سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: ۱۹ مهر ۱۳۵۸ صدام بهعنوان دبیرکل حزب بعث عراق انتخاب شد. او چند ماه قبل حسن البکر را از قدرت کنار زده و خود رئیسجمهور مادامالعمر عراق شده بود. حالا با در اختیار گرفتن دبیرکلی حزب بعث، بیش از پیش خودش را برای پیاده کردن اهداف جاهطلبانهاش که یکی از آنها حمله به ایران بود، آماده میکرد. خرداد ۱۳۵۸ صدام طی یک کودتای خاموش، حسن البکر، رئیسجمهور عراق را برکنار کرد و نفر اول عراق شد. جابهجایی قدرت در عراق بیش از هر اتفاق دیگری، عراق و ایران را به یک جنگ تمام عیار نزدیک میکرد. صدام بهعنوان یک چهره جسور و گستاخ، تمایلات جنگطلبانه بیشتری نسبت به حسن البکر داشت که روشهای دیپلماتیک را در رابطه با ایران بیشتر میپسندید.
سالها پس از سقوط صدام، بسیاری از رازهای حکومت سیاه او بر عراق، توسط صاحب منصبان حزب بعث عراق فاش شد. صلاح عمر علی یکی از همین چهرههاست که تاکنون در گفتگو با شبکههای مختلف تلویزیونی، بسیاری از اسرار حکومت مخوف صدام را فاش کرده است.
یکی از مواردی که صلاح علی آن را روایت کرد و یادگاری خوبی از خودش در تاریخ برجای گذاشت، ماجرای کنارگذاشتن حسن البکر توسط صدام در ماههای نخستین سال ۱۳۵۸ بود. در پی این اتفاق، عراق به صورت جدی خود را آماده ورود به مرحلهای از تاریخش که جنگ و ویرانی و کشتار جزء لاینفک آن بود، کرد. جنگ با همسایه شرقی «ایران» یکی از این وقایع بزرگ است که حکومت بعث عراق را به سراشیبی سقوط کشاند و در آنسو نیز صدمات و تلفات بسیاری را به ایران اسلامی تحمیل کرد.
صلاح علی میگوید: «روز ۱۵ جولای (۲۵ خرداد ۱۳۵۸) صدام حسین با احمد حسن البکر جلسه گذاشت و به او اعلام کرد که در جلسه پیش رو باید استعفا دهد و از قدرت کنار بکشد و او]صدام جانشینش شود. توافق کردند... یعنی البکر وقتی کاملاً فهمید که قدرت اول نیست و نمیتواند هیچکاری انجام دهد، موافقت کرد و جلسهای در روز شانزدهم برگزار شد و در جلسه رسمی حزب، احمد حسن البکر به اعضای حاضر در جلسه اعلام کرد که خسته شده و سنش هم بالا رفته و نمیتواند امور حکومت را اداره کند و به این شکل کنار کشیدنش از مسئولیت را اعلام کرد و رفیقش صدام حسین را بهعنوان جانشین خودش نامزد کرد.»
کنار گذاشتن البکر مقدماتی داشت که از قدرت مخفی صدام نشئت میگرفت. او حتی پیش از کنار گذاشتن حسن البکر نیز شخص اول عراق به شمار میرفت و با در اختیار گرفتن نهادها و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی، پایههای قدرت را در حزب بعث محکمتر کرده بود.
صلاحعلی در این خصوص تصریح میکند: «دو نفر بودند که از همان اول با صدام حسین هماهنگ بودند و با او توافق داشتند و ابزار دست صدام حسین در شورای رهبری و خارج از آن بودند؛ یکی عزت ابراهیم الدوری و دیگری طه یاسین رمضان. اینها از همان آغاز، از سال ۱۹۶۸ اینطور بودند. مابقی اعضای شورای رهبری کاملاً این حس را داشتند که هنوز به احمد حسن البکر احتیاج دارند. به این اعتبار که یکسری صلاحیت مشخص دارد که در کس دیگری نه صدام و نه دیگران وجود ندارد...»
بیشتر ما فیلم گریههای معروف صدام را دیدهایم که در جلسه شورای رهبری حزب بعث عراق، اسامی چند نفر که بهزعم او خائن بودند را میخواند و سپس مردان یونیفورم پوش میآیند و صاحبان اسامی خوانده شده را با خودشان میبرند. آنها همان افرادی بودند که با کنار گذاشتن حسن البکر مخالفت میکردند. سرنوشت بسیاری از آنها مرگ و مفقودی بود. در آن طرف سرنوشت افرادی که به صدام وفادار بودند و او را در رسیدن به ریاست جمهوری کمک کردند، طور دیگری رقم خورد.
عزت ابراهیمالدوری پس از رسیدن صدام به قدرت معاون اول وی شد و سپس جایگاه نایب رئیس شورای رهبری انقلاب عراق را تا زمان سقوط رژیم صدام برعهده داشت. طه یاسین رمضان نیز همواره در حکومت صدام جزو نفرات حلقه اول قدرت محسوب میشد. هر چند که سرنوشت این دو پس از سقوط صدام آوارگی و دربهدری (برای ابراهیم الدوری) و اعدام برای طه یاسین رمضان در سال ۲۰۰۷ بود، ولی حالا به خوبی مشخص میشود که چرا صدام حسین باوجود تصمیمات ناگهانی که در تغییر زیردستانش میگرفت، همواره این دو نفر را جزو حلقه نزدیکان خود حفظ کرده بود.