سرویس جامعه جوان آنلاین: یکی از مشکلات و مسائلی که جوامع مختلف در هر عصری با اشکال مختلف با آن روبهرو میشوند، موضوع آسیبهای اجتماعی است. آسیبهای اجتماعی در نگاه عام به هر مسئله اجتماعی که در آن اجتماع بد و ناپسند شناخته میشود، اطلاق میشود. همانند حاشیهنشینی، طلاق، تکدیگری و...
از نگاه تخصصی، آسیب اجتماعی عبارت است از موضوعی که با گستردگی به فضای جامعه صدمه وارد کند و در اجتماع نمود داشته باشد.
برای پاسخگویی به این دسته از مسائل حتماً نیازمند ایجاد یک نظام اندیشهای بهروز و کارآمد هستیم. مثلاً برای فردی که درگیر یک مسئله جنسی بحرانزاست، نمیتوان با انشا بایدها و نبایدها حکمی درمان کرد. رویکرد نظاممند اقتضا دارد که به او به دید یک بیمار ملاحظه شود نه صرفاً مجرم. مسلماً این بدان معنا نیست که در رویکرد درمانی فقه با مجازاتها و حدود شرعی مخالف باشیم، بلکه سخن آن است که با توجه به ظرفیت فقه باید کنار مجازاتها و حدود، راهکار درمانی و پیشگیری نیز ارائه شود.
در نگاه اسلامی، ما احیای یک نفر را احیای کل جامعه میدانیم و نیازی نیست که هنجاری در جامعه فراگیر شود تا بعد به سمت درمان آن رفت، بلکه اگر فردی درگیر آن باشد، اسلام نجات آن فرد را وظیفه خود میداند. حوزه آسیبهای اجتماعی به دلیل گستردگی و پیچیدگی مسائل آن نیازمند دو گونه مطالعه و بررسی است. یک مطالعه و نگاه از بالا به مسئله و دیگری از درون مسئله به آن. این دوگانگی مطالعه به دلیل آن است که گاهی بسیاری از آسیبهای اجتماعی از نگاه بالا ریشه در یک حوزه و موضوع اصلی خواهند داشت.
یکی از اصلیترین عوامل به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی، گسترش شهرنشینی و مهاجرت از روستاها به شهر و گسترش حاشیهنشینی است که این بسترها هیچ کدام فینفسه آسیب اجتماعی به حساب نمیآیند، اما با گسترش آنها شاهد افزایش برخی آسیبها همچون طلاق، اعتیاد و... در محیط جامعه هستیم.
از طرف دیگر نگاهی نیز باید از درون مسئله برای شناخت جزئیات و محسوس بودن آنها داشت. بر این اساس یکی از اقداماتی که فقیه در مسیر شناخت مسئله برای ارائه راهکارهای خلاقانه باید انجام دهد، مطالعه حوزههایی است که به خودی خود آسیب نیستند، اما اگر برای آنها برنامهریزی نشود، میتواند بستری مناسب برای پیدایش آسیبهای اجتماعی باشد.
پس با این توصیف نیاز است فقه برای ارائه راهکارهای خلاقانه به حوزههایی ورود کند که میتوانند بحرانزا شوند و ابتدائاً برای آنها برنامهریزی کرده و مدل ارائه دهد. برای مثال در حوزههای فیلم و سریال، رسانه، بازی و... که از مباحث حوزه سرگرمیاند، وارد شده و مدل ارائه دهد که با آن مدل بتوان این حوزهها را به ابزاری برای رفع مسائل اجتماعی تبدیل کرد.
ممکن است به دلیل نبود محتوای کامل در آن حوزه جهت سرگرم کردن افراد و ایجاد نشاط در جامعه و همچنین تعریف و فهم نادرست افراد از سرگرمی و وجود عوامل و دلایل دیگر فرد جهت سرگرم کردن خود به مصرف دخانیات یا هر کار دیگری رو بیاورد، اما اگر پیش از اینکه فرد تهی بودن این حوزه را احساس کند، وارد این حوزه شده و برای آن محتوای مناسب ارائه دهیم، هم میتوانیم از بروز آسیبهای اجتماعی جلوگیری کرده و هم برای افراد و خانوادهها شیوه تربیتی اسلامی ارائه کنیم.