سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: محمد اطبایی طی یادداشتی که اخیراً درباره جوایز جشنوارههای فیلم جهانی نوشت، عنوان کرد: «رفت و آمد مدیران جشنواره فیلم شانگهای به تهران و دیدار ایشان با مدیران دولتی و از جمله دبیر جشنواره (رضا میرکریمی) و کارمندانش در تهران، حضور کارگردان روسی و کارگردان هندی در هیئت داوران شانگهای که هر دو در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشتهاند، ارزش جایزههای فیلم را در شانگهای کمرنگ میکند.»
وی میافزاید: «رضا میرکریمی سینماگر شناختهشدهای در عرصههای بینالمللی است و این خود به تنهایی میتوانست حضور وی را در هیئتهای داوری جشنواره فیلم مختلف توجیه کند، اما اکنون دبیری ایشان در جشنواره جهانی فیلم فجر، داوریهای او در رویدادهای مختلف و موفقیتهای فیلمش را نیز زیر سؤال میبرد. دوستانی که سابقه مسئولیت دولتی داشته و دارند، شرکت عرضه و پخش بینالمللی فیلمی را جهت پخش بینالمللی، خرید فیلم و تولید مشترک در سال گذشته راهاندازی کردند. حضور یک کارگردان فعال سینما در جایگاه مدیریت اجرایی یک جشنواره بینالمللی فیلم شائبهبرانگیز است.»
اطبایی از تأسیس یک شرکت پخش جهانی فیلمهای ایرانی نیز یاد میکند. شرکتی که معلوم است مؤسس آن رضا میرکریمی است. «این شرکت سال گذشته فیلم سینمایی «مارموز» ساخته کمال تبریزی را پخش بینالمللی کرد که ابتدا در اختیار بنیاد فارابی بود. همچنین در سال جاری میلادی فیلمهای «قصر شیرین» (رضا میرکریمی)، «سال دوم دانشکده من» (رسول صدر عاملی)، «سونامی» (میلاد صدر عاملی)، «سرکوب» (رضا گوران)، «ما همه با هم هستیم» (کمال تبریزی)، «جهان با من برقص» (سروش صحت) و «لابرینت» (امیرحسین ترابی) از میان فیلمهای تحت قرارداد خود را عرضه و پخش بینالمللی میکند که تاکنون فیلم «سال دوم دانشکده من» در جشنوارههای مسکو و شانگهای، «قصر شیرین» و «ما همه با همه هستیم» نیز در شانگهای به نمایش درآمدهاند.»
این کارشناس و فعال در امور جشنوارههای جهانی فیلم عنوان میکند: «نکته اول اینکه حضور این دوستان در بخش خصوصی، پس از سالها کار دولتی، مغتنم است، هر چند دو نفر از ایشان همچنان مسئولیتهای دولتی خود را دارند. نکته دوم، این شرکت هم مانند هر پخشکننده بینالمللی دیگری، فیلمهای خود را به جشنوارههای مختلف و از جمله «اروپای غربی» ارائه کرده، اما با پاسخ منفی این جشنوارهها روبهرو شدهاند. اعلام توجه خاص به جشنوارههای شرقی، پس از ناکامی در جشنوارههای اروپای غربی، باز هم رویکردی غیرحرفهای است. گفتنی است فیلم «قصر شیرین» بیتردید ظرفیت موفقیت در جشنوارههای فیلم معتبرتری را داشت و نمایش بینالمللی این فیلم در شانگهای یک خطای استراتژیک از طرف پخشکنندههای آن بود. این شرکت با توجه به حضور گردانندگان آن در دفتر جشنواره جهانی فیلم فجر و شائبه حضور دبیر جشنواره در این دفتر، اذهان را به نمونههای مشابه شرکتهای خصولتی میبرد که امید است این تصور واقعیت نداشته باشد. این شرکت اکنون وارد گود شده و امید است بدون استفاده از رانتهای دولتی در عرضه و پخش بینالمللی فیلمهای تحت قرارداد خود فعال و در پایان سال کارنامهشان مانند دیگر پخشکنندههای بخش خصوصی در معرض داوری کارشناسان و دستاندرکاران سینما قرار بگیرد.»
اطبایی درباره علاقه و اشتیاق میرکریمی برای برعهده گرفتن دبیری جشنواره دولتی فجر میافزاید: «رضا میرکریمی یکی از سینماگران مهم ایران بوده و از نظر نگارنده، کارنامه قابل قبولی در دبیری جشنواره جهانی فیلم فجر هم داشته است، اما با این وجود حضور یک کارگردان فعال سینما در جایگاه مدیریت اجرایی یک جشنواره بینالمللی فیلم شائبهبرانگیز است. هیچ سینماگر فعالی در دنیا مدیریت هنری و اجرایی یک جشنواره را به عهده ندارد و در تنها مورد استثنا، نانی مورتی مدیریت جشنواره فیلم تورین را به عهده گرفت و تنها پس از یک سال آن را به دیگری واگذار کرد. دیگر سینماگران مانند آکی کوریسماکی، مارتین اسکورسیزی، مایکل مور و دیگران هیچ نقش اجرایی و هنری در جشنوارههای خود ندارند. یک سینماگر فعال فیلم میسازد و این فیلم در جشنوارهها و بازارهای بینالمللی حضور خواهد داشت. فیلم سینمایی «قصر شیرین» با وجود کیفیتهای بالای سینماییاش، در هر حضور و دریافت جایزهای، شائبه تأثیر دبیری جشنواره فیلم فجر سازندهاش را در اذهان ایجاد میکند.»