کد خبر: 939173
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۶
تغییر نظر ۱۸۰ درجه‌ای وزارت نفت درباره شرکت‌های ایرانی در پارس‌جنوبی
در‌حالی‌که شرکت‌های ایرانی نماد عقب‌ماندگی در نفت معرفی می‌شدند، حالا لکوموتیو توسعه نفت نامیده می‌شوند
وحید حاجی‌پور
سرویس اقتصادی جوان آنلاین: مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در شرایطی انتقاد از دو برابر شدن زمان و هزینه اجرای پروژه‌های پارس جنوبی را رد می‌کند که وزیر نفت و حتی شخص وی بار‌ها نسبت به این موضوع انتقادات جدی وارد کرده‌اند. باید امیدوار بود این تغییر مانا و تغییر مبانی اندیشه‌ای در صنعت نفت مارا و پایدار باشد و آن را به فال نیک گرفت.

پارس‌جنوبی به‌عنوان بزرگ‌ترین میدان گازی جهان و شاخص‌ترین میدان مشترک ایران تولیدی معادل ۵۸۵ میلیون مترمکعب گاز دارد که البته از این میدان روزانه حدود ۶۰۰ هزار بشکه میعانات گازی نیز تولید می‌شود. دولت یازدهم و دوازدهم بار‌ها با انتقاد از عملکرد دولت گذشته خود نسبت به اقدامات انجام شده بین سال‌های ۸۸ تا ۹۲ انتقادات بسیاری وارد کرد و حتی محمد مشکین فام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس آن دوره را دوره «آشوب صنعتی» نامید!

به عقیده وزارت نفت، در آن دوره پول‌های بسیاری حیف و میل و زمان اجرای پروژه دو برابر شد. برای مقایسه نیز روی فاز ۲ و ۳ پارس‌جنوبی تأکید و گفته شد: توتال این پروژه را با نیمی از هزینه فاز‌های دیگری که شرکت‌های ایرانی اجرا کردند، تحویل داد. البته این مقایسه به حدی عجیب و شگفت‌انگیز بود که کمتر کارشناسی به آن بها داد.

یک مقایسه اشتباه

فاز ۲ و ۳ پارس‌جنوبی در دهه ۷۰ شمسی اجرایی شد که در آن دوره قیمت نفت دچار کاهش شدید شد. با سقوط قیمت نفت، قیمت فولاد، تجهیزات و دکل‌های حفاری نیز دچار سقوط شد که همین موضوع هزینه‌های اجرای آن پروژه را کاهش داد. به‌عنوان نمونه هزینه اجاره یک دکل حفاری دریایی در آن دوره، روزانه ۴۵ هزار دلار بود که با توجه به نقش ۴۰ درصدی حفاری در هزینه‌ها، طبیعتاً مقایسه آن دوره با دوره‌ای که اجاره یک دکل حفاری روزانه ۱۸۰ هزار دلار آب می‌خورد، متفاوت است. اما با این وجود وزارت نفت دوست ندارد به این بخش اشاره‌ای بشود؛ ضمن آنکه با افزایش قیمت فولاد و تجهیزات و کالا‌ها در یک دهه بعد، این افزایش قیمت کاملاً طبیعی است.

از سوی دیگر، تحریم‌ها هیچگاه مورد بررسی قرار نمی‌گیرند که به واسطه آن، تأمین کالا‌های مورد‌نیاز برای اجرای پروژه‌ها بسیار سخت شد، به‌طوری‌که برای تأمین یک توربین، دو برابر قیمت پرداخت شد و با راهکار‌های سختی که بسیار زمانبر بود، به ایران منتقل شد؛ لذا دو برابر شدن زمان و هزینه در آن دوره نه‌تن‌ها غیر‌طبیعی نبود، بلکه منطقی نیز بود هر چند که در آن دوره هزینه‌های اضافی نیز به کشور تحمیل شد.

مدیریت یا پول

روزی که دولت یازدهم کار خود را آغاز کرد، وزیر نفت گفت: مشکل پارس جنوبی پول است، اما اندکی بعد گفته شد مشکل اصلی در تأخیر‌های به‌وجود آمده مدیریت پروژه است. با تغییر ترکیب مدیریت پارس‌جنوبی کار‌ها به کندی پیش رفت تا ثابت شود مدعیان دیروز عملکردی بدتر از دوره پیشین خود داشتند، اما هر چه که بود فاز‌های متعددی راه‌اندازی شد. با راه‌اندازی فاز ۱۲، فاز ۱۵ و ۱۶، فاز ۱۷ و ۱۸، فاز ۱۹، فاز ۲۰ و ۲۱ تولید گاز پارس‌جنوبی به ۶۰۰ میلیون مترمکعب نزدیک شد تا در مراسم‌های افتتاح این پروژه‌ها، دیگر کسی به شرکت‌های ایرانی انتقادی وارد نکند و این شرکت‌ها نماد موفقیت و نتیجه اعتماد به توان داخل معرفی شوند!
در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ حسن روحانی و اسحاق جهانگیری بار‌ها از برابر شدن تولید قطر و ایران گفتند؛ روی این مانور دادند که در سال ۹۲ میزان تولید از پارس‌جنوبی ۲۸۵ میلیون مترمکعب بود و امروز این رقم به ۶۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است. سیاسی‌کاری محض به حدی بود که اذهان عمومی در حال باور این القای غلط بودند که وزارت نفت با یک چوب جادویی، تولید را به این رقم رسانده، در‌حالی‌که حقیقت چیز دیگری است.

دو دیدگاه و دو نتیجه

اصولاً در پارس‌جنوبی دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه نخست می‌گوید شرکت‌های ایرانی باید در کنار شرکت‌های خارجی کارگری کنند و پروژه‌ها باید میان شرکت‌های خارجی پخش شود. طرفداران این دیدگاه دست روی دست می‌گذارند تا روزی که شرایط برای حضور شرکت‌های خارجی مهیا شود، به بیان ساده‌تر، طرفداران این دیدگاه در شرایطی می‌توانند به توسعه فکر کنند که شرایط عادی باشد و هیچ مشکلی وجود نداشته باشد.

دیدگاه دوم، اما بر این باور است در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی، باید از توانمندی شرکت‌های ایرانی بهره برد. به همین دلیل بود که در دولت گذشته توسعه پارس‌جنوبی به شرکت‌های ایرانی سپرده شد، زیرا چاره دیگری نبود. شرکت‌های خارجی ایران را ترک کرده بودند و تنها راه برای برداشت سریع‌تر از پارس‌جنوبی بهره‌گیری از شرکت‌های ایرانی بود که البته با کج‌سلیقگی همراه بود.

اما به هر شکل آن تصمیم باعث شد تا کار با سرعت بیشتری دنبال شود و بیشتر پروژه‌ها با پیشرفت فیزیکی بالای ۷۰ درصد به دولت یازدهم تحویل شود. دولت یازدهم نیز با تکمیل این فازها، تولید گاز از پارس‌جنوبی را به بیش از ۵۸۰ میلیون مترمکعب رساند. در واقع طرفداران دیدگاه نخست، نانِ نتیجه دیدگاه دوم را میل کردند.
اگر تفکر حاکم بر وزارت نفت امروز، در آن دوران حاکم بود هیچگاه قراردادی امضا نمی‌شد؛ چراکه این تفکر تنها برای کار در شرایط سفید و بدون مشکل پرورش یافته و قدرت «تصمیم‌گیری» در شرایط سخت را ندارند. نمونه عملکرد دیدگاه نخست را می‌توان طی پنج سال اخیر مشاهده کرد که تنها یک قرارداد در پسابرجام با شرکت توتال امضا شد که این شرکت نیز با شروع تحریم امریکا ایران را ترک کرد تا باز هم منابع کشور معطل این دیدگاه شود.

حالا که اوضاع طبق میل این گروه نیست، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با تغییر ۱۸۰ درجه‌ای موضع خود از عملکرد شرکت‌های ایرانی دفاع می‌کند و معتقد است با وجود نقایصی در اجرای پروژه‌ها، اما توانمندی این شرکت‌ها چند برابر شده و این مهم می‌تواند خلأ شرکت‌های خارجی را پر کند. عقیده‌ای که پنج سال زمان برایش صرف شد تا وزارت نفت به آن پی ببرد. آیا این تغییر اندیشه‌ای در حوزه عمل نیز فرصت ظهور خواهد یافت؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار