به فیلم «رحمان ۱۴۰۰» با وجود هشدار سنی بیشترین سالن تعلق گرفته است در حالی که همه جای دنیا ردهبندی سنی گیشه را محدود میکند نه بالعکس. کارگردان فیلم با فرار رو به جلو از جمله ادعای اینکه برای فیلم در قم تصمیم گرفتهاند نه تهران، قصد دارد از فضای ایجاد شده به نفع فروش بیشتر فیلمش سوءاستفاده کند. جالب است که فیلمساز به جای عذرخواهی طلبکار هم شده است، از سویی دیگر برخی مسئولان سینمایی یا اساساً روزه سکوت پیشه کردهاند یا حرفهای ضد و نقیض میزنند. این وسط ظاهراً قرار است فضا غبارآلودتر شود و در ادامه برای فیلم فضای تبلیغاتی بیشتری فراهم شود تا در نمایش خانگی فروش بیشتری کند. اگر این روش غیراخلاقی تبدیل به یک رویه شود دیگر سنگ روی سنگ نخواهد ماند. هر فیلمساز تازه به دوران رسیدهای میتواند از یکسری فرمول امتحان پسداده برای تبلیغات فیلمش استفاده کند و آخر سر هم ظاهراً این سرمایه است که حرف اول را میزند؛ سرمایهای که بخش نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم اسیر آن شده است.
سازمان سینمایی برای تبرئه خودش هم که شده باید اقدامات تنبیهی سخت برای فیلمساز و فیلم اتخاذ نماید وگرنه واضح است که این رویه از سوی سازمان سینمایی حمایت سیستماتیک میشود که مصداق فساد سازمانیافته دولتی است. رویکرد تجاری کردن هنر از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم در دستور کار معاونتهای وزات ارشاد قرار گرفت و تا به حال جز به حاشیه رفتن اخلاق و معنویت و به متن آمدن سوداگری حاصلی نداشته است. وقتی قرار باشد کسب سود در سینما تئاتر و هنرهای تجسمی حرف اول را بزند نتیجهاش میشود ولنگاری فرهنگی، نتیجهاش میشود اینکه چند سینمادار و سالندار امور فرهنگی کلان را مدیریت کنند و مدیران دولتی که از آنها انتظار اعمال نظارتها و رویکردهای حاکمیتی میرود صرفاً وقت خود را به سخنرانی در جلسات و محافل مختلف بگذرانند. مدیران دولتی آیا اداره فرهنگ را برونسپاری کردهاند؟