سرويس تاريخ جوان آنلاين: نظام جدیدالتأسیس مشروطیت با مرگ مظفرالدینشاه و به تخت نشستن محمدعلیشاه پایدار نماند. او از دوران ولیعهدی مخالفت خود را با این نظام حفظ کرده بود و میل به نابودی مجلس شورای ملی را در سر میپروراند. سرانجام با طرح نقشهای این نهاد را بمباران نمود و سبب پراکندگی نمایندگان و روشنفکران شد. در این هنگام، دوران استبداد صغیر آغاز گشت و لکن بسیاری از مشروطهخواهان در برابر محمدعلیشاه پایداری و نبرد نمودند. در شهرهایی همانند تبریز، اصفهان و رشت مجاهدین (۱) به مقر و مراکز حکومتی هجوم میبردند و اداره شهر را در اختیار میگرفتند. شاه در مقابل آنان دچار اضطراب و تشویش شده بود و از تمام قوای خود برای ریشهکنی مشروطهخواهان استفاده میکرد، اما کوششهای وی بینتیجه ماند و بختیاریها از اصفهان، و نیرویی دیگر از رشت به سمت تهران سرازیر شدند تا پایتخت را فتح نمایند و محمدعلیشاه را خلع سازند.
دوگانهای در آغاز مشروطه دوم
اندکی پس از فتح تهران حکومت موقتی به نام «هیئت مدیره» (۲) تشکیل یافت تا امور مملکتی را اداره نماید. یکی از مهمترین مسائل آن برقراری مجلس شورای ملی دوم بود. در این زمینه «هیئت مدیره» حضور دو گروه مشخص سیاسی را در صحنه انتخاباتی مملکت مشاهده میکرد که درواقع از همان ابتدای ماجرای تصرف پایتخت مقدمات آن فراهم شده بود. ملکزاده مینویسد: «پس از برقراری مجدد حکومت ملی، رهبران مشروطیت به پیروی از کشورهای دموکراسی و سنن پارلمانی به ایجاد احزاب سیاسی همت گماشتند و در اندک زمانی دو حزب یکی به نام دموکرات و دیگری به نام اعتدال (۳) تشکیل و رویه توسعه نهادند. از دیرزمانی راجع به روش سیاسی مملکت، میان رهبران مشروطه اختلافنظر بود و هواداران هر یک از دو نظر گرد هم جمع میشدند و مجمعی داشتند و همین مجامع هسته اولیه احزاب گردید.» (۴) ولیکن تأسیس حزب دموکرات از ساختار و قاعده ویژهای برخوردار بود.
پدیده «تقیزاده» و پیامدهای وطنی آن
شاید با توجه به منابع دست اول و پژوهشهای تحلیلی موجود بتوان گفت که سید حسن تقیزاده با همکاری برخی از ارامنه نواندیش نقش آشکاری را در تشکیل حزب ایفا کردند. آنان در خطوط فکری با هم قرابتهایی داشتند و تقریباً از یک مشی سیاسی پیروی مینمودند. بنابراین قول ملکزاده، تقیزاده قبل از تأسیس حزب دموکرات بر اندیشه سوسیالیسم پایبند بوده است. (۵) انگلیسیها نیز از آشناییها و ارتباطات تقیزاده با پیروان این مسلک آگاه بودند و او را دارای افکار اروپایی و عقاید سوسیالیستی میدانستند. (۶) افزون بر آن روستوم زوریان یکی از رهبران حزب داشناک (۷)، به روابط نزدیک وی با حزب سوسیال دموکرات مسلمانان قفقاز (۸) اشاره داشته است. بر این اساس با توجه به گرایشهای سیاسی تقیزاده دوستان ارمنی او نیز پیرو سوسیالیسم بودند. از مهمترین آنان ورام پیلوسیان بود که در محفل مطالعاتی ارمنی تبریز (۹) عضویت داشت و طراح فعالیتهای دموکراتیک در جلسه مجمع عمومی گروه سوسیال دموکرات تبریز در رجب ۱۳۲۷ ق. شناخته میشد. (۱۰) منظور از این برنامه عدم دستیابی جامعه ایران به سوسیالیسم بود؛ چراکه مملکت انباشت سرمایه صنعتی همانند کارخانهها را نداشت. در نتیجه طبقات پرولتاریا و بورژوازی شکل نمیگرفت و نبردی بین آنها رخ نمیداد. بدین ترتیب، پیشنهاد پیلوسیان جهت تحقق دموکراسی و رشد اقتصادی ایران، ارائه نظریه ایجاد یک سازمان دموکراتیک بود. (۱۱) او در دوم شعبان ۱۳۲۷ خبر تهیه نظامنامه را به تقیزاده داد و در محرم و ربیعالثانی ۱۲۷ از وی خواست تا معادل مناسبی برای اصطلاح دموکرات بیابد زیرا افزون بر شباهت با لفظ سوسیال دموکرات ایرانیان نسبت به کلمات و اصطلاحات خارجی نفرت داشتند. (۱۲) پیلوسیان کلمه ملتیون را به عنوان معادل دموکرات پیشنهاد نمود ولیکن سرانجام آنان خود را دموکرات نامیدند. (۱۳) در این راستا همکاریهای پیلوسیان با تقیزاده در حوزه تشکیل حزب دموکرات کلید خورد؛ ولیکن فعالیتهای آنان به صورت علنی نبود و بیشتر حالت سازماندهی در پشت پرده را داشت. (۱۴) در آن زمان پیلوسیان در تبریز بود و هدایتهایی مبنی بر چگونگی یافتن اعضا، تأسیس کمیته مرکزی و معرفی نامزدهای حزب دموکرات برای انتخابات مجلس دوم را انجام میداد. ولیکن این اقدامات مخفیانه بود و نیاز به اعلام مباحث آزادیخواهانه و دموکراتیک جهت آمادهسازی ظهور این حزب در اذهان عمومی احساس میشد. از این روی بهترین وسیله برای تبلیغات مطبوعات به شمار میرفت که از همان ابتدای فتح پایتخت کار خود را آغاز میکرد. در این زمینه حضور نویسندگانی باتجربه الزامی بود تا مسائل لازم را برای مردم تشریح نماید. یکی از این افراد محمدامین رسولزاده بود که در باکو، به عنوان یک فعال حزبی و مطبوعاتی با گرایشهای سوسیالیستی شناخته میشد. او کارنامه سنگینی در روزنامههای سوسیالیستی و لیبرالی قفقاز داشت و حتی در سال ۱۳۲۵ ق. در مقام یکی از رهبران سازمان همت (۱۵) به شمار میرفت. رسولزاده کمی بعد از فتح تهران در پایتخت حاضر شد و به سبب آشنایی قدیمی با تقیزاده، خبر حضور ناگهانی خود را در هیئت تحریریه روزنامه ایران نو به مخاطبان خود، در نشریه ترقی (۱۶) داد. در کنار رسولزاده نیروی دیگری نیز به قدرت قلمی ایران نو افزوده شد، او تیگران درویش یاتر هاکوپیان بود. وی تحصیلات خود را در ژنو گذرانده بود و در دوران استبداد صغیر روابطی کم و بیش با گئورکی پلخانف (۱۷) داشت. در دوران فتح تهران به تبریز بازگشت و در نامه پیلوسیان به تقیزاده از وی خواست تا از رهنمودهای هاکوپیان در امور سازماندهی حزب استفاده نماید. (۱۸) درنتیجه طبیعی بود با حضور دائمیاش در روزنامه ایران نو مطالبی درباره حزب دموکرات آمادهسازی و همچنین فراکسیون پارلمانی قلم بزند. (۱۹) نگرش وی نیز همانند تقیزاده و رسولزاده سوسیالیستی بود و آن از محتوای مقالههایش، نسبت به حل مسائل موجود مشروطه ایران عیان میباشد. (۲۰)
بلندگوی تقیزاده در آشفتهبازار مشروطیت دوم
ایران نو نشریهای بود که در ۷ شعبان ۱۳۲۷ منتشر شد و از آغاز ارگان رسمی فرقه دموکرات بود، اما مقالهها و گزارشهای آن با مقاصد و اهداف حزب سازگاری داشت. چنان که پس از برقراری مجلس دوم، نویسندگان ایراننو به تقسیمبندی نمایندگان به دو جناح فئودال یا اعیان آریستوکرات و فرقه دموکراتها پرداختند و علت آن را شکاف اقتصادی در ایران اعلام میداشتند. (۲۱) آنان در شمارههای بعد تلاش نمودند تا با تحلیل خاستگاه ارباب- اشرافی اعتدالیون به معرفی حزب دموکرات در مقام حامی طبقات متوسط و ضعیف بپردازند. در این زمینه ایران نو نوشت: «این طبقه اعیان یک قسمت بزرگ این مملکت را در دست دارند و صاحب املاک و دهات هستند. بنابراین واضح است که همیشه به ترغیب فئودالیته رفتار کرده و دست از امتیازاتی که از زمان قدیم غصب کردهاند بر نخواهند داشت... [در صورتی که دموکراتها همانند دیگر احزاب چپ دنیا]طرفدار فقرای کاسبه بوده و علیه سرمایهداران حرکت میکنند... [آنان]بر ضد مالکیت شخصی میباشند و... طرفدار مساوات سیاسی تمام بوده همه مردم را یکسان میبینند و در رواج رأی خود و رسیدن به آمال اخروی، معتدل و اعتدالیون نشده و نخواهند شد...» (۲۲). بدین واسطه، دموکراتها امکان حذف رقبای اعتدالی خود را در پیش چشم مردم فراهم میساختند و بهآسانی نبرد بین طبقات فقیر و اشراف را در اذهان عمومی میپروراندند. در این راستا، نویسندگان در مقالههایی با کلیدواژه دهقانان هشدارهایی مبنی بر اصلاح وضعیت معیشت آنان به نمایندگان مجلس دوم اعلان میکردند که اگر آن حمایتها صورت نگیرد روستاییان و فقیران با هم متحد شده و بر امور مسلط خواهند شد. (۲۳) آنان گواه سخنان خود را از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه اخذ مینمودند و علت این حرکت را دگرگونی اوضاع اشراف فرانسوی توسط طبقاتی ضعیف عنوان میکردند. (۲۴)، اما هدف اصلی ایران نو تنها حمایت از فقرا و دهقانان نبود، بلکه طرح موضوع انقلاب اجتماعی و گذر از مرحله فئودالی به سرمایهداری بود که در پوشش یگانه راهحل برونرفت از بحرانهای سیاسی و اقتصادی به جامعه معرفی میشد. (۲۵) بنابراین نویسندگان روزنامه به توضیح و تحلیل واژه جدید «تکامل» در مقالههای خود پرداختند تا به واسطه آن پیشرفت و ترقی سریع ایران را رقم زنند. (۲۶) واژهای که در مقام نوک پیکان مرامنامه دموکراتها به شمار میرفت و درواقع کلمهای استقراضی از ایدئولوژی سوسیالیستها بود. (۲۷) چنانکه در دستور مسلکی خود راههای نیل به «تکامل» را در هفت قسمت و ۳۲ ماده منتشر ساختند و سپس در تاکتیک ایشان در روزنامه ایران نو مورخ ۲۰ شوال ۱۳۲۸ اعلام نمودند که «از لحاظ فلسفی به قانون تکامل قائل بوده و ترقیات تدریجی مملکت را قبول دارد.» (۲۸) بدین ترتیب، هدف دموکراتها از پیشرفت و ترقی ایران همانا پایان قدرت محلی خوانین و سران عشایر بود تا مملکت وارد مرحله صنعتی و سرمایهداری شود و از آن طریق، به افق حکومت سوسیالیست دست یابند، اما حزب دموکرات با تمام برنامههای خود نتوانست گامهای مؤثری در تجدد ایران طی نماید و تمام آمال را تنها در ورقهای کاغذی به اجرا درآورد. سرانجام این فرقه با اولتیماتوم روسها جهت پایان مجلس دوم، قدرت را از کف داد.
پینوشتها:
۱- در اکثر منابع و مآخذ، کلمه مجاهدین به تمام افرادی اطلاق میشد که در مقابل محمدعلیشاه و نیروهایش نبرد میکردند.
۲- این نهاد متشکل از ۲۰ نفر بود و تا تشکیل مجلس دوم نیز پایدار ماند. هیئت مدیره ترکیب ناهمگونی از محافظهکاران و تندروها را در خود جای میداد، بدین سبب اعضای آن در مسائلی همچون ماهیت حکومت مشروطه و چگونگی نوسازی ایران، نظرات متعارضی را مطرح مینمودند. (سهراب یزدانی، مجاهدان مشروطه، تهران، نشر نی، ۱۳۸۸، ص. ۱۹۰)
۳- پایهگذاران حزب دموکرات افرادی همانند سیدحسن تقیزاده، حسینقلی خان نواب، سید محمدرضا شیرازی (مساوات) وحیدالملک شیبانی، حیدرخان عمومی اوغلی، سلیمان میرزا و حکیمالملک بودند. در سویی دیگر کسانی همچون سیدمحمدصادق طباطبایی، ناصرالاسلام گیلانی، میرزا علیمحمد دولتآبادی و اسدالله خان کردستانی حزب اجتماعیون اعتدالیون (اعتدالی) را تأسیس نمودند. (سهراب یزدانی، کودتاهای ایران، تهران، نشر ماهی، ۱۳۹۶، ص. ۱۳۱)
۴- مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۳، ج. ۶، ص. ۱۳۲۸.
۵- همان، ج. ۶، ص. ۱۳۳۰.
۶- حسن معاصر، تاریخ استقرار مشروطیت در ایران، تهران، انتشارات ابنسینا، ۱۳۵۳، ج. ۱، ص. ۳۷۴.
۷- داشناکتسوتیون یا داشناکها از حضور گروههای متنوع ارمنی با تشکیل یک فدراسیون انقلابی ارمنی به همین نام در ۱۸۹۰ م. تشکیل شد. این حزب از پرنفوذترین و پرعضوترین تشکیلات ارمنی به حساب میآمد که نقشی سرنوشتساز در جنبش ملی ارامنه ایفا میکرد. در این حزب انواع گرایشها از استقلال ارمنستان غربی، سیوسیالیستهای انقلابی یا طرفدار مبارزه با رژیم تراز در آن حضور داشتند. (سرژ آفاناسیان، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان از استقلال تا استقرار رژیم شوروی، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدی، تهران، انتشارات معین، ۱۳۷۰. ص. ۱۶)
۸- یکی از زیرشاخههای حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه.
۹- این محفل از سال ۱۳۲۲ ق. توسط چندین نفر از روشنفکران ارمنی تشکیل شد که میکوشیدند با مطالعه آثار کلاسیک مارکسیسم و رهبران سوسیال دموکراسی بر دانش و آگاهی خود بیفزایند و آمادگی لازم را برای فعالیت عملی بیابند. (محمدحسین خسروپناه، نقش ارمنیان در جنبش سوسیال دموکراسی ایران، فصلنامه زندهرود، زمستان ۱۳۷۹، ش. ۱۷، ص. ۱۴۸)
۱۰- همان، صفحات ۱۵۲- ۱۵۱.
۱۱- خسرو شاکری، پیشینههای اقتصادی- اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی در آن عهد، تهران، اختران، ۱۳۸۴، ص. ۲۲۶.
۱۲- خسرو شاکری و دیگران، نقش ارامنه در سوسیال دموکراسی ایران (۱۹۱۱- ۱۹۰۵) به کوشش محمدحسین خسروپناه، تهران، نشر شیرازه، ۱۳۸۲، ص. ۵۵)
۱۳- عبدالحسین نوایی، «دولتهای ایران از آغاز مشروطیت تا امروز» اطلاعات ماهانه، شماره ششم، شهریور ۱۳۲۸، ص. ۲۲.
۱۴- از شواهد قوی این ادعا، همانا نامههای ورام پیلوسیان به تقیزاده بود که به همت خسرو شاکری و محمدحسین خسروپناه در کتاب نقش ارامنه در سوسیال دموکراسی ایران ترجمه و تحلیل شده است.
۱۵- سازمان سوسیال دموکرات کارگری مسلمان در باکو.
۱۶- روزنامهای لیبرالمنش که به سردبیری احمد آقایف در قفقاز انتشار مییافت.
۱۷- پدر سوسیالیسم روسی.
۱۸- شاکری و دیگران، ۱۳۸۲، صفحات ۵۳- ۵۱.
۱۹- ژانت آفاری، انقلاب مشروطه ایران، ترجمه رضا رضایی، تهران، نشر بیستون، ۱۳۸۵، ص. ۳۴۸.
۲۰- برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، میتوانید به بخش دوم اسناد و مقالههای کتاب نقش ارامنه در سوسیال دموکراسی ایران، صفحات ۳۷۴- ۲۰۳ مراجعه فرمایید.
۲۱- ایران نو، ش. ۱۰۲، ۱۸ ذیالحجه ۱۳۲، ص. ۱.
-۲۲ همان، ش. ۶۵، ۲۹ شوال ۱۳۲۷، ص. ۱، ش. ۲۱۲، ۱۳» جمادیالاول ۱۳۲۸، ص. ۱، ش. ۱۰۶، ۲۲ ذیالحجه ۱۳۲۷، ص. ۱.
-۲۳ همان، ش. ۷، ۱۴ شعبان ۱۳۲۷، ص. ۱، ش. ۱۹، ۲۹ شعبان ۱۳۲۷، ص. ۱ و ۲، ش. ۱۰۶، ۲۲ ذیالحجه ۱۳۲۷، ص. ۱.
-۲۴ همان، ش. ۱۰۲، ۱۸ ذیالحجه ۱۳۲۷، صفحات ۱ و ۲.
-۲۵ آفاری، ۱۳۸۵، ص. ۳۶۲.
-۲۶ عبدالحسین نوایی، دولتهای ایران از آغاز مشروطیت تا امروز، اطلاعات ماهانه، شماره ششم، شهریور ۱۳۲۸، ص. ۲۲.
-۲۷ این نوع اقتباسها در سطوح بالاتر جریان داشت و حتی به گواهی منابع و پژوهشهای اخیر، همانند ملکزاده و شاکری، ساختار حزب را مدلی از احزاب سوسیالیست اروپایی میپنداشتند. (ملکزاده، ۱۳۷۳، ج. ۱، ص. ۱۳۲۸، شاکری و دیگران، ۱۳۸۲، ص. ۵۷)
-۲۸ ایران نو، ش. ۲۰ شوال ۱۳۲۸، ص. ۲۰.
*کارشناس ارشد تاریخ ایران