سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: هر پدیده اجتماعی برای ماندگار شدن و رسیدن به محبوبیت در جامعه نیاز دارد تا مورد اقبال عمومی واقع شود. یعنی اگر یک پدیده اجتماعی مورد توجه مخاطبانش یعنی مردم یک جامعه قرار گرفت، میتواند به بقای خود امیدوار باشد، ولی این اقبال را چه کسی و با چه پارامترهایی تعیین میکند؟ این پدیده را چه کسی به جامعه تحویل یا تحمیل میکند؟
ورود ویروس کرونا به کشور توانست بسیاری از مناسبات اجتماعی و فرهنگی را تغییر دهد و آموزش را که تاکنون به شیوه سنتی ارائه میشد با یک تحول عظیم مواجه کند. ویروس که آمد شکل سنتی تدریس در کلاسهای درس نیاز به بازبینی داشت. هر چند بچهها تعطیلات زیادی را در طول سال تحصیلی تجربه میکردند، ولی این تعطیلی اجباری حکایتش فرق میکرد و نمیشد در آموزش را به کلی تخته کرد. باید به آموزش نیمهجان کشور دوباره جان میدادند. این بود که متولیان آموزش برنامه مدرسه شاد را تدارک دیدند. در ابتدای ظهور این تکنولوژی بومی، همه هاج و واج بودند و تصوری از این مدرسه مجازی نداشتند. خانوادهها و معلمها هر دو سرگردان و سردرگم مسیری ناشناخته بودند. معلمها به سرعت اندک آموزشی دیدند که چگونه در شاد تدریس کنند و پرچم آموزش و تحصیل را بالا نگه دارند. این وسط افراد زیادی هم نسبت به مدرسه شاد واکنش نشان دادند. آموزش مجازی در حالی کار میکند که هنوز عدهای مخالف یا موافق سرسخت این پدیده هستند و ظاهراً این مدرسه شاد، خیلی هم شاد نیست!
فرزندم حتی در بستر بیماری از درس جا نمیماند
فاطمه عباسی / ولی یک دانشآموز ۱۱ ساله
وقتی شاد را برای اولینبار نصب کردیم شناختی از آن نداشتیم. ما هم مثل بقیه سردرگم بودیم، ولی کمکم برایم جذاب شد. این مدرسه بسیاری از قوانین دست و پاگیر را برای دانشآموزان برداشت. بچه من مجبور نبود کله سحر شال و کلاه کند و در برف و باران به مدرسه برود. مجبور نبود در سرمای استخوانسوز زمستان نگران ایستادن سر صف صبحگاهی باشد. بچه کلاس اولی من وقتی سرما خورد نتوانست یک هفته سر کلاس برود، ولی در شاد گوشی دستش بود و حتی در رختخواب هم به درس و مشقش میرسید. این شاید بهترین مزیت مدرسه شاد است.
او ادامه میدهد: من محل کارم از خانه بسیار دور است و نمیتوانستم برای کودکم وقت زیادی صرف کنم، ولی حالا او در خانه پیش مادربزرگش نشسته و با تلویزیون و شاد درس میخواند. قبول دارم که هیچ تدریسی مثل حضوری و چشم در چشم شدن شاگرد و معلم نمیشود، اما خب در بسیاری موارد اضطراری، مانند روزهای آلوده سال، یا فراگیری بیماری و بارش برف میشود کاملاً غیرحضوری درسها را دنبال کرد. یا میشود حضوری و مجازی مکمل یکدیگر باشند و بچهها فقط برای رفع اشکال یا برخی درسهای سخت به کلاس بروند و بقیه را از طریق شاد دنبال کنند.
هزینههایمان با شاد پایین آمده است
حبیبه ترابی/ ولی ۲ دانشآموز
من هر سال اواخر شهریور دغدغه مالی فرزندانم را برای تحصیل داشتم. خرید کیف و کفش راحتی و ورزشی، گرمکن ورزشی و انواع وسایل کمک آموزشی برای دو بچه محصل دشوار است. تازه لباسهای فرم و لوازمالتحریرهای لوکس و تشریفاتی بماند. اینکه هر روز باید جیب فرزندت را پر از خوراکی میکردی بماند، اینکه هر روز برای فلان کاردستی یا فلان جشن باید هزینه میکردیم بماند، ولی امسال با وجود مدرسه شاد با وجود گران شدن لوازمالتحریر من خیلی برای بچهها هزینه نکردم. لطف مجازی این است که میتوانند تمام تکالیف را در یک دفتر بنویسند. مداد و پاک کن و سایر اقلام را نیز میتوانند مشترک استفاده کنند. این مدرسه برای آنهایی که بیش از یک فرزند دارند و وضعیت مالی مناسبی هم ندارند، مفید و نجاتبخش است. تازه وقتی فرزندت جلوی چشم خودت درس میخواند و مدام با دوستانش وقت نمیگذراند، بسیاری از دغدغههای تربیتی والدین کم میشود، ولی نمیشود منکر تنبل شدن بچهها شد. پسر من در دوران کرونا تنظیم خوابش به هم خورده و روزها خواب و شبها بیدار است. حالا هر بار که کلاسهای آنلاین شروع میشود، باید او را به زور از رختخواب بیرون بکشم. گاهی تکالیف را به جای او مینویسم تا او فرصت کند، در همان زمان مشخص شده تکلیف را تحویل دهد. یا گاهی به جای او آنلاین شدهام و خودش در خواب شیرین است. من فیلمها را برایش ذخیره میکنم و او بعداً همه را بازبینی میکند. مجازی بودن مدارس، بچهها را بخور و بخواب بار آورده و مسئولیتپذیری آنها تا حد زیادی کاهش یافته است.
دلم برای همکلاسیهایم تنگ شده است
ستایش رازقی / دانشآموز دبیرستانی
من اوایل تشکیل شاد خیلی خوشحال بودم. مهمتر از همه اینکه مجبور نبودم صبحهای زود با چشمهای خوابآلود و پفکرده رختخواب را ترک کنم و در گرما و سرما منتظر سرویس بمانم. اوایل این بینظمی خوشحالم میکرد؛ مثل تمدید تعطیلاتی که دانشآموزها را سر ذوق میآورد، ولی کمکم از این وضع خسته شدم. دوری از دوستانم سخت بود. دلم برای شیطنتهای هر روزمان سر صبحگاه و آواز خواندنهای دستهجمعیمان در کلاس تنگ شد. دوران نوجوانی بهترین دوره زندگی است. نمیشود آن را آنلاین سپری کرد. میشود آنلاین درس خواند، ولی تنهایی و بیخبری از دوستان را نمیشود مجازی حل کرد.
او میگوید: مادر من شاغل است و من سالها قبل هر روز صبح همزمان با او از خانه خارج میشدم. بیشتر وقتم را با دوستانم بودم. وقتی هم که تنها در خانه منتظر آمدنش بودم، به خواب و درس خواندن میگذشت، ولی حالا من و همه دوستانم تا پاسی از شب بیدار هستیم و روز را میخوابیم تا تلخی و یکنواخت بودنش قابلتحملتر باشد. روزها کش میآیند و نوجوانهای زیادی در اتاقهای تنهای خود حبس شدهاند و این دردناکترین بعد مدرسه مجازی است. به همین دلیل فارغ از جنجالهای خانوادگی و اجتماعی که سر رفتن یا نرفتن به مدرسهها راه افتاده بود، من و دوستانم از این خلوتی مدرسه استفاده کردیم و روزی دو ساعت را کنار هم گذراندیم. چک شدن مدام رفتارهای بچهها توسط والدین عذابآور است. آنها مدام در گوشی و کتابها سرک میکشند و سعی دارند جای خالی ناظمها را برای فرزندان پر کنند. او میگوید: امیدوارم بساط کرونا به زودی از کشور جمع بشود و ما دوباره شاهد شور و اشتیاق دانشآموزان در مدارس باشیم.
تدریس کردن در شاد دشوار است
سمیه داوودی / معلم
تدریس کردن در شاد عذابآور است. انگار مدام داری با خودت حرف میزنی. بچهها اعلام حضور کردهاند، ولی تنها نشانه حیاتشان در کلاس آنلاین بودنشان است. خیلی دردناک است که دو ساعت آنلاین باشی، ولی نتوانی آنها را از نزدیک ببینی. ما معلمهای نسل قدیم هستیم. نزدیک بازنشستگیمان است. ما را چه به آنلاین بودن و مجازی درس دادن؟! من تا الان نهایت فعالیتم با گوشی همراه برقراری تماس و نهایتاً حضور در گروههای واتسآپی مدرسه و اقوام بوده است. حالا یکهو باید بنشینم در خانه برای هر صفحه از کتاب یک ویدیو با کیفیت پایین ضبط کنم و در کلاس بگذارم. باید کلاس را مدیریت کنم و گاهی برای دانشآموزان زنده تدریس کنم. سوای مشکلات اینترنت و کم بودن سواد جمعی به دلیل نو بودن این شیوه، من معتقدم معلم باید شاگردش را رو در رو ببیند و با تکتک رفتارهایش بفهمد درس را آموختهاند یا نه. نه اینکه مطمئن باشد تکلیف شاگرد را مادرش نوشته، اما جرئت نکند حرفی بزند. اینکه همه شاگردانش از روی کتاب تقلب کنند یا املا بنویسند، اما جرئت اعتراض نداشته باشد؛ چراکه قانون مجازی اینگونه ایجاب میکند که ملاک قضاوتت چند تا عکس از تکلیفها باشد. بدبختانه حتی نمیتوانی ثابت کنی مادر به جای فرزندش آنلاین شده یا اصلاً در چه سطحی از هوشیاری سر کلاس آنلاین حضور دارد.
اگر شاد بعد از دوران کرونا بهعنوان منبع اصلی آموزش ادامه یابد، سطح سواد دانشآموزان به شدت افت میکند. نمیشود معلم را پای تخته تنها در کلاس نشاند و دانشآموز برای خودش راست راست بچرخد و حتی در سفر درحالیکه در ماشین است، در کلاس آنلاین حاضر شود. از چنین دانشآموزانی نمیشود آیندهای درخشان انتظار داشت. بچهها همه با پایه درسی ضعیف بالا میآیند و ما کارنامههای مصلحتی خیلی خوبشان را پای قدرت آموزشی شاد میگذاریم. در کلاس آنلاین بچهها حتی زحمت ضرب و تقسیم را به خودشان نمیدهند.
البته با وجود اینکه با آموزش صددرصدی آنلاین به شدت مخالفم و آن را آغاز یک دوره آموزشی ضعیف میدانم، ولی معتقدم میشود در تجربههای بعدی بازگشایی حضوری، تغییراتی را لحاظ کرد. مثلاً ساعت حضور در مدارس را کاهش داد یا بعضی امور مانند رسیدگی به تکالیف دانشآموزان یا کلاسهای تقویتی را مجازی برگزار کرد. روزهای تعطیل ناگهانی هم میشود از این شیوه برای عقبنماندن از تحصیل استفاده کرد. در این صورت هم آموزش به طور مستمر برقرار است و هم تصمیمات مقامات کشوری برای تعطیلات، اختلالی در روند آموزش ایجاد نمیکند.