جوان آنلاین: ترانزیت کالا و انرژی به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک و منابع فراوان نفتوگاز نقش مهمی در اقتصاد ایران دارند.
حمل و نقل زمینی متنوع و دسترسی ایران به آبهای آزاد ایران را به یک کاندیدای ایدهآل برای توسعه ترانزیت، به ویژه از طریق همکاری و تجارت با کشورهای عضو معاهده شانگهای و کشورهایی که در ابتکار کمربند و جاده هستند، تبدیل کرده است، اما یکی از چالشهایی که مانع توسعه همکاریهای تجاری و ریلی ایران و کشورهای حاشیه این مسیرها میشود، عدم تداوم مسیرهای ریلی و مسائل مربوط به زمین است. در نتیجه ایران قصد دارد پس از پیوستن به معاهده شانگهای همکاری خود را با این کشورها افزایش دهد.
در گامی قابل توجه و در راستای این هدف، اخیراً هیئتی از ایران به قرقیزستان سفر کرد که منجر به تصویب زمینههای جدید همکاری بین دو کشور شد. در دیدار معاون اول رئیسجمهور ایران و نخستوزیر قرقیزستان بر گسترش همکاریهای اقتصادی از جمله ایجاد کریدور ریلی، کمک به ساخت پالایشگاه، تجارت قیر و غلات، راهاندازی مراکز تجاری و حتی ساخت نیروگاه تأکید شد.
توسعه همکاریهای ترانزیتی ایران و قرقیزستان نه تنها باعث تقویت روابط تجاری دو کشور میشود، بلکه ترانزیت کالا بین چین، اروپا و آفریقا را تسهیل میکند. این امر به ویژه با توجه به افزایش تجارت چین با کشورهای آفریقایی، منافع اقتصادی را برای همه کشورهای این مسیر به همراه خواهد داشت. در طرح کمربند و جاده، دو مسیر بالقوه برای ارتباط قرقیزستان با ایران از طریق افغانستان یا ترکمنستان با برنامههایی برای اتصال ازبکستان به ایران از طریق افغانستان وجود دارد. همچنین شبکه ریلی ایران باید از طریق عراق یا ترکیه به دریای مدیترانه یا اروپا متصل شود.
برای اتصال ایران به قزاقستان، ایران میتواند در شبکه راهآهن افغانستان سرمایهگذاری و یک ارتباط شرق به غرب ایجاد کند و آن را به سرخس ایران پیوند دهد. این تلاش نه تنها فرصت صادرات خدمات فنی و مهندسی را برای ایران فراهم، بلکه امکان دسترسی به منابع معدنی افغانستان را نیز ایجاد میکند. در تکمیل حلقه مفقوده ایران و چین، این معامله دو طرفه مسیر چین - قرقیزستان - ازبکستان - افغانستان - ایران را تکمیل میکند و به افغانستان امکان میدهد از درآمدهای ترانزیتی بهرهمند شود. ارتباط ریلی قرقیزستان و ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم برای اتصال ریلی بین ایران و قزاقستان، علاوه بر سرمایهگذاری ایران در شبکه ریلی افغانستان و اتصال شرق به غرب آن و سپس اتصال هرات به سرخس ایران، میتواند برای صنعت ایران و به خصوص صنعت فولاد ایران که نیازمند مواد اولیه است، با اخذ حق بهرهبرداری معادن افغانستان همراه شود که صنعت ایران و دسترسی به مواداولیه متنوع و با حجم بالا را تضمین خواهد کرد و توسعه ریلی در افغانستان نیز به وقوع خواهد پیوست.
علاوه بر تکمیل مسیر قرقیزستان به ایران، توسعه شبکه ریلی ایران بسیار مهم است. سرمایهگذاری در محورهای متعدد برای افزایش بهرهوری خطوط در گسترش ظرفیت ترانزیتی کشور ضروری است. ایجاد مسیرهای شمال به جنوب و شرق به غرب، مستقل از شبکه موجود، سهم قابلتوجهی از کالاهای ترانزیتی بینالمللی را به خود جذب میکند و نیازهای روسیه را به ویژه در ایجاد ظرفیتهای جدید برآورده میکند. تأمین مالی چنین پروژههای بزرگی از طریق ایجاد یک شرکت سهامی با سهامدار شدن عموم و تأمین مالی این پروژههای چند میلیارد تومانی از طریق بازار سرمایه امکانپذیر است.
وضعیت بودجه عمومی کشور مشخص است و بقیه راهکارهای متعارف تأمین مالی نیز با وجود تحریمها و شرایط ویژه اقتصاد ایران، جهت تأمین مالی این پروژههای کلان از دسترس خارج شده است. از طرفی نقدینگی موجود در کشور نیز بلااستفاده مانده و بدون هیچ حرکتی به سمت بخش مولد اقتصاد، مشکلات کلانی نیز برای اقتصاد ایجاد کرده است. شرکت سهام عام پروژه به شرکتی گفته میشود که برای انجام یک پروژه جدید تأسیس میشود و بعد از بهرهبرداری نیز در تابلو بورس خواهد بود. در مدل شرکت سهام عام پروژه پیمانکار صاحب سهام مدیریتی شرکت است و در مقابل با ضمانت یک بانک یا نهاد واسطهای بیمهای باید پروژه را بیمه کند و به سهامداران در سالهای ساخت پروژه، کف سود بانکی را بپردازد. به این ترتیب سهامداران شرکت سهام عام پروژه بدون تحمل ریسک، حداقل سوددهی به اندازه نرخ بانک را خواهند داشت.
مهمترین و جدیترین راهکار تأمین مالی این مدل نیز ایجاد یک شرکت سهام عام پروژه و استفاده از ظرفیت مردم در جهت سهامدار شدن در پروژه و تأمین مالی این پروژههای چند هزار میلیارد تومانی از طریق بازار سرمایه است. شرکت سهام عام پروژه هم مزایای بانک را دارد که کف سود را تضمین میکند هم اینکه سهام پروژه به فرد منتقل میشود که از جنس دارایی است و بالعکس سپرده بانکی در برابر تورم آب نمیشود، این روش تأمین مالی برای پروژههای زیرساختی و عمرانی بسیار مناسب است. شرکت سهام عام پروژه بستر مطئمن سرمایهگذاری مردم در تولید است.
ایجاد یک شرکت سهامی عام برای پروژههای زیربنایی ترانزیتی برای غلبه بر این چالش حیاتی است. این مدل با حذف وابستگی بخش به بودجههای دولتی، فرصتهایی را برای مشارکت عمومی و مشارکت بخش خصوصی فراهم میکند. جمعآوری مبالغ اندک از مردم برای تکمیل و بهرهبرداری از پروژههای زیربنایی از طریق شرکتهای سهامی عام پروژه محور رویکردی مؤثر است. برخلاف فروش اوراق مشارکت، این روش به جای بدهی، داراییهای واقعی را به مردم ارائه میکند و اجرای سریعتر پروژه، تخصیص کارآمد منابع و افزایش سودآوری را ممکن میسازد. وجود نظارت مردمی باعث افزایش جذابیت سرمایهگذاری و محافظت در برابر تورم میشود.
در خاتمه، توسعه همکاریهای ترانزیتی بین ایران و کشورهای حاشیه معاهده شانگهای و مسیرهای طرح کمربند و جاده برای گسترش روابط اقتصادی و تسهیل ترانزیت کالا در مناطق بسیار مهم است. ایران باید به چالشهایی مانند ناپیوستگی مسیر راهآهن، مشکلات مربوط به زمین و کمبود زیرساختها رسیدگی کند تا پتانسیل ترانزیتی خود را به طور کامل درک کند. ایران با بهرهگیری از شرکتهای سهامی و مشارکت عمومی میتواند منابع را بسیج کند، جذابیت سرمایهگذاری را افزایش دهد و توسعه پروژههای زیرساختی ترانزیتی خود را تسریع بخشد.