سرویس ورزشی جوان آنلاین: ساختمان مجلس این روزها شده محلی برای تجمع هواداران معترض پرسپولیس و استقلال. البته برای وزارت ورزش بد هم نیست. منتسب کردن وزیر به طرفداری از یک تیم و دوقطبی کردن اوضاع، بهترین اتفاق است برای پرت شدن حواسها از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است و هر دو تیم پرسپولیس و استقلال را زمینگیر کرده است!
آدرس اشتباه
پرسپولیسیها سلطانیفر را استقلالی میخوانند و استقلالیها نیز بر این باورند که وزیر ورزش پرسپولیسی است و هر دو با چنان عصبانیتی از گرایش رنگی وزیر علیه او شعار میدهند که گویی چشمانشان بر واقعیت بسته شده و نمیببینند که هم پرسپولیس و هم استقلال، هر دو از روزی که سلطانیفر روی کار آمده با تصمیمگیریهای اشتباه و انتخابهای فاجعهبارش اوضاع مدیریتیشان روز به روز بدتر از قبل شده است، بهطوریکه در اندک زمانی کوتاه دو باشگاه پرسپولیس محل رفت و آمد دهها نفر به عنوان عضو هیئت مدیره، مدیرعامل و حتی مربی شده که اگر از تعداد اندک روی نیمکت دو تیم فاکتور بگیریم، مابقی یکی بدتر از دیگری بودند و نه فقط سودی برای سرخابیهای پایتخت نداشتند که اوضاع این دو تیم را روز به روز اسفناکتر کردند. اما چه چیز بهتر از آنکه طرفداران هر دو تیم از مرحله پرت شوند و به آدرس اشتباه بروند تا وزیر ضرورتی برای پاسخگویی بابت اشتباهات فاحشی که در خصوص این دو تیم داشته، نبیند.
از مشکلات فنی تا معضلات مالی
هیچ استثنایینمی توان قائل شد، نه برای آنهایی که خوب کار کردند مثل برانکو، کالدرون، یحیی و استراماچونی و نه برای کسانی که نتوانستند نتیجه بگیرند. مدیریت ضعیف همه را یکی بعد از دیگری پر داد و یحیی هم البته هنوز زمان دارد برای رسیدن کارد به استخوانش. هرچند که او نیز در این مدت دو مرتبه به سیم آخر زد، اما باز هم راضیاش کردند به ماندن. مسئله، اما اینجاست که تصمیمگیرندهها این کاره نیستند و کوچکترین اطلاعی از قوانین باشگاهداری ندارند، چه آنهایی که برای چندمین بار بر مسند مدیریت این دو تیم پرطرفدار نشستند و چه افرادی که برای نخستین بار و صدالبته به واسطه رفاقتها و ضوابطی جز توانمندیهای مدیریتی کار را به دست گرفتند. همه تنها یک کار را خوب میدانستند؛ سخنوری و صدالبته حیف و میل بیتالمال و دستدرازی به جیب مردم، چراکه هیچ قراری برای پاسخگویی و بازخواست شدن بابت اشتباهات فاجعهبارشان نبود که اگر بود امروز تنها برای یک پرونده برانکو از عرب، انصاریفرد و رسولپناه باید همه به صف میشدند برای پاسخگویی که چرا کار به اینجا رسیده است.
ایراد اصلی
معضل اصلی همان است که زارع، رئیس کمیته فوتبال مجلس به آن اشاره میکند: «مدیران فوتبالی الفبای ورزش را نمیدانستند و بر اساس رفاقت آمدند.» دانستن یا اشاره کردن به این مهم، اما به تنهایی کفایت نمیکند. این واقعیت سالهاست که توسط اصحاب رسانه به اشکال مختلف به رشته تحریر درآمده است. مسئله مهم امروز نحوه برخورد با اینگونه انتصابها و تخلفهاست که باعث شده نه فقط کمر تیمهای مطرحی، چون پرسپولیس و استقلال بشکند که آبروی فوتبال ایران نیز به واسطه بیکفایتی مدیریتی در این دو باشگاه که ارقام کلانی را به عنوان بدهی به فوتبال کشور تحمیل کرده، خدشهدار کند. داستان تکراری که گویی بعد از سالها حساسیت مجلس را در پی داشته، بهطوریکه قاضیزاده، نماینده مجلس صراحتاً وزارت را بابت تصمیمات سراسر اشتباهش شماتت میکند: «آنچه مشهود است؛ بهرغم تمام ادعاها و صحبتهای وزارت ورزش و جوانان مبنی بر مدیریت بسیار عالی و داعیانه برای هر دو باشگاه، اما در عمل میبینیم که هر دو باشگاه مشکلات روزافزون دارند، چراکه در واقع در آن باشگاهها ثبات مدیریتی وجود ندارد و دچار تغییرات پیدرپی سرمربی و همچنین اعضای هیئت مدیره شدهاند و همین عدم ثبات در کنار مدیریت نادرست است که باعث شده جمع پرداختهای ارزی پرسپولیس و استقلال برای بازیکنان و مربیان خارجی به ترتیب ۵/ ۱۳ و ۵ /۸ میلیون یورو باشد.»
مجلس مطالبهگر
مطالبهگری مجلس بدون شک میتواند اتفاق خوبی باشد. اینکه به گفته احسان قاضیزاده، مجلس مهلتی یک ماهه داده به وزارت ورزش که تعیین تکلیف کند و یک مدیر ورزشی و در عین حال اقتصادی برای پرسپولیس و استقلال برگزیند تا حداقل تا پایان عمر دولت شاهد تغییرات و رفت و آمدهای مکرر در این دو باشگاه نباشیم، میتواند شروع خوبی باشد برای موظف کردن وزارت جهت گام برداشتن در مسیر درست و پایان دادن به انتصاب مدیران به واسطه روابط و لابیهای غیرورزشی.
وزیر زیر ذرهبین
اما داستان نباید به همینجا ختم شود و ذرهبین مجلس باید همواره روی وزارت ورزش باشد که با گام برداشتن در مسیر درست، اندکی از اشتباهات گذشته را حل و فصل کند. مطالبهگریهای مجلس که طی این مدت نشان داده بیاطلاع از امور نیست باید بیش از اینها باشد و همانطور که نماینده مردم فریمان ادعا میکند در صورت عدم پاسخگویی درست و قانعکننده وزیر، به استیضاح او ختم شود: در جلسه نظارتی دو روز پیش این مهلت گذاشته شد که وزارت ورزش سریعتر اقدام عملیاتی و اجرایی کند. اگر ما بعد از یک ماه شاهد اقدام عملی نباشیم، وارد فاز بعدی نظارتیمان خواهیم شد که میتواند هم سؤال از وزیر ورزش و هم مرحله استیضاح او باشد، اما این مهلت را برای وزارت ورزش قائل شدیم که بتواند کارهایش را ساماندهی کند. خود آقایان و علینژاد هم این موضوع را پذیرفتند و به عنوان جمعبندی جلسه اعلام شد.