جوان آنلاین: فاصله چندانی با باغ نگارستان ندارد، در گذشته حوضخانه این باغ قاجاری بوده است که در ۱۰سال از سوی دو معمار زبده یعنی «عبداللهخان» و «آقاجانی اصفهانی» ساخته شد. در گذر زمان حوضخانه از باغ جدا میشود، اما شکل اصلی خود را با گچبریهای نفیس حفظ میکند. مدرسه صنایع مستظرفه به نام مدرسه کمالالملک نیز در نزدیکی این حوضخانه فعال بوده است. برگزاری کلاسهای رشتههای نگارگری، مینیاتور، معرق و منبت، خاتمکاری و کاشیکاری باعث شد هنرمندان بزرگی در این مدرسه تربیت شوند. با ترک این مجموعه از سوی کمالالملک، مدتی فعالیتهای این مدرسه کمرنگ میشود تا اینکه در سال۱۳۰۹ با همت مرحوم «حسین طاهرزادهبهزاد» موزه هنرهای ملی با هدف احیای هنرهای مستظرفه بنا شد. وقتی دستور ساخت موزه هنرهای ملی را میدهند، به چهار سمت حوضخانه قدیمی، بنای الحاقی اضافه میشود. اکنون تنها بخش مرکزی عمارت که گچبری مشخصی دارد، باقیمانده از دوره قاجار است و بخشهای الحاقی به دوره پهلوی مربوط است و برای اینکه تفاوت زمانی ساخت مشخص شود، بخشهای الحاقی، گچبری نشده و مشابه نقش گچبری را روی دیوار نقاشی کردهاند. موزه هنرهای ملی از سال۱۳۶۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این مجموعه شامل حدود ۷۰۰ اثر است که ۲۲۰اثر آن به نمایش درآمده است و مابقی در مخزن نگهداری میشوند و به فراخور زمان و در نمایشگاههای متعدد به نمایش گذاشته شدهاند. اینها را علیرضا کیا، مدیر موزه هنرهای ملی میگوید و معتقد است این موزه در طول سالیان گذشته بازدیدکنندگان کمی داشت، ولی در سه سال گذشته وضعیت بازدید بهبود یافته است، به شکلی که در نوروز بیش از هزار نفر از آن بازدید کردهاند. گفتوگویی با او داشتیم که در ادامه میخوانید.
در مورد نقش آموزشی موزهها توضیح دهید.
موزهها به عنوان اماکن انتقال هنر و تاریخهای کهن از نیاکان به حاضران نقش بزرگی دارند و بزرگترین آموزگار بشر در سیر تاریخ محسوب میشوند و در واقع بهترین کارگاههای آموزشی در زندگی ما هستند. با این توضیح باید پرسید پس چگونه از نقش آموزشی موزهها میتوان غافل ماند؟! فضای موزه مورد اعتقاد همه است و هر کسی در بخشهای مختلف زندگی خود گذشته را میبیند. افزون بر این موزهها به عنوان یک مرکز معتبر علمی همیشه برای هر گروه سنی در هر مقطع تحصیلی پایگاهی اجتماعی هستند که نقش آموزشی ایفا میکنند. به عنوان مثال موزه مردمشناسی ما برای کودکان و نوجوانان میتواند در پیشبرد اهداف آموزشی مؤثر قرار گیرد.
اهمیت بازدید اقشار مختلف از موزهها به ویژه در بحث سبک زندگی و تأثیر آن در فرهنگ مردم چیست؟
این سؤال برمیگردد به نوع موزه و مخاطب خاصی که دارد. چنانچه موزهای عمومی و دربرگیرنده موضوعات کلی باشد، بسیار واضح است که طیف وسیعی از مخاطبان را دربرمیگیرد، اما در مورد موزههای خاص هر چه سوژه خاصتر باشد، تأثیرگذاری موزه در افکار عمومی بیشتر و محبوبتر واقع میشود. در روزگاری که اغلب زندگیها ماشینی شده و فشار کشورهای غربی روی سرزمینی مثل ایران برای گمراهکردن نسل جوان بیداد میکند، بزرگترین پوشش حفاظتی جوانان این سرزمین آشتی دوباره با موزههاست، نه صرف بازدید بصری و گرفتن چند عکس باکیفیت برای جذب دنبالکننده و مخاطب در صفحات مجازی بلکه هدایت جوانان به مقابله با غربزدگی و احیای فرهنگ غنی ایرانزمین. بدون تردید پیشرفت هر ملتی در گرو فرهنگ و تاریخ آن مردمان است. در واقع انسانها میتوانند با «بازگشت به خویشتن» و جستوجو در تاریخ از طریق مراجعه به موزه سبک زندگی خود را پیدا کنند و تصمیم درست بگیرند.
راهکارهای جذابکردن موزهها برای مردم چیست؟
فرهنگ موزهگردی و بازدید آن باید از کودکی از سوی والدین و سیستم آموزشی ارائه شود. به نظر من برای پاسخ به این سؤال باید به موزههای بزرگ دنیا هم نگاه کرد، چون الگوی خوبی هستند. استفاده از فناوریهای گرافیکی، هوش مصنوعی و چاپگرهای سهبعدی بسیار حائز اهمیت است. همچنین از طریق خلق موضوعات هنری و آموزشی نیز رسیدن به این هدف ممکن است. بهکارگیری راهنمایان با فن بیان قوی در هر مقطع سنی امری مهم و الزامی است. مشارکت نهادهایی مثل شهرداری هم میتواند راهگشا باشد. شاید بهتر باشد به عنوان یک درس تخصصی در کتب آموزشی گنجانده شود. همچنین باید فضای جانبی برای پخش فیلم، کلیپ و سخنرانی نه صرف آکادمیک بلکه عامیانه در موزهها فراهم شود.
آیا امکان جذب جوانان و نوجوانان برای روایتگری و راهنماشدن در موزهها و اماکن تاریخی وجود دارد؟
به هر طریق شعار اول بنده به عنوان یک فرد در عرصه هنر و فرهنگ این است که فرهنگسازی از پایه و جامع هدف باید کودکان و نوجوانان باشند. خود بنده از روز اول با چند مجموعه حرفهای که کار کودک انجام میدادند، تفاهمنامه امضا کردم و حتی اولین نمایشگاه آثار نقاشی کودکان ۹ تا ۱۲ سال را با الهام از سه اثر فاخر موزه در سال گذشته برپا کردم و با چشمان خودم شور و شوق این کودکان را برای حضور و ابراز وجود در موزه دیدم. بعد از توضیحات بنده در میان دیگر بازدیدکنندگان بزرگسال، به صورت خودجوش و به عنوان راوی شروع به توضیحدادن کردند و این برای خود من این یک دستاورد بود.