سرویس سیاسی جوان آنلاین: هشتم شهریور، روز ترور رئیسجمهور و نخست وزیر مردم ایران است. این اتفاق گرچه در نوع خود در جهان کم نظیر و برای ملت ایران، غمی جانکاه و خشمی انقلابی به همراه داشت، اما بخشی از ظلمی است که در این دههها بر ما رفته است. تروریسم از اولین سلاحهایی بود که دشمنان انقلاب اسلامی برای انتقام از ملت ایران برای رقم زدن انقلاب به کار گرفتند. حاصلش رقم زدن ترور هزاران نفر از مردم عادی در کوچه و خیابان و محل کار و مغازه و حتی دم در خانههایشان بود؛ حاصلش رقم زدن ترور دهها تن از مسئولان عالی رتبه ایران و نخبگان انقلاب اسلامی بود؛ از ترور رئیس دیوان عالی کشور تا رئیسجمهور و نخست وزیر و وزیر و نماینده مجلس و اعضای شورای انقلاب و ائمه جمعه و دانشمندان هستهای و بمبگذاریهای متعدد در مسیر نیروهای حافظ امنیت کشور بود.
وضعیت استثنایی ایران در بحث تروریسم در جهان
سیدمحمدجواد هاشمینژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان در گفتوگویی در مورد وضعیت ایران در بحث تروریسم میگوید: «به چند دلیل، ایران را باید قربانی تروریسم دانست. اول اینکه تعداد قربانیان ما بهواسطه اقدامات تروریستی، زیادتر از کشورهای دیگر است. دوم، افرادی که طعمه تروریسم شدند، وضعیتی استثنایی دارند. سوم اینکه وضعیت گروههایی که اقدامات تروریستی انجام دادند و حمایتهایی که از آنها میشود، استثنایی است. میدانیم که حیات تروریستها بهخاطر حمایت و پشتیبانی قدرتهای خارجی است و اگر این عامل نباشد، اساساً تروریسم امکان فعالیت ندارد. همه گروههای تروریستی در سراسر دنیا حامی دارند، اما میزان حمایت حامیان خارجی از تروریستهای ایران ویژه است. نکته چهارم اینکه کشوری که قربانی تروریسم است به عنوان حامی تروریسم مورد خطاب قرار میگیرد. ما از ۲۲ بهمن ۵۷ تا همین چند روز پیش همچنان در عرصه تروریسم، قربانی میدهیم، یعنی اگر بخواهیم جمیع توطئههای دشمن علیه ایران در طول این چهار دهه را فهرست و گونهشناسی کنیم، اقدامات تروریستی پای ثابت این فهرست است. اولین توطئه آنها تروریسم بود و اولین حادثه ما در روز پیروزی انقلاب در سنندج با ترور یک روحانی اتفاق افتاد، بنابراین توطئه بزرگ و کشداری علیه جمهوری اسلامی به راه افتاد و همچنان ادامه دارد. نکته دیگر اینکه اقدامات تروریستی در سراسر دنیا از جهت فرد یا افرادی که مورد ترور قرار میگیرند، اقدام خیلی ویژه و بزرگی نیست و عمدتاً مردم کوچه و بازار برای ایجاد رعب و وحشت ترور میشوند، اما استثنائاً این ایران است که در آن در عرض چند ماه بالاترین مقامات کشور ترور میشوند. مثل ایران در هیچ کشور دیگری سراغ نداریم که در عرض چند ماه رئیس دیوان عالی کشور، رئیسجمهور، نخستوزیر، بالای ۷۰نفر از نمایندگان مجلس، نمایندگان امام در استانهای مختلف، ائمه جمعه و... بهواسطه ترور به شهادت برسند.»
او در ادامه، به اعترافهای خود مریم رجوی اشاره میکند: «مثلاً همین خانم مریم رجوی که الان دم از دموکراسی و حقوق بشر و حمایت از حقوق زنان میزند در کتابش بهصراحت عنوان میکند ما در دهه ۶۰ پنج نفر از روحانیون رده بالا و از نزدیکان رهبر انقلاب را به شیوه مقدس انتحاری کشتیم. خب این خانم جایگاه مستحکمی در میان کشورهای غربی دارد و اعضای منافقین آزادانه در پارلمانهای اروپایی در حال تردد هستند و سرویسهای امنیتی دنیا از دریچه این نوع آدمها برای مردم ایران نسخه آزادی میپیچند. در هیچ جای دنیا نمونه دیگری را پیدا نمیکنید که روسیاهترین آدمها بر اساس اعتراف دستگاههای حکومتی غربی این گونه مورد حمایت قرار گیرند. وزارت خارجه امریکا سال ۱۹۹۷ عنوان میکند مردم ایران بهشدت از این گروه متنفرند و علاوه بر کشتاری که کردند زمانی که مردم برای دفاع از خاک کشور میجنگیدند، آنها کنار صدام قرار گرفتند و به خاک کشورشان خیانت کردند، البته باید به مردم ایران تبریک گفت که بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، همچنان گروههای تروریستی جزو منفورترین جریانها به شمار میروند و این نشان میدهد غربیها ابزار ناکارآمدی در قبال مردم ایران دارند. دشمنان کشورمان هنوز نتوانستهاند برای مقابله با نظام، ابزار مقبول نزد مردم ایران پیدا کنند. جالب است که در پای ثابت بسیاری از مباحث حقوق بشری که علیه ایران مطرح میکنند، افرادی با این سابقه سیاه حضور دارند.»
فعالیت ۳۵ گروهک تروریستی علیه مردم ایران
او سپس توضیحاتی در مورد تعداد گروههای تروریستی فعال علیه ایران میدهد: «براساس بررسیهای صورت گرفته در حال حاضر ۳۵ گروه تروریستی علیه ایران فعالند و از ابتدای پیروزی انقلاب تا ترور شهدای هستهای یعنی سال ۱۳۹۰، ۱۷هزار و ۱۶۰ قربانی ترور داریم. از این تعداد، کمتر از ۲۰۰ نفر آنها جزو مسئولان با مناصب مختلف بودهاند و مثلاً بیش از هزار نفر آنها نظامی هستند، اما بقیه این شهدا جزو افراد عادی جامعه بودند. از این فهرست ۱۲هزار نفر از سوی منافقین ترور شدهاند. بیشتر این اقدامات تروریستی اوایل دهه ۶۰ و زمانی که کشور از قوام لازم برخوردار نبود، صورت گرفت. این ترورها در اوایل انقلاب زمانی انجام میشد که اصلاً بحث تروریسم در منطقه و حتی در مناطق مختلف دنیا جزو مسائل مهم و روز به شمار نمیآمد و کشورهای دیگر با این پدیده چندان سروکاری نداشتند. حال البته امروزه میبینیم اروپا و دیگر کشورها چند وقتی است با این مقوله مواجه شدهاند. خانم کلینتون در مقطعی میگوید: بسیاری از این گروههای تروریستی شامل القاعده، طالبان و... را ما به وجود آوردهایم. طبیعی است که وقتی گروهی تروریستی مورد حمایت کشورها قرار میگیرد و آموزش میبیند و سلاح به دست میگیرد، بعدها در مقاطعی حساب از دستشان در میرود و حامیان خود را نیز هدف قرار میدهند، اما آن موقع همین کشورها هیچ اعتنایی به تحولاتی مثل تروریسم که در ایران میگذشت، نمیکردند و سران تروریستها راحت در کشورشان تردد میکردند و امکانات زیادی در اختیارشان میگذاشتند.»
هاشمینژاد در مورد حمایت خارجی از این گروهکها میگوید: «از این جهت تفاوتی هم میان اروپا، امریکا، اسرائیل و... نیست. اینها در حمایت از گروههای تروریستی به صورت زنجیرهای به هم متصلند. گاهی برای هماهنگی جهت انجام یک اقدام تروریستی، چند کشور با هم مرتبط میشوند. این مسئله البته حتی به صورت آشکار هم صورت گرفته است. حدود ۲۵ سال پیش در ۱۱ کشور دنیا که ۱۰ تای آن در اروپا و یکی هم استرالیا بود به صورت همزمان، منافقین به سفارتخانههای ما حمله کردند. این یک اقدام کاملاً آشکار تروریستی است، حتی فیلم آن هم موجود است که حملهکنندگان به سفارت ما در استرالیا با تبر دیپلمات ایرانی را مضروب کردند. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که این اقدام هماهنگ بدون اطلاع و همراهی سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای اروپایی صورت گرفته باشد. جالب اینکه تنها جریمهای که برای حملهکنندگان به سفارت در نظر گرفته میشود بابت همان مجروحیت با تبر بود، بنابراین غربیها به صورت زنجیروار، این عزم را علیه کشور ما دارند که نظام را به لحاظ نظامی و برخوردهای خشن درگیر کنند. زمانی گروهکهایی در کردستان علیه مردم جنایت میکردند. چند ماه بعد صدام به ما حمله کرد و منافقین هم به صورت گسترده در داخل کشور مردم را ترور میکردند. الان دشمن به این نتیجه رسیده که نظام جمهوری اسلامی را از طریق نظامی نمیتواند از پای دربیاورد، اما دلیل نمیشود اقدام سخت علیه ایران را کنار بگذارد، از این رو از هر روزنهای برای انجام اقدامات ایذایی علیه ایران استفاده میکند.»
هاشمینژاد سپس از نمایشی بودن قرار گرفتن این گروهکها در لیست گروههای تروریستی سخن به میان آورده و میگوید: «سازمان ملل متحد هیچکدام از گروهها را جزو لیست تروریستها قرار نداده، اما برخی کشورها به دلایلی این کار را انجام میدهند، مثلاً امریکا در سال ۱۹۹۷ در دوره ریاستجمهوری کلینتون و با ادعای حسننیت درباره ایران، گروهک منافقین را ۱۵ سال در فهرست گروههای تروریستی قرار داد، البته این صرفاً کاری نمایشی بود و هیچ اقدامی علیه منافقین از سوی دولت امریکا صورت نگرفت. منافقین همان موقع هم که در لیست ترور امریکا بودند با پرچمشان جلوی کاخ سفید تجمع داشتند و مورد حمایت صریح افرادی از پارلمان و کنگره امریکا بودند و اعضای اصلی کنگره در میتینگهای منافقین شرکت و بحث براندازی جمهوری اسلامی را مطرح میکردند. گروهک پژاک جزو لیست تروریستهای امریکاست، اما همه میدانند به عنوان یکی از ابزارهای امریکا در غرب کشور مشغول فعالیت است. زمانی که گروهک الاحوازی در ۳۱ شهریور ۹۷ در اهواز اقدام تروریستی کرد، همان شب سایت بیبیسی با یکی از نمایندگان این گروهک مصاحبه کرد و او در این گفتگو از این اقدام دفاع کرد. جالب این است که کشوری مثل ایران و سپاه را در فهرست تروریستها قرار میدهند، اما گروههایی که خودشان به صورت رسمی اعلام میکنند در عملیات تروریستی علیه ایران نقش داشتند در رادیو و تلویزیونهای امریکا و کشورهای غربی حضور پیدا میکنند و به نوعی تطهیرسازی درباره آنها صورت میگیرد. این رسانهها از این گروهها به عنوان مخالفان جمهوری اسلامی و نه تروریست یاد میکنند.»