جوان آنلاین: دستکم دو نگاه به تصمیم امریکا و بریتانیا برای حمله به اهداف حوثیها در یمن وجود دارد. اگرچه این دو نگرش کاملاً متناقضند، اما هر دو هم درست هستند؛ دیدگاه اول این است که این حمله اجتنابناپذیر بود، هم از نظر سیاسی و هم برای حفظ بازدارندگی معتبر در برابر اقدامات خصمانه بیشتر از سوی ایران و نیروهای نیابتیاش. برای رئیسجمهوری امریکا، دست روی دست گذاشتن، یک گزینه نبود. دیدگاه دوم و بدون شک دلیل درنگ اولیه امریکا، این است که احتمال موفقیت کم است همراه با یک ریسک قابل توجه از تشدید.
اگر اهداف استراتژیک ایالاتمتحده، بازگرداندن جریان آزاد تجارت از طریق دریای سرخ، جلوگیری از تبدیلشدن جنگ بین حماس و اسرائیل در غزه به یک درگیری منطقهای و خنثیکردن تلاشهای ایران برای متوقفکردن فرایند عادیسازی اسرائیل در خاورمیانهای جدید، ثباتیافته و پررونق باشد، پس حملات به یمن به احتمال زیاد نتیجه وارونهای خواهد داشت. در واقع، نمیتوان جلوی این احساس را گرفت که ایالاتمتحده، همانند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، به سازی رقصیده که از سوی یک گروه شبهنظامی سرکش در یک نیمچه دولت ناکارآمد که چیز زیادی برای از دست دادن ندارد، نوشته شده است.
موفقیت را در اینجا نمیتوان با میزان تخریب سنجید. اگر خلبانان و تیمهای توپخانه امریکا و بریتانیا کار خود را به خوبی انجام نداده باشند، جای شگفتی دارد، زیرا آنها احتمالاً بهترینهای آموزشدیده و تجهیزشده در جهان هستند، اما احتمال اینکه حوثیها تمام تواناییهای حمله موشکی خود را یکشبه از دست داده باشند، قطعاً صفر است چراکه بخش بزرگی از این توانمندیها، سیار است، بنابراین بدون حضور قابل توجه نیروهای متحدان روی زمین، به سختی قابل هدف قرار گرفتن هستند. آنها سالها حملات هوایی جتهای پیشرفته امریکایی را که از سوی خلبانان سعودی و اماراتی به پرواز درمیآمدند، تحمل کردهاند. اگر چیزی تغییر کرده باشد، این است که دریای سرخ در حال تبدیلشدن به یک منطقه جنگی است.
این وضعیت، احتمال پیامدهای منفی بر بازارهای جهانی را افزایش میدهد، هر چند نرخهای حمل کانتینر از زمانی که حوثیها آزاررسانی خود را آغاز کردهاند، به شدت افزایش یافته، اما آنها هنوز به نفتکشها حملهای نکردهاند. بازارهای نفت تا امروز که نفت برنت در لندن تا ۵/۳ درصد افزایش یافت و برای اولین بار در سال جدید به بیش از ۸۰دلار در هر بشکه رسید، از این وضعیت تأثیر کمی گرفتهاند.
مبارزه با «شیطان بزرگ» - از نگاه آنچه محور مقاومت ایران نامیده میشود- با پنهانشدن در پشت مبارزه برای فلسطین، بخشی از نقشه بازی حوثیها خواهد بود. حوثیها اکنون قول دادهاند که تلافی خواهند کرد و تمام منافع امریکا و بریتانیا را اهدافی مشروع اعلام کردهاند و «احمقانه» خواهد بود، به قول خودشان، اگر به حرف آنها شک کنیم.
مدیر بخش سیاست اندیشکده امریکایی
Defense Priorities، بنیامین اچ. فریدمن Benjamin H. Friedman، روز جمعه در بیانیهای گفت: «رهبران حوثی در تأکید بر ادعای خود برای مبارزه با اسرائیل و حامیان امریکایی آن در دفاع از غزه، چه بسا که در واقع از حملات هوایی استقبال کنند» و با تشدید حملاتشان به کشتیرانی، امریکا را به واکنش بیشتر فرا بخوانند. گذشته از این، تهدیدی که به آن پاسخ داده شد، در واقع آنقدرها هم برای تجارت جهانی فلجکننده نبود. «واقعیت این است که حملات حوثیها به کشتیرانی، تأثیر ویژهای نداشته و مشکل اقتصادی بزرگی نیست.»
سم رابطه با واشینگتن- تلآویو
البته اگر به حوثیها اجازه داده میشد که ادامه دهند، این وضعیت ممکن بود تغییر کند (و تأثیرات آن بر اقتصاد جهانی بیشتر شود). اما اگر تردید دارید که هدف اصلی ایران و نیروهای نیابتیاش برانگیختن خشم منطقه علیه امریکاست، به پاسخ حزبالله به اقدام امریکا گوش دهید. این گروه مستقر در لبنان، روز جمعه در بیانیهای گفت: تجاوز امریکا بار دیگر تأیید میکند که ایالاتمتحده شریک کامل فجایع و کشتارهایی است که دشمن صهیونیستی در غزه و منطقه مرتکب شده است.
حماس، ایران و متحدان آنها در پی برافروختن بیاعتمادی به/ و نفرت از اسرائیل و امریکا در سراسر خاورمیانه هستند، به گونهای که هر ارتباطی با این دو، به قدری سمی شود که رهبران منطقه، از عربستان سعودی تا مصر، مجبور به فاصله گرفتن از آنها شوند. خیابانهای عربی از قبل نسبت به اسرائیل خشمآلود شده و از اقدامات حوثیها در دریای سرخ به عنوان دفاع از جمعیت فلسطینی رنجدیده غزه حمایت میکنند. در چنین شرایطی است که آن گونه همگراییهای اقتصادی و امنیتی (با اسرائیل) که قبل از ۷اکتبر در جریان بود، از نظر سیاسی غیرممکن میشد.
نتایج یک نظرسنجی از ۸ هزار نفر در ۱۶کشور عربی که از سوی مرکز تحقیقات و مطالعات سیاست عربی مستقر در دوحه در تاریخ ۱۰ژانویه منتشر شد، ۳۶درصد به تعلیق روابط یا عادیسازی با اسرائیل به عنوان گزینه اصلی خود برای فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ غزه پاسخ دادند. از بین هشت گزینه دیگر، محبوبترین گزینه بعدی یعنی ارسال کمک به غزه بدون تأیید اسرائیل، کمتر از نصف این رقم را به خود اختصاص داد. در همین حال، ۸۹درصد با به رسمیت شناختن اسرائیل مخالف بودند و ۷۷درصد امریکا یا اسرائیل را به عنوان بزرگترین تهدید امنیتی منطقه میدیدند. در مقابل، تنها ۷درصد ایران را که رقیب دیرین و کنونی اعراب است، به عنوان بزرگترین تهدید برای ثبات منطقه میدانستند. جنگ در غزه این ارقام را به شکل قابل توجهی به زیان امریکا تغییر داده است.
«ایران» پیروز ماجرا
در سیاست خارجی، محبوبیت ملاک نیست، اما قدرت نرم اهمیت دارد و نفرت از امریکا و اسرائیل بر آنچه رهبران عرب میتوانند بگویند و انجام دهند، تأثیر میگذارد. تاکنون هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران حملات خشونتبار حماس در ۷ اکتبر را تحریک کرده باشد، اما تا به این لحظه از پاسخهای اسرائیل و امریکا سود برده است. صرفنظر از حکم دادگاه لاهه، این واقعیت که اسرائیل- از میان همه کشورهای جهان- اکنون به اتهام نسلکشی در دیوان بینالمللی دادگستری سازمان ملل متحد در لاهه محاکمه میشود، یک پیروزی دیگر برای مخالفان دولت یهودی است، البته که روی دیگر سکه این است که عدماقدام نظامی امریکا و متحدانش در گذشته هم، حاصلی به همراه نیاورده است. حوثیها در حملات خود به کشتیرانی بینالمللی، از جمله کشتیهای نظامی امریکا و دیگران برای حفاظت از تقریباً ۱۲درصد حجم تجارت جهانی که هر روز از طریق دریای سرخ عبور میکند، جسورتر میشوند و هر چند خود را به عنوان یک نیروی جنگی فوقالعاده تابآور نشان دادهاند، اما آنها هم در برابر حمله آسیبناپذیر نیستند.
همانطور که ست جونز، مدیر برنامههای امنیت بینالمللی و تهدیدات فراملیتی در مرکز واکاویهای راهبردی و بینالمللی واقع در واشینگتن، چند ساعت پیش از حملات هوایی امریکا گفت: «هدف اینجا متوقفکردن حملات حوثیها نیست- من مطمئن نیستم که شما میتوانید این کار را انجام دهید- بلکه تضعیف توانایی آنها برای انجام این حملات و مجازات آنهاست.»
جونز انتظار دارد حوثیها دوباره به مسیرهای کشتیرانی شلیک کنند و امریکا نیز به همین ترتیب با هدف قراردادن سکوهای پرتاب و انبارهای موشکیشان پاسخ دهد، آن هم با هدف تحمیل هزینه کافی بر تواناییهای موشکی حوثیها که ممکن است در نهایت اراده آنها را برای ادامه این رویکرد تضعیف کند. این واکنش امریکا و متحدانش، در عین حال، باید به ایران و حزبالله نشان دهد زمانی که امریکا خطوط قرمزی در برابر گسترش جنگ غزه تعیین میکند، این خطوط اجرا خواهند شد. من نیز خوب یا بد، همین انتظار را دارم. بیشک، ایرانیها و حوثیها نیز همین انتظار را دارند.
بلومبرگ، ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴