سرویس ایثار و مقاوت جوان آنلاین: کربلای ۵ عملیات بزرگی بود که در جریان آن رزمندگان و فرماندهان زیادی به شهادت رسیدند. شهیدعلی بینا، از رزمندگان کرمانی در این عملیات شرکت کرد و با شجاعتش حماسههای زیادی را خلق کرد. شهیدبینا، فرمانده گردان حسین بنعلی (ع) از لشکر ثارالله (ع) به فرماندهی حاجقاسم سلیمانی بود که در کنار نهر جاسم در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
دانشجوی اقتصاد
زندگی شهید علی بینا از همان دوران کودکی فراز و نشیبهای زیادی به خود دید. خانوادهاش کوچنشین بودند و پس از تولد پسرشان، علی، دست از کوچنشینی برداشتند و در کویر سوزان ماندگار شدند تا به زراعت و کشاورزی بپردازند. علی با وجود سختیهای زندگی، در درس بسیار کوشا و در اخلاق و رفتار نمونه بود. علی در آن روزها، هم به سختی کار میکرد و هم به سختی درس میخواند. نمیگذاشت لحظات زندگیاش بیهوده تلف شود و با کار و درس، به عمرش غنا میبخشید. طرز برخورد و رفتار او نشان میداد آینده درخشانی پیش رویش قرار دارد.
علی با کوشش و تلاش توانست در دانشگاه و در رشته اقتصاد قبول شود. سال سوم دانشگاه بود که سرنوشت او برای همیشه تغییر کرد. دشمن بعثی با هجوم به شهرهای جنوبی کشور و حمله به خرمشهر و هویزه جنگی سراسری را آغاز کرد. علی هم آدمی نبود که در چنین مواقعی خاموش بنشیند و تنها نظارهگر اتفاقات باشد. او باید خودش در میدان حاضر میشد و از کیان کشورش دفاع میکرد. پس علی بیکار ننشست، خیلی زود درس و دانشگاه را با تمام علاقهمندیاش رها کرد و رخت رزمندگی پوشید و راهی جبهه شد.
احترام به بیتالمال
اوضاع جبهه و جنگ بسیار سخت و پیچیده بود. حضور در جبهه تمام زمان شهید بینا را پر میکرد. از همان نخستین روز شروع جنگ، تمام زندگی علی در جبهه و جنگ خلاصه میشد. او نمیتوانست نسبت به وضعیت جبهه و کشورش بیتفاوت باشد. باید خودش در میدان حاضر میشد و نقشش را در این راه ایفا میکرد.
شهید بینا در عملیاتهای مهمی شرکت کرد. در خیبر جنگید و در بدر به فرماندهی گردان حسین بن علی (ع) از لشکر ۴۱ ثارالله (ع) رسید. در فاو و مهران حماسههای زیادی آفرید. دیگر نام و آوازهاش در لشکر پیچیده بود و همه علی بینا را میشناختند و شرح شجاعتهایش را شنیده بودند. بسیاری آوازهاش را در والفجر ۳ شنیده بودند و بسیاری دیگر از دقت آرپیجی زدنش در فتحالمبین میگفتند.
علی بینا احترام به حقوق مردم را از مولایش امام علی (ع) به خوبی فراگرفته بود و هر جا احساس میکرد به حق مردم تعرض شده است، اینگونه بر سر فرصتطلبها فریاد میزد، چرا اموال بیتالمال را چپاول میکنید و وقتی که اسم جبهه و جنگ را میشنوید در سوراخهای خود پنهان میشوید، بدانید از رحمت واسعه خدا به دور گشتهاید.
شهادت در کربلای ۵
زمستان ۱۳۶۵ از راه رسیده و حال و هوای شهید علی بینا نسبت به همیشه تغییر کرده بود. قرار بود عملیات بزرگ کربلای ۵ انجام شود و رزمندگان ضرب شست محکمی به دشمن بعثی نشان بدهند. این فرمانده دلاور، بیش از هر زمان دیگری خودش را برای این عملیات آماده کرده بود. قبل از این عملیات سختیهای زیادی را به جان خریده و خودش را برای هر پیشامدی آماده کرده بود. او دلتنگ دوستان شهیدش بود و میدانست بهزودی به آنها خواهد پیوست. کربلای ۵ برای شهید بینا عملیات دیگری بود و حالوهوای دیگری داشت. او در گفتگو با دوستان و همرزمانش به آنها درباره این عملیات و سرنوشت خویش چنین گفته بود: «بدرود، من در این عملیات شهید میشوم و این عملیات پایان جنگ است و...»
شهید علی بینا چه پیشبینی درستی کرده بود. او در ۲۹ دی ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای ۵ درکنار نهر جاسم به شهادت رسید. شهیدبینا قبل از شهادت، نظرش را درباره جبههها چنین عنوان کرده بود: «آیندگان بدانند جبههها محل پاکی، صفا و صداقت بوده و خواهد بود و آنان که میگویند ما برای غیر خدا کار کردهایم، فردای قیامت باید جوابگوی خدای خویش باشند.»