سرويس زنان جوان آنلاين: چند سال پیش بود که یکی از برندهای معروف دنیا مجموعهای تازه از لباسهایش را رونمایی کرد؛ مجموعهای از لباسهایی با طراحی زیبا و کاملاً پوشیده! این اقدام این برند مشهور از سوی برخی برندهای دیگر هم پیگیری شد و جریان مد تازهای را در دنیا رقم زد؛ جریان مدیست یا مد مربوط به لباسهای پوشیده که ایران به عنوان یک کشور اسلامی هیچ جایگاهی در آن ندارد! جالب اینجاست که مشتریان مدیست تنها زنان مسلمان نیستند بلکه بسیاری از زنان غیرمسلمان دنیا هم به سمت استفاده از لباسهای پوشیده روی آوردهاند و این ظرفیتی عظیم را در حوزه مد و لباس کشور ایجاد کرده است؛ چراکه ما در حوزه مد و لباس از ذخایر فرهنگی غنی لباس اقوام برخورداریم. لباسهایی که ضمن برخورداری از پوشیدگی مناسب، رنگینکمانی از طرح و رنگ را هم ارائه میدهند و میتوانند بخشی از بازار لباس پوشیده دنیا را پوشش دهند و در عین حال فرهنگ و اندیشه ایرانی اسلامی را هم به طرفداران اینگونه لباسها ارائه دهند. به بیان دیگر مد و لباس ایرانی با عنایت به ظرفیت لباس اقوام نه فقط میتواند در ابعاد اقتصادی برای کشور ارزآوری داشته باشد بلکه از منظر فرهنگی نیز یکی از ابزارهایی است که میتوانیم برای صدور فرهنگ و ساختار فکری ایرانی-اسلامی از آن بهره بگیریم، اما کمکاری و غفلت از این حوزه موجب شده تا ایران به عرصهای برای جولان لباس و فرهنگ غیرایرانی تبدیل شود و نه فقط نتوانستهایم در حوزه مد و لباس دنیا جایی برای خودمان باز کنیم بلکه در تولید مد و لباس داخلی هم با چالش مواجه شدهایم. جالب اینجاست که در این حوزه هم اغلب ناکاستیها گردن «مافیا» میافتد! برگزاری نهمین دوره جشنواره مد و لباس بهانهای شد تا به سراغ مرضیه شفاپور، دبیر تازهنفس کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور برویم و با وی درباره چالشهای حوزه مد و لباس به گفتگو بنشینیم.
خانم شفاپور! قانون ساماندهی مد و لباس مصوب سال ۱۳۸۵ است و هماکنون نهمین دوره جشنواره مد و لباس فجر برگزار میشود. با وجود این اگر به سطح جامعه برویم و تحلیلی از پوشش مردم داشته باشیم درمییابیم که در حوزه مد و لباس چندان توفیقی نداشتیم و نبض جریان مد در کشور ما همچنان در دست مزونهای زیرزمینی و مدهای غیروطنی است. شما به عنوان سومین کسی که بر جایگاه دبیر ستاد ساماندهی مد و لباس تکیه میزند دلیل این عدم موفقیت را چه میدانید؟
اگرچه کارهای زیادی در این عرصه انجام شده، اما به دلایل مختلف ما نتوانستهایم در این حوزه انتظارات را پاسخگو باشیم و به موفقیت صددرصد دست یابیم. درست است که مسئولیت کارگروه ساماندهی مد و لباس برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد گذاشته شده، اما در ذیل کمیته ساماندهی مد و لباس اعضایی وجود دارند که هرکدام شرح وظایفی برایشان در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال آموزش و پرورش، صداوسیما، بازرگانی، صنایعومعادن، وزارت صمت، دو نفر از طراحان و تولیدکنندگان و یک نفر ناظر از کمیسیون فرهنگی مجلس اعضای این کمیته هستند و مصوبات کمیته با امضای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل اجراست. خیلی از اعضای کمیته حضور مناسبی نداشتند و این موجب شده تا به نتیجه دلخواه نرسیم. به طور مثال صداوسیما طبق این قانون مکلف است در جهت ترویج الگوها و نمادهای پارچهها و لباسهای بومی مناطق مختلف ایران که مورد تأیید کارگروه است اهتمام بورزد و آنها را معرفی کند، اما در این بخش کمرنگ عمل شده یا نظارتی که وزارت صمت باید بر تولیدکنندگان داشته باشد به شکل کاملی انجام نمیشود یا اگر انجام میشود، نمود کمتری دارد. همه اینها دستبهدست هم میدهد تا ما بتوانیم به اهداف مشخص شده برسیم و اگر یکی از این اعضا بهدرستی کارش را انجام ندهد روی خروجی نهایی کار تأثیر خواهد گذاشت.
بنا بود ایران در جایگاه امالقرای جهان اسلام جریان مد و لباس اسلامی را هم در دست بگیرد. در این زمینه در سطح بینالمللی هیچ حرفی برای گفتن نداریم و در عمل ما مصرفکننده مدهای اسلامی و غیراسلامی سایر کشورهای جهان هستیم. نمونهاش همین چادرهای عربی که بسیاری از خانمهای محجبه ما استفاده میکنند. این در حالی است که هماکنون در تمام دنیا برندهای معروفی همچون دولچه و گابانا به تولید لباس پوشیده روی آوردهاند و حتی موجهای تازه جریانهای فمنیستی همچون موج چهارم ترجیح میدهند لباس پوشیده بپوشند. این مسئله از یک سو برای ما ظرفیتی عظیم فراهم میآورد و نشان میدهد مد و لباس اسلامی میتواند بازاری جهانی داشته باشد و از سوی دیگر ضعف ما و خلأ موجود را بیشتر به چشم میآورد؛ خلأیی که برندهای مشهور سعی دارند آن را پر کنند. از نگاه شما چه زمانی ما هم میتوانیم در دنیا سهمی از بازار لباس پوشیده را در اختیار داشته باشیم؟
با شما موافقم که در بحث پوشش کشورهای دیگر از ما جلوتر رفتهاند به همین خاطر هم یکی از برنامههای من در حوزه مد و لباس فعال کردن بخش بینالملل است. ما باید برای تحقق اصول و سیاستهای کلان فرهنگی هنری جمهوری اسلامی ایران در حوزه مد و لباس فعالتر باشیم و چارچوبها و استانداردهای مد و لباس را شناسایی، تدوین و تصویب کنیم. همچنین برای اعتلای هنر و صنعت مد و لباس و سلیقه و فرهنگ ایرانی در سطح جامعه باید خیلی کار و تلاش کرد. یکی از مواردی که برای من خیلی مهم است پرداختن به بخش بینالملل است و در همین زمینه جلساتی را با سازمانها و نهادهای عرصه بینالملل داشتهایم و نامههایی هم رد و بدل شده تا ارتباط کاری برقرار شود تا بتوانیم در رویدادهای مد و لباس در خارج از ایران در کشورهای مسلمان و کشورهای خلیج فارس که قرابت فرهنگی و دینی بیشتری با ما دارند، شرکت کنیم. ما برندهایی را داریم که اگر در کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی حضور یابند آنچنان ظرفیتی دارند که قطعاً با استقبال زیاد مواجه میشوند. من خودم یک خانم هستم و دوست دارم لباسهایی پوشیده و با تنوع رنگ و مدلهای زیبا داشته باشم و این ظرفیت را در بین برخی تولیدکنندگان لباس داخلی میبینم. اگر ما به سمت معرفی این برندها در سطح داخلی و بینالمللی برویم ارزآوری بالایی برای کشور دارد.
برای تعامل بیشتر با سایر کشورهای مسلمان دنیا و بهرهگیری از ظرفیتهای بینالمللی در معرفی توان ایران در طراحی و تولید لباس پوشیده و استفاده از ظرفیت دیگر کشورها چه برنامههایی را در دستور کار دارید؟
ما تعاملات زیادی را با حوزههای بینالمللی انجام دادیم تا هم بتوانیم فعالان عرصه مد را در رویدادهای بینالمللی مد و لباس در کشورهای دیگر شرکت دهیم و هم از فعالان مد و لباس دیگر کشورها برای حضور در جشنوارههای ایران دعوت کنیم. به طور مثال در نهمین جشنواره مد و لباس فجر بخش بینالملل پررنگ بود و این باعث ارتباط بین طراحان و تولیدکنندگان در سطح بینالملل میشود. به نظر من هم در حوزه بینالملل ضعف وجود داشته، اما با پیگیری و همکاری بخشهای بینالملل میتوانیم این ضعف را برطرف کنیم. در همین راستا پیگیر امضای تفاهمنامهای با آستان قدس هستیم که بتوانیم از ظرفیت آستان قدس هم در بخش بینالملل استفاده کنیم. فعال کردن این بخش علاوه بر ارزآوری برای کشور میتواند دستاوردهای فرهنگی و هنری در عرصه مد و لباس برایمان فراهم بیاورد و بهجرئت میتوانم بگویم مد و لباس ما میتواند در دنیا حرفهایی برای گفتن داشته باشد. در حال حاضر در همین بخش حجاب و عفاف چادرهایی از سوی طراحان ایرانی طراحی و عرضه شده است که بهلحاظ زیبایی و همچنین سبک بودن و پوشیدگی میتواند بهمراتب از چادرهای مرسوم عربی بهتر و جذابتر باشد. پس این ظرفیت وجود دارد. بنا داریم بعد از جشنواره فجر آثار منتخبین بخش حجاب و عفاف را در قالب نمایشگاهی در خارج از کشور به نمایش بگذاریم.
خانم شفاپور! در بحث چرایی موفقیت نداشتن جریان مد و لباس ایرانی-اسلامی به همکاری نکردن سایر دستگاهها اشاره داشتید. برای بیشتر شدن این همکاری بین ستاد ساماندهی مد و لباس با سایر دستگاهها به طور مثال رسانهها که وظیفه معرفی دستاوردهای مد و لباس و ذائقهسازی را بر عهده دارند، یا دانشگاهها و مراکز علمی که میتوانند برای طراحی الگوهای مد و لباس بر اساس اصول جامعهشناسی، مردمشناسی و زیباییشناسی به شما کمک کنند و از همه مهمتر بخش صنعت که بناست تا خروجی کار شما را به تولید انبوه برسانند، چه برنامهای دارید؟
مدتی است در برگزاری جلسه کارگروه ساماندهی مد و لباس با سایر دستگاههایی که طبق دستور قانون عضو کارگروه هستند وقفه افتاده است. چون مصوباتی که در کارگروه به ریاست وزیر محترم فرهنگ تصویب میشود حکم قانون را دارد و میتواند در عرصه مد و لباس تسری پیدا کند. ما به دنبال این هستیم که با ۷-۶ دستگاهی که طبق قانون زیرمجموعه ما هستند و باید به کارگروه ساماندهی مد و لباس کمک کنند دوباره جلسات را برگزار کنیم. اما هماکنون با توجه به تغییراتی که در بخشهای گوناگون رخ داده است جلسات مغفول مانده و دائم تابع تغییرات افراد شده است. ما به دنبال برگزاری دوباره این جلسات هستیم تا بتوانیم سایر هماهنگیها را هم به ثمر برسانیم.
به عنوان کسی که چند سال است جشنواره مد و لباس فجر را پیگیری میکند، گاهی در جشنواره با طرحهای خوبی مواجه میشویم که بسیار گران است و قاطبه افراد جامعه قدرت خرید آن را ندارند. گاهی هم برخی طرحها که قابلیت ورود به جامعه را دارد مسکوت میماند. اغلب پوششهای گرانقیمت هم پوشاکی با بهرهگیری از المانهای سنتی و لباس اقوام است. در مقابل ما با پوشاکی مواجهیم که در سطح خیابان و با قیمتهای ارزانی عرضه میشود؛ مانتوهای جلوباز و شلوارهای ساپورت نمونهای از این پوشاک است. برای آنکه بتوانید در رقابت با پوششهای نامناسب ولی ارزان موفق شوید چه برنامهای دارید؟
اساس پوشاک و لباس مبتنی بر پارچه است و جایگاه طراحی در تولید لباس بسیار اهمیت دارد. کارخانههای پارچه با تولید انبوه میتوانند در حوزه لباس بسیار تأثیرگذار باشند. همانطور که گفتید لباسهایی با تمهای سنتی اغلب بسیار گران هستند و ممکن است با جیب من و شما همخوانی نداشته باشد. دلیل این گرانی هم این است که پارچه گرانی به دستشان میرسد. این بخش از ماجرا به وزارت صمت بازمیگردد. اگر این وزارتخانه بتواند پارچه و ملزومات کار را ارزانتر به دست طراحان ما برساند، طرحی که تولید میشود ارزانتر خواهد بود. یکی از راهکارها برای ارزانتر شدن تولید نهایی حذف واسطههاست. درواقع هرقدر که واسطههای بیشتر بین کارخانه و طراح و تولیدکننده قرار بگیرد هزینههای تولید بالاتر خواهد رفت. کم شدن واسطهها، دریافت کمکهای دولتی و کم شدن مالیاتها میتواند کمک کند تا طرحهای خوب ارزانتر تولید شده و ارزانتر به دست مصرف کننده برسد. این یک چرخهای است که به وزارت صمت بازمیگردد. همچنین اتحادیه پوشاک و صنوف میتوانند کمک حال طراحان ما باشند تا طرحهایشان را با نرخ کمتری در اختیار مصرفکننده قرار دهند. خود طراحان هم به دنبال این هستند که آنچه تولید میکنند به دست مصرفکننده برسد و مصرفکننده بتواند آن را تهیه کند، اما برای این کار نیاز به همراهی دولت است.
در بحث پوشاک ارزان قیمت اینچنینی و همینطور چادر مشکی یکی از موضوعاتی که مطرح میشود فعالیت مافیاست؛ شما این مافیا را قبول دارید؟
قطعاً اگر این مافیا وجود نداشته باشد که مطمئن باشید چه چادر مشکی چه پوشاک وقتی به دست مصرفکننده میرسد با قیمتی بسیار پایینتر از قیمت کنونی خواهد بود. البته کارهای خوبی در حوزه مبارزه با قاچاق پوشاک صورت گرفته است که بهشدت از تولیدکننده داخلی حمایت میکنند. وقتی کالای قاچاق از مبادی مختلف وارد کشور میشود با نرخ پایینتری در اختیار توزیعکنندگان قرار میگیرد و سودآوری بیشتری برای آنها دارد.
مافیای لباس و چادر مشکی چه کسانی هستند؟
این را باید از صنوف و اداره کل قاچاق ارز سؤال کنید. ما در چارچوب قانون وظیفه ساماندهی محتوای فرهنگی طراحان مد و لباس را برعهده داریم.
اما میپذیرید که مافیا در عرصه مد و لباس وجود دارد؟
بله وجود دارد، اما خب باید مدیریت شود.
برخی معتقدند مافیایی وجود ندارد و درواقع ما با سوءمدیریتها در عرصه مد و لباس مواجهیم، اما برخی هم معتقدند مافیایی وجود دارد که موجب شده تا اوضاع مد و لباس به شرایط کنونی دچار شود؛ نظر شما چیست؟
من در طول این مدتی که به کارگروه ساماندهی مد و لباس آمدهام در جلسات مختلفی که با طراحان و صنوف داشتهام همه به نوعی به این مافیا اشاره میکنند، حالا این مافیا چه کسانی هستند را من هم تاکنون متوجه نشدهام، اما به لحاظ عقلی هم که در نظر بگیریم وقتی پوشاکی با نرخ پایین و بدون در نظر گرفتن سلیقه فرهنگی جامعه ایرانی-اسلامی وارد کشور میشود و با نرخ ارزانی هم در دسترس مردم قرار میگیرد مطمئن باشید یک هجمه فرهنگی در پس این جریان وجود دارد و نرخ پایین این کالاها هم برای آن است تا ما را از هویت فرهنگی ایرانی-اسلامیمان دور کند. اینها میطلبد که همه دستاندرکاران عزم جدی داشته باشند تا این مافیا را از بین ببرند. کشورهای غربی بیکار ننشستهاند و یکی از کارهایی که میتوانند هجمههای فرهنگیشان را انجام دهند هدف قرار دادن جوانان و نوجوانان ما با سبک و پوشش غربیشان است. این در حالی است که خود کشورهای غربی به سمت پوشش و لباسهای پوشیده میروند. اگر ما از طراحان خودمان حمایت کنیم، مطمئن باشید ما در عرصه مد و پوشاک حرفهای زیادی برای گفتن داریم.