سریال فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سریال «بوی باران» که بیش از ۴۰ قسمت آن از شبکه اول سیما پخش شده داستان تلاش یک خواهر برای اثبات بیگناهی برادرش است که به اتهام قتل دختر مورد علاقهاش در زندان به سر میبرد. نرگس محمدی با بازی نقش «ترانه» در این سریال با ورود به خانواده شوهر به قتل رسیده تمام تلاشش رو میکند تا مدارکی را برای اثبات بیگناهی برادرش پیدا کند و از هیچ کاری برای نجات برادرش دریغ نمیکند.
انتقاد توئیتریها به «بوی باران»
این سریال که قبلا «عروس تاریکی» نام داشت با نظرات مخالف و موافق بسیاری رو به رو شده است. البته واکنشها به این سریال در شبکههای اجتماعی منفی بوده و کاربران نسبت به «بوی باران» انتقادات شدیدی را مطرح کردهاند.
فاطمه سادات بکائی، یکی از کاربران توئیتر درباره این سریال در صفحه شخصی خود نوشته است: «در سریال بوی باران شاهد ترکیبی از بالیوود، سریال ترکیهای، ژانر وحشت، ژانر معمایی و آب بستنهای متداول سریالهای ایرانی هستیم که خب این ترکیب تا حالا سابقه نداشته و در نوع خودش یک اثر مازوخیستی بینظیر ساخته!»
کاربر دیگری با نام طراحک نیز توئیت زده: «اون شروعِ قشنگ بهش نمیاومد اینقدر به گند کشیده بشه مسخرهتر از این نمیتونستن داستان رو پیش ببرن بعد جالبه همه تو این فیلم پلیس بودن الا خودِ پلیس»
همچنین یکی دیگر از کاربران توئیتر به نام جکت در نقد این سریال نوشته: «نویسنده سریال بوی باران امشب رسما به شعور مردم توهین کرد ادم انقد کج سلیقه انقدر بی خلاقیت دوتا اتهام قتل به یه شکل تو یه فیلم، بعد آدم میرسه بالاسر جنازه آلت قتل و برمیداره میره بیرون تو خیابون بعد زنگ میزنه به پلیس، چی میسازید؟! چقدر بیچارهایم که چرندیاتی که شما میسازید رو ببینیم.»
عارف چراغی نیز در صفحه توئیتر خود نوشته: «۴۱ قسمت از سریال بوی باران میگذره و تا الان جز قتل و غارت و فقر و دروغ چیزی نداشته. در مضحکی سناریو همین بس که دوتا خواهر و بردار زدن نامزداشون رو کشتن و دستگیر شدن، میلیونها تومان هزینه بیتالمال صرفه چی شده؟ هیچ!»
یکی دیگر از کاربران نیز با نام مهدی رحمتی در صفحه خود توئیت زد: «در این حجم از مشکلات جامعه و گرانی و تورم و بیکاری و ... صدا و سیما هم به صورت مداوم با تولید و پخش برنامههای مزخرف در حال پمپاژ افسردگی به جامعه هستش تا بتونه ایران رو به مقام اول افسردهترین کشور دنیا برسونه.»
قصهای که کپی از سریالهای خارجی است
برخی از منتقدان سینما و تلویزیون معتقدند که پس از پخش چند قسمت از سریال «بوی باران» و پس از حادثه آتشسوزی زیرزمین و قتل «فرشته» در این سریال، داستان از آن آب و تاب خارج شد و یک روالِ معمول و خستهکننده به خود گرفته است.
حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با فارس و با بیان اینکه داستان سریال «بوی باران» مدل ایرانی نیست و تمام الگوها برگرفته از فیلم و سریالهای خارجی جنایی است، گفته: «در الگوهای خارجی زمانی اینها را مطرح میکنند که همه اسناد در یک فلش یا در یک پاکت نامه باشد و روی آن قید شده باشد که اگر من کشته شدم اینها به دست فلانی برسد. قاعده دادگستری ما این شکلی نیست. بنابراین باید گفت که الگوی این سریال الگوی ایرانی نیست و با نشانههای داخلی و ایرانی مطابقت ندارد و به همین دلیل اغلب اتفاقهایی که در این سریال میافتد را منطبق با خودمان نمیدانیم.»
این منتقد سینما و تلویزیون در ادامه افزوده: «ما باید در سریالسازیمان از اینکه قهرمان به صورت انفرادی در شهر راه بیفتد باید فاصله بگیریم. اگر این قهرمان در آثار منتسب به مسعود کیمیایی حضور دارد و خودش به تنهایی در شهر راه میافتد به این معنی نیست که قانون هست یا نیست. کیمیایی دراین سالها نشان داده که یک نگره و اندیشهای دارد و ساختار قهرمان انفرادی کیمیایی از ابتدا تا انتها تعریفی برای خودش داشته و دارد. اما در جامعه فعلی ما که برادر با برادرش صحبت نمیکند چطور شاهدی پیدا میشود که درباره ماجرای مهمی مثل قتل به همین راحتی حرف میزند و میخواهد شهادت هم بدهد؟»
اتفاقهای ناهماهنگ با گرههای فراوان
این منتقد با اشاره به قصه این سریال بیان داشته: «داستان سریال آبکی است، خطای طرح روایت دارد و کپی چند محصول خارجی اعم از فیلم و سریال است. بوی باران الگوی داستان نویسی بی نظمی دارد و نویسنده برای طولانی کردن قسمتها و کشاندن سریال تا قسمت ۷۰، هر داستان ناهماهنگی را به قصه اضافه کرده که مخاطب نظم و منطق را در این میان پیدا نکند.»
او اظهار داشته: «کاملا مشخص است که کارگردان و نویسنده میخواستند تنها تعداد قسمتهای سریالشان را بالا ببرند و هیچ تعادلی هم در این بین وجود ندارد و فقط مدام روایتهای گوناگونی را به سریال خود اضافه کرده است و تصاویری که ما از این کاراکترها در جامعه کنونی داریم به این شکل نیست و اینکه طولانی کردن قصه فقط توان هنرمندان حرفهای را زیر سوال میبرد.»
دفاع یک منتقد سینما از «بوی باران»
البته برخی از منتقدان سینما و تلویزیون سریال «بوی باران» را سریال موفقی میدانند. غلامعباس فاضلی، منتقد سینما و تلویزیون در تحلیل این سریال به خبرنگار «جوان آنلاین» میگوید: «سریال بوی باران تا پخش قسمت فعلی خود، سریال بسیار موفقی بوده است و به نظر من چارچوب و کلیت این سریال میتواند بهعنوان یک الگو در سریالسازی تلویزیون مورد ارجاع قرار بگیرد.»
فاضلی ادامه میدهد: «در بین سریالهایی که با این سطح بودجه در سالهای اخیر در تلویزیون ساخته شدهاند، سریال بوی باران از بهترینهاست و بوی موفقیت را در سریالسازی در تلویزیون به مشام میرساند.»
این منتقد سینما و تلویزیون اظهار میدارد: «امتیاز اول «بوی باران» از داستان آن شروع میشود یعنی حتی قبل از فیلمنامه. این سریال داستان پروپیمانی دارد، داستانی که این سریال در هفتاد قسمت میخواهد برای بیننده تعریف کند شاید اگر قرار بود مثل خیلی از سریالهای دیگر که در سالهای اخیر شاهد آن بودیم روی آنتن میرفت به هزار و یک شب میرسید، اما این سریال داستان بسیار پروپیمان و گیرا و پرقوتی را دارد و این داستان پرقوت در یک بسته هفتاد قسمتی به تماشاگر عرضه میشود.»
او به دیگر نقطه قوت سریال بوی باران که فیلمنامه آن است نیز اشاره میکند و میگوید: «آنطور که مشخص است فیلمنامه و صحنههای «بوی باران» درست نوشته شدهاند و گفتگوها بسیار سنجیده هستند.»
بازی مناسب بازیگران سریال را قوی ظاهر کرده است
فاضلی با بیان اینکه کارگردانی در «بوی باران» یکی از بهترین کارگردانیها را در این سطح از تولید سریال داشته است، میگوید: «قاببندیها همه سنجیده شده است. مثلا در مورد لوکیشن بسیار هوشمندانه عمل شده و هر کدام از لوکیشنها که در فیلم هستند یک شخصیت هستند یعنی آنقدر با دقت انتخاب شدهاند که تاثیری به اندازه کاراکتر را روی تماشاگر میگذارند.»
او اظهار میدارد: «تا این قسمت از سریال «بوی باران» که پخش شده است میتوان گفت که شخصیت اضافهای وجود نداشته و هر کدام از آنها روی روان داستان تاثیر گذاشتهاند؛ که این از اتفاقات قابل توجه حوزه سریالسازی در حوزه صدا و سیما است.»
این منتقد سینما در پایان میگوید: «این سریال در کارگردانی و طراحی کلی بسیار جرات و شهامت زیادی به خرج داده است. منظورم از این جرات و شهامت بحث ساختاری است. شما میبینید که در قسمت چهل و یکم «بوی باران» با جرات بسیار سازندگان سریال مسیر داستان و شخصیتها را به کلی عوض میکنند. یعنی به اصطلاح در فیلمنامه تاکیدهایی رخ میدهد که در آن موقعیت داستان از مثبت به منفی یا از منفی به مثبت چرخش پیدا میکند.»
بازی مناسب حمیرا ریاضی، سپیده خداوردی، نرگس محمدی و همچنین بازیگران نقشهای فرعی از دیگر مواردی بود که فاضلی در این گفتگو به آنها اشاره داشت.