کد خبر: 1224153
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
نگاهی به کتاب خط مقدم درباره شهید حسن طهرانی مقدم
پدر موشکی ایران، از آن دسته آدم‌های مصمم روزگار بود. در مسیری که انتخاب کرد، جملات و عباراتی مثل «شدنی نیست» و «نمی‌توانی» و «امکان ندارد» را زیاد شنید، اما کار خودش را کرد و واژه‌هایی مانند «نشدنی» و «ناممکن» را از اعتبار انداخت. به داشتن عزم راسخ و پیگیری مسئولیت‌هایی که به عهده می‌گرفت، شناخته می‌شد و به مرور همه دیدند که او مرد تسلیم به مشکلات و پذیرش ناامیدی نیست

جوان آنلاین: برای پاسخ به حملات موشکی دشمن، چاره‌ای جز تجهیز به موشک نداشتیم و تهیه آن از خارج نیز بسیار دشوار بود. تصمیم بر این شد که در داخل پروژه‌هایی برای تولید موشک تعریف کنیم. این تصمیم را شهید حسن طهرانی مقدم و همکارانش به اجرا درآوردند. 
پدر موشکی ایران، از آن دسته آدم‌های مصمم روزگار بود. در مسیری که انتخاب کرد، جملات و عباراتی مثل «شدنی نیست» و «نمی‌توانی» و «امکان ندارد» را زیاد شنید، اما کار خودش را کرد و واژه‌هایی مانند «نشدنی» و «ناممکن» را از اعتبار انداخت. به داشتن عزم راسخ و پیگیری مسئولیت‌هایی که به عهده می‌گرفت، شناخته می‌شد و به مرور همه دیدند که او مرد تسلیم به مشکلات و پذیرش ناامیدی نیست. در کتاب «خط مقدم» این فضایل، لابه‌لای روایت‌های زندگی‌اش خودنمایی می‌کنند. این کتاب، روایتی مستند و داستانی از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی و کوشش‌های شهید حسن طهرانی‌مقدم است و در آن با مردانی مواجه می‌شویم که در مقطعی حساس، در اواسط دهه ۱۳۶۰ خورشیدی، دست به کاری بزرگ و ستودنی زدند. 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: جلسه با محسن رضایی با حضور حسن‌آقا و حاجی‌زاده و سیدمجید و سیدمهدی و سیوندیان و چند نفر دیگر، فردای همان روز تشکیل شد. آقامحسن چند بار سؤال خود را تکرار کرد: «شما مطمئنید که خودتون می‌تونین موشکو پرتاب کنین؟» و هربار حسن‌آقا مطمئن‌تر از بار قبل پاسخ مثبت داد. به نظر من که حتی اگه شما بتونین موشک‌ها رو شلیک کنین، بازم امید زیادی نیست. چراکه لیبیایی‌ها با این روندی که دارن ادامه میدن بعیده که دیگه به ما موشک بدن. چند تا از قبلی‌ها مونده؟ کمتر از ۱۰ تا.» آقامحسن با شوخی ادامه داد: «مقدم! این بچه‌هایی که دور خودت جمع کردی از بهترین بچه‌های جنگن. من الان فرمانده گردان نیاز دارم. فرمانده تیپ نیاز دارم. اینا رو ولشون کن بیان!» حسن‌آقا خنده‌ای کرد: «این چه حرفیه آقامحسن؟ یعنی الان از یه فرمانده گردان کمتر دارن به جنگ خدمت می‌کنن؟ نه؛ ما هر طور شده نمیذاریم کار موشکی بخوابه…»
کتاب «خط مقدم» کاری از فائضه غفار حدادی و نشر شهید کاظمی است و چاپ نخست آن سال ۱۳۹۷ منتشر شد. تا جایی که می‌دانیم، اکنون چاپ شانزدهم این کتاب در دسترس مخاطبان قرار دارد. همچنین کتاب «با دست‌های خالی» از مهدی بختیاری (انتشارات یازهرا) کوششی برای شناخت شهید طهرانی مقدم است. نیز بیست‌وپنجمین جلد از مجموعه کتاب‌های یادگاران روایت فتح به قلم فرزانه مردی، به زندگی و مجاهدت‌های این شهید اختصاص دارد. در مقدمه این کتاب آمده‌است: «این کتاب فقط و فقط صد خاطره کوتاه از مردی است که با آرزو‌های بلندش برای کشور و دینش اقتدار به ارمغان آورد. مردی که یکی از آرزوهایش قدرتمندتر شدن شیعه در جهان بود.»
سردار ناصر شهسواری که سال‌های طولانی، از نزدیک با شهید طهرانی مقدم دوستی و همکاری داشت، روایت می‌کند: حاج حسن آقا فرمانده موشکی بود. اصلاً موشک، عشقش بود؛ هر جا موشک بود، ایشان را می‌توانستی پیدا کنی. همیشه به من می‌گفت باید بدنی قوی داشته‌باشیم. چون اشتغال به موشک با همه کار‌های دیگر فرق می‌کند. وقتی می‌خواهید یک کابل موشک را بالا بکشید، اگر توان نداشته باشید، مهره‌ها بلافاصله جابه‌جا می‌شوند. چه بسا که خیلی‌ها هم مهره‌های‌شان جابه‌جا شد و خیلی‌ها زانودرد گرفتند. بنابراین، چون این کار، سنگین است، افراد باید اینقدر توان داشته‌باشند و توان رزمی‌شان بالا باشد که بتوانند به راحتی این‌ها را حمل کنند و کارهای‌شان را انجام دهند، راحت بتوانند کار تعمیرات را انجام دهند. می‌دیدم که فراهم آوردن همه امکانات ورزشی برای آمادگی جسمانی جوان‌ها لازم است و ما باید امکانات رشته مورد علاقه کارکنان را مهیا کنیم و همه این‌ها از طریق خود سردار مقدم انجام شد. 
سردار محمد طهرانی‌مقدم نیز تعریف می‌کند: آن زمان ارتش بعثی فکر می‌کرد که در پاسخ به موشک‌هایی که علیه مردم و شهر‌های ما استفاده می‌کند، کشور ما چیزی ندارد، اما حاج حسن آقا موفق شد پاسخ دندان‌شکنی به دشمن بعثی بدهد. آن موقع در حالی که آن‌ها تصورش را هم نمی‌کردند، ایران موفق شد خط تولید موشک‌های اسکاد را راه‌اندازی کند. این پاسخ مؤثر، عامل بسیار بازدارنده‌ای برای ارتش عراق شد. ما حتی نوآوری‌هایی داشتیم که توانستیم سوخت جامد را در عرصه موشکی تولید کنیم. شهید عزیزمان نه‌تن‌ها این سوخت را در کشور تولید کرد، بلکه به برخی کشور‌های دوست نیز در این مسیر کمک کرد. حاج حسن حتی به لبنان هم رفت و یگان موشکی حزب‌الله را در آنجا ایجاد کرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار