سرویس زنان جوان آنلاین: بازخوانی سخنان رهبر معظم انقلاب در موضوع زن و خانواده الگوی زن ایرانی اسلامی را بهعنوان الگوی سوم زن نه شرقی نه غربی معرفی میکند؛ الگویی که میتواند در راستای این مسئله که «ما در موضوع زن از غرب طلبکاریم» به کار گرفته شده و گفتمان انقلاب اسلامی را پیرامون مسئله زن و خانواده به گفتمانی جهانی تبدیل کند.
اما آیا الگوی معرفی شده از زن در انقلاب اسلامی امکان تحقق در سطح جهانی را دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت قطع به یقین این الگو امکان تحقق دارد، مشروط بر اینکه موانع داخلی از بین برود و عزم حداقلی برای معرفی الگوی انقلاب اسلامی وجود داشته باشد. فرهنگ و تمدن غرب در حوزه زنان رو به سراشیبی است. وقتی بحثهای مردوارگی زنان، برابری جنسیتی و تقلیل زن به جنس زن را در ساختارها داریم به طور یقین گفتمانی که دال مرکزی خود را کرامت و عزت تعریف میکند و نخستین خط قرمز آن نگاه فراتر از جنسیت به زن است، هر زنی را در هر نقطه از عالم با هر مشربه فکری جذب میکند، اما در داخل کشور دغدغهمندی نسبت به آن وجود نداشته است.
دوری زنان از الگوی زن تراز انقلاب
برای آسیبشناسی این موضوع هم لازم است نگاهی به دوران ۴۰ ساله انقلاب داشته باشیم. از دولت سازندگی به بعد قطاری را که حضرت امام در حوزه زن و خانواده در ریل خودش تنظیم کرده و در حال حرکت در خط مستقیم بود از ریل خارج کردند، در دوره ثبات جمهوری اسلامی ایران و وقتی که ما در حال تبدیل ساختارها به ساختارسازی بودیم، دولت دغدغهشان توسعه میشود و با نگاه غربی به آموزش و اشتغال زنان مفهوم توسعه را دال مرکزی خود میکند. با طراحی نظام آموزش عالی، زنان ملزم شدند وارد این سیستم شوند و با تحصیلات عالیه مطالبهای جدید به نام اشتغال داشته باشند، اما فضای اشتغال ما بدتر از آموزش است و ساختارهای اجتماعی جامعه ایران زنان را وادار به ورود به عرصهای از اشتغال میکند که عموماً به عنوان جنس دوم مطرح هستند و اکثر زنان شاغل در کشور ما در شغلهای ثانویه خدماتی و دست چندم به خدمت گرفته میشوند و اشتغال آنها در جامعه، اغلب با نمادها و نشانههای غربی تعریف میشود.
گرفتن کرامت از زن خانهدار
بعد از ۴۰ سال از انقلاب باید دولتهای سازندگی، اصلاحات و عدالت و نهادهای سیاستگذار ما مانند قوه مقننه و شورای عالی انقلاب فرهنگی جوابگو باشند که چه سیاست کلان، چه قانون متقنی و چه عملکرد جامعی در حوزه زنان داشتهاند تا الگوی زن ایرانی انقلابی را محقق کنند؟ در این میان تنها برنامههایی تعریف شد که کاملاً منطبق بر اهداف خودشان بود و این مسئله به تفاوت قرائتها بازمیگردد. بحث اشتغال زنان در جامعه امروز ما بحثی بسیار مسئلهمند و دردآور است؛ چراکه با سپری شدن ۴۰ سال از انقلاب زنانی را داریم که مجبورند در این ساختار اشتغال وارد شوند. این در حالی است که چرا باید زن در انقلاب اسلامی به جایی برسد که مجبور باشد کار کند؟ بیمه زنان خانهدار پس از سالها بحث و کشمکش هیچ جایگاهی ندارد و تئوریسینهای ما در بحث اقتصاد مقاومتی از اهمیت حضور زنان در حوزه خانواده بگویند و مشخص شود، حضور زن در خانه چقدر در راستای خدمت به اقتصاد مقاومتی است تا زنان خانهدار را از آسیب مصرفگرایی و سبک زندگی غربی خارج کنیم و به زنان خانهدارمان کرامت بدهیم تا متوجه شوند آنها هم اثرگذارند و در حوزه اقتصاد نقشآفرینی دارند، حتی اگر نخواهند در ساختار اشتغال موجود قرار بگیرند. در نهایت رجال، سیاستگذاران و حتی خانمهایی که در عرصه سیاستگذاری، قانونگذاری و اجرایی در رأس بودند زنی را ترسیم کردند که تحصیلکرده، شاغل و توسعهگراست. در انقلاب اسلامی هماکنون زنی الگو شده که تحصیلات دانشگاهی داشته و شاغل باشد و نگاه به توسعهگرایی و نسبت به ارزشها و هنجارها انفعال داشته باشد. قدر مسلم تحصیلات و حضور در عرصه اقتصاد امری نامطلوب نیست، اما وقتی سیستم آموزشی طوری طراحی میشود که هیچ نسبتی با اقتضائات و ظرافتهای روحی زن ندارد و از آن بدتر زنان را وارد اشتغالی میکنیم که به اقتضائات زن بودن ضربه میزند و او را از اولویتهایش خارج میکند و در پارادایم دیگری میکشاند. این انتزاع موجب میشود ما نتوانیم الگوی سوم زن نه شرقی نه غربی را در داخل کشور محقق کنیم و زیست زنان کشورمان فضایی غربی با محورهای جوامع توسعه یافته و نظام سرمایهداری است و به دلیل مصرفکنندگی بیشترین خدمات را به نظام سرمایهداری میدهد. مصادیق این ماجرا را هم میتوان در رتبهداری زنان ایرانی در مصرف لوازم آرایشی یا وقتی روزی سه نفر زیر عمل جراحی زیبایی فوت میکنند، اما دوباره زنان ما به این کار تن در میدهند، به عینه دید.
باید برای تحقق کرامت زن هزینه کرد
سختی کار ما در این است که ساختارهای کنونی زیر بار این نمیروند که باید برای تحقق کرامت و نقشآفرینی زن هزینه کند و حضور اجتماعی وی را در قالب رعایت ملاحظات زن بودن بپذیرد. دولتها دنبال هزینه کردن نیستند و متأسفانه در حوزه قانونگذاری نیز فهم قانونگذاران ما در حوزه زنان و خانواده فهمی اقتباس شده از عملکرد زن غربی است و به همین خاطر به دنبال سهمخواهی از قدرت هستند و اینکه ما چند صندلی متعلق به زنان داشته باشیم. بحثهای احقاق حقوق زنان در ذیل بیانیهها و کنوانسیونهای بینالمللی صورت میگیرد. این مسئله بدین خاطر است که الگوی برخی سیاستگذاران ما، الگوی نوشته شده در این اسناد غربی است و حالا به دنبال قانونی کردن و اعمال آنها در لایههای کلان هستند. بر این اساس است که زنان باید خودشان مطالبه بازگشت به داشتهها و بازگشت به زن ایدهآل انقلاب اسلامی را داشته باشند. زنان باید بخواهند تا ساختارها خودشان را با زن ایدهآل انقلاب اسلامی بازسازی کنند، اما عموماً زنانی که در عرصه سیاستگذاری مسئولیتی به عهده دارند کمتر دنبال احیاگری و انقلاب در حوزه زنان هستند. صدای اقلیت زنان نخبهای که اتصال ساختاری ندارند، میتوانند به واسطه حریت خودشان فریاد بزنند که جامعه زنان نیازمند مطالبه شدید و قوی برای احیا و تحقق ایدهآل الگوی سوم زن انقلاب اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی در موضوع زن است، اما آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که گفتمان زن در انقلاب اسلامی و آنچه امام (ره) گفتهاند و مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتهاند با آنچه آنها اجرایی کردهاند بسیار فاصله دارد. اگر این اتفاق رخ دهد گفتمان انقلاب اسلامی در موضوع زن قابلیت جهانی شدن و جذب حداکثری را خواهد داشت.
* دکترای سیاستگذاری فرهنگی