هدفشان گویا حل و فصل مشکلات ورزشکاران بود؛ از صحبتها و شعارهایی که قبل از برگزاری انتخابات سر داده بودند، اینگونه برداشت میشد، اما یک رقابت ساده کافی بود تا نشان دهد نه فقط چیزی از مدیران بیکفایت و نالایق ورزش کم ندارند، اتفاقاً استعداد خوبی هم دارند برای پا گذاشتن جای پای آنها که بیشتر دغدغه کسب پست و مقام را دارند تا برداشتن گامی برای حل و فصل مشکلات ورزشکاران!
اتفاقات رخ داده در انتخابات داخلی کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک تأسفبار بود. نه به این خاطر که اولین بار بود که برگزاری یک انتخابات با درگیریهای لفظی همراه میشود نه، اینبار، اما گوش تا گوش سالن جلسه ورزشکاران و قهرمانان دیروز و امروز نشسته بودند. قهرمانان مطرحی که به واسطه جایگاه و موفقیتهایی که کسب کردهاند همواره مورد احترام و ستایش مردم بودند. همانهایی که سالها با تلاش بسیار و مشقت فراوان و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات متعدد به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته بودند تا شادی را مهمان دلها و خانههای مردم کنند و حالا آمده بودند تا بنا به گفتههای خود گامی برای حل و فصل مشکلات متعدد ورزشکاران بردارند. مشکلاتی که خود نیز سالها با آن گلاویز بودند، اما در نخستین دورهمی نشان دادند که چند مرده حلاجند!
داستان تازهای نیست، گلاویز شدن برای تصاحب پست و مقام در ورزش. این امر آنقدر تکراری است که در این راستا حتی شاهد زیرآبزنیهای بینالمللی هم بودهایم. با وجود این همه آنچه تا به امروز شاهد بودیم تلاش مدیران بوده برای کسب پست و مقام و هرگز شاهد چنین درگیریهایی بین ورزشکاران و قهرمانان مدالآور نبودیم! همانهایی که تلاششان برای حضور در کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک تصور برداشتن گامی برای حل مشکلات متعدد ورزشکاران را ایجاد کرده بود، اما آیا امیدی میتوان داشت به آنهایی که امروز برای تصاحب یک کرسی اینچنین به یکدیگر تاختند و از خجالت هم درآمدند؟
انتقاد کردن از رفتارهای دور از انتظارشان کار سادهای نیست. قبل از برگزاری انتخابات شاید همه چیز مهیای گوشزد وظایفی بود که داشتند. قلمهای بسیاری بدون تردید قرار بود به آنها یادآور شود که حالا چه مسئولیت سنگینی بر دوش دارند و باید چطور خود را مهیای برداشتن باری از روی شانههای ورزشکاران کنند، اما با آنچه در جریان انتخابات داخلی کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک رخ داد، حالا باید الفبای کار را به آقایان یادآور شد. اینکه با چه عنوان و افتخاراتی در این راه قدم گذاشتهاند و انتظارات مردم جامعه از آنها چیست و قبل از برداشتن گامی برای حل مشکلات متعدد ورزشکاران باید بدانند که زیر ذرهبین هستند و باید رفتاری از خود بروز دهند که در شأن نام، جایگاه و منزلت آنها باشد، چراکه توقع افکار عمومی از ورزشکاران و قهرمانان بدون تردید فراتر از مدیران نالایق و بیکفایتی است که چوب حراج به ورزش ایران زدند. با وجود این به نظر میرسد که جایگاه و منزلت آقایان را باید به آنها یادآور شد تا دیگر شاهد رفتاری مشابه آنچه در انتخابات روز گذشته رخ داد، نباشیم. رفتار تأسفباری که تا پیش از این توسط تکتک این قهرمانان مورد نکوهش بود، اما حالا خود به آن اهتمام ورزیدند تا این تصور ایجاد شود که پست و مقام میتواند هر چیزی را به دست فراموشی بسپارد، حتی شأن و منزلت قهرمانان و مدالآوران نامی را!