوده و هم نقاش، یک چهره فرهنگی و هنری کامل محسوب میشود. شما به دنبال کدام یک از وجوه شخصیتی و هنری او بودید که به فکر ساخت این مستند افتادید؟
از آن سالها تا امروز چیزی حدود هشت سال سپری شده و اتفاقات زیادی هم افتاده است که به یاد آوردن همه جزئیات مرتبط با آن مستند را کمی سخت میکند، اما سهراب برای من یک هنرمند برجسته است و برایم ساخت اثری در مورد او خیلی مهم بود، البته میخواستم کاری بسازم تا ماندگار بشود و به لطف خدا فکر میکنم این مهم تحقق پیدا کرد چراکه خیلی از آن مصاحبههایی که من انجام دادم، دیگر قابل تکرار نیست علت آن هم این است که بسیاری از آن افراد دیگر در بین ما نیستند و فوت کردهاند. همین مسائل باعث شد تا مستند سهراب دیده شود و مورد پسند هم واقع شود، ضمن اینکه ما در مصاحبههایی که انجام میدادیم هم زندگی و هم شغل سهراب مورد بررسی قرار گرفته است و به خاطر همین هم با دوستان نقاش سهراب، گفتگو کردیم و هم با دوستان شاعرش حرف زدیم و هم با منتقدانش. در واقع سعی کردیم به همه وجوه شخصیتی و زندگی سهراب بپردازیم.
با توجه به اینکه سهراب سپهری یک چهره شناخته شده محسوب میشود و تقریباً اطلاعات زیادی در مورد این شاعر و نقاش معاصر وجود دارد، هدفگذاری شما برای مخاطبان و علت ساخت این مستند چه بود؟
من شخصاً دنبال چنین چیزی نبودم و همانطور که گفتم ساخت این مستند به من پیشنهاد شد و من هم یک جوان جویای کار بودم و خیلی خوشم آمد که این کار به من پیشنهاد شد، اما هدفم این بود ضمن به کار بردن تمام تلاشم، مستندی بسازم که مخاطب و بیننده قبل و بعد از این مستند شناخت بیشتری از سهراب و شخصیتش پیدا بکند. در واقع سعی کردم در طول این مستند ۵۰ دقیقهای مخاطب را به شناخت قابل قبول و مفیدی از سهراب سپهری برسانم.
در مراسم رونمایی آقای سماواتییار تهیه کننده این مستند گفتند که «دغدغه ما این بود که سهراب را همانگونه که هست، بازخوانی کنیم». آیا گمان میکنید که این اتفاق در مستند افتاده است؟
اگر بخواهم در این مورد صراحتاً حرف بزنم، باید بگویم فکر نمیکنم در فیلمی که من ساختم همه وجوه زندگی سهراب گفته شده باشد ولی آن چیزی که درون فیلم هست راست و حقیقت است، شاید همه چیز نباشد ولی واقعیت است، چون در مورد آنها تحقیقات و جستوجوهای زیادی انجام دادهایم.
محدودیتهایی برای ساخت مستند داشتید؟
محدودیت یا معذوریت خاصی وجود نداشت، صرفاً محدودیت زمانی داشتیم و گفته شده بود که باید کار در ۵۰ دقیقه تهیه شود و، چون قرار بود برای صداوسیما ساخته شود، شرایط خاص خودش را داشت، البته این را هم بگویم که در صورت غیرسفارشی یا سازمانی بودن پیشنهاد، نتیجه و کار نهایی با اثری که الان وجود دارد احتمالاً تفاوت آنچنانی نداشت، البته اگر امروز قرار بود بسازم قطعاً مستند متفاوت تری میساختم.
آیا اندیشه و نوع تفکر سهراب سپهری در این مستند به مخاطب ارائه و شناسانده میشود؟
فکر میکنم بله، چنین ادعایی را میتوان مطرح کرد. علت و دلیلم هم این است که در این کار خواهر و دوستان سهراب از راه، منش و روش زندگی، اقدامات و حرفهای وی، صحبتهای متنوع و متفاوتی را مطرح میکنند و این مطالب قطعاً به شناخت بهتر مخاطب نسبت به شخصیت و تفکر سهراب سپهری کمک میکند.