حرفهای اخیر رئیس فدراسیون ژیمناستیک را باید یک زنگ خطر جدی در روند برنامهریزی و سیاستگذاری وزارت ورزش برای آینده ورزش کشور به حساب آورد. زنگ خطری که بنا بر سیاستها و برنامهریزیهای وزارتنشینان دولت قبل به صدا درآمده، اما شاهد هستیم که بانیان این سیاستها و طرز تفکر همچنان در مسند کار حضور دارند. مدیرانی که برنمیتابند در جمع زیرمجموعه مدیریتشان کسی ساز مخالف بزند و نزدیکان و گزینههای مورد نظر خودشان را بهتر از هر کس دیگری برای تصدی پستهای مربوطه لایق میدانند. اتفاقی که برای اینچه درگاهی در ممانعت از او برای ثبتنام در انتخابات فدراسیون افتاده و ادامه همان روند گذشته در دوران مدیریت جدید وزارت ورزش حاکی از آن است که بازماندههای وزارت قبل هنوز در تلاشند تا هر طور شده مهرههای خود را سرکار بیاورند تا ورزش کشور را همانگونه که میپسندند اداره کنند. فدراسیون ژیمناستیک تنها یک نمونه است و آنها حتماً برای فدراسیونهای دیگر و سطح کلان ورزش هم برنامه دارند. نکته قابل تأمل در این مسئله، عدم موضعگیری وزیر جدید ورزش در این خصوص است. از حمید سجادی به عنوان یک پیشکسوت ورزش و مدیری که درد ورزش و ورزشکار را حس کرده، انتظار میرود جلوی این قبیل زیادهخواهیها و باندبازیها را بگیرد. بدیهی است سکوت وزارت ورزش در مقابل حرفهای رئیس فدراسیون ژیمناستیک نوعی وجهه بخشیدن به اقدامات مدیرانی است که از وزارت قبل در وزارت جدید حضور دارند و هنوز از سیاستهای وزارت قبل تبعیت میکنند. سیاستهایی که اگر جلوی آنها گرفته نشود قطار ورزش کشور را بهرغم تغییر مدیریت در همان ریل سابق نگه میدارد و حاصلی جز آنچه در پایان کار وزارت قبل دیدیم در پی نخواهد داشت. به نظر میرسد در این جریان دخالت شخص حمید سجادی به عنوان وزیر ورزش میتواند گره مسئله را باز کند. دخالت درست و بهجایی که هم ژیمناستیک را از بلاتکلیفی نجات میدهد و هم تکلیف مدیران بهجا مانده از وزارت قبل را روشن میکند. دخالتی که نشان خواهد داد سجادی برنامههای خودش را برای ورزش کشور دارد و قرار نیست پیرو سیاستها و برنامههای وزارت قبل و بازماندههایش در وزارت ورزش باشد.