سرویس اقتصاد جوان آنلاین: اتفاقات روز سهشنبه صحن علنی مجلس شورای اسلامی و رد کلیات لایحه بودجه، یک پرسش مهم را ایجاد کرد که دولت این روزها چندصدهزار بشکه نفت میفروشد؟
دولت در لایحه بودجه خود میزان فروش نفت را ۳ /۲ میلیون بشکه پیشبینی کرده بود که این عدد در مجلس، رؤیاپردازی قلمداد شد. دولتیها میگویند وضعیت فروش نفت بهتر شده و اوضاع دیگر مثل قبل نیست.
روزهایی که میزان صادرات نفت زیر ۳۰۰ هزار بشکه در روز بود و حالا نزدیک به یک میلیون بشکه است. چه وزیر نفت و چه رئیس کل بانک مرکزی، از روند افزایشی صادرات میگفتند. سهشنبه محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه اظهاراتی داشت که ادعای قبلی دولت را زیر سؤال برد. او گفت که میزان فروش نفت دیگر مثل قبل نیست و درآمدهای چند ده میلیارد دلاری بسیار کاهش یافته است. اگرچه رئیس سازمان برنامه و بودجه نگفت چه میزان نفت به فروش میرسد و درآمدهای آن چگونه به اقتصاد کشور توزیع میشود. با این وجود، اگر نفتی هم به فروش میرسد، چه نهادی در آن مؤثر بوده است؟
کمک از نهادهای غیردولتی
یکی از انتقادات همیشگی به وزارت نفت طی دو سال اخیر، انفعال وزارت نفت در دور زدن تحریمها بوده است؛ چه در مجلس و چه در سایر نهادهای دولتی و فرادولتی، نسبت به کمکاری وزارت نفت انتقادات بسیاری وارد شده است که البته با دفاع زنگنه از خود و تیمش همراه بوده است. با این وجود، اهمیت دور زدن تحریمها باعث شد تا چند کارگروه برای فروش نفت تشکیل شود تا نهادهای دیگر هم بتوانند نفت بفروشند. با گستردگی فروشندگان نفت، اوضاع کمی بهتر شد تا زنگنه به مجلس برود و از حضور نظامیان و بخش امنیتی کشور در فروش نفت بگوید. گرچه آمارهای صادرات نفت، محرمانه بوده و نمیتوان اشاره دقیقی به آن داشت، اما به نظر میرسد راههای به کار گرفته شده برای دور زدن تحریم در حال جواب دادن است؛ دولت این اتفاق را به نام خود فاکتور میکند در حالی که نقش سایر بخشها در این باره، پررنگتر از نهادهای دولتی است.
بازی خوردن تحریمی
گرچه افزایش فروش نفت، نشاندهنده شکست امریکا در سیاستهای تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران است، اما وزنه سنگینی که روی بدنه اجرایی کشور نصب شده است، عاملی جز خوشبینی به غرب نیست. نگاهی به سیاستهای امریکا برای تحریم کشورمان به خوبی نشان میدهد واشنگتن چه برنامهای دارد و متأسفانه در داخل، عدهای به راحتی فریب این موضوع را میخورند. مسعود براتی، از کارشناسان حوزه تحریم در این باره معتقد است: تحریم ابزاری است که در میان مدت (سه الی چهار سال) میتواند به صورت مؤثر اعمال شود. به دلیل این که نگهداشت ساختمان تحریم برای تحریمکننده بسیار سخت بوده و هزینه زیادی در پی دارد. به همین دلیل از تحریم در یک بسامد زمانی خاص استفاده میشود. سیاست امریکا این است که یک کشور را تحریم و سپس تلاش میکند در این بازه زمانی سه الی چهار ساله به توفیقات سیاسی مورد نظر دست پیدا کند و بعد تحریم در مسیر کمرنگ شدن قرار میگیرد. در ادامه امریکاییها مجدداً فشارهای ناشی از تحریم را به پیک میرسانند تا مجدداً به دستاورد سیاسی دست پیدا کنند و این دور باطل برای کشور تحریمشده تکرار میشود تا آن کشور از پا بیفتد. هدف از نوسانات تحریمی جلوگیری از اصلاح ساختاری در اقتصاد برای مقابله با تحریمهاست. این کارشناس حوزه تحریم اظهار داشت: اگر توجه کنید الان دوباره تحریم رو به کمرنگ شدن است، مگر اینکه مجدداً امریکاییها پیک بعدی تحریم را بر ما اعمال کنند. تحریم بیشتر از اینکه خودش قدرت داشته باشد، روی گسلهای اقتصادی کشور سوار میشود و هدفگیری گسلهای داخلی را با دقت انجام میدهد. اگر گسل داخلی انرژی داشته باشد تخلیه میشود و فشار بسیار زیادی در نتیجه این اقدام به اقتصاد کشور وارد میشود و اگر این گسل پر انرژی نباشد، تخلیهای نیز صورت نمیگیرد.
اقدام برخلاف منافع ملی
مسعود براتی با اشاره به یک اتفاق عجیب در کشور گفت: در دی ماه ۹۶ شبکه صرافیهای ایران در کشور امارات ضربه خورد که این موضوع ناشی از اعمال قانون کاتسا و تأسیس مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریست در عربستان بود. البته افرادی که از داخل اطلاعات شبکه صرافی ما را لو داده بودند، در وارد شدن ضربه به شبکه صرافی ایران نقش داشتند. هر چند ضربه وارده به شبکه صرافی ایران خیلی جدی نبود، اما این فشار ناشی از تحریم بر یک گسل پر انرژی بر اقتصاد ایران سوار شد. در زمان بروز این اتفاق، حجم نقدینگی سرسامآوری توسط نظام بانکی ما خلق شده بود و از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده بود. در نتیجه با اعمال یک محرک تحریمی، یک انفجار بزرگ در اقتصاد ایران ناشی از گسل به وجود آمده از خلق نقدینگی رخ داد.
وی اظهار داشت: در سال ۹۷ که ترامپ از برجام خارج میشود، ما میدانستیم که تحریمها برمیگردد و یکی از مهمترین تحریمها نیز مربوط به فروش نفت است. پس قطعاً انتظار ما این است که تیم وزارت نفت برای این فضا آماده باشد، حال شما به انتصابات وزیر نفت در آن دوران نگاه کنید که چه افرادی مسئول فروش نفت میشوند. افرادی که نه توانی دارند و نه تجربه کافی. نگاه اصلی دولت یازدهم و دوازدهم این بود که تحریم را نمیتوان خنثی کرد و چارهای جز مذاکره نداریم. این یعنی دولت نه تحریم را میشناسد و نه جرئت و جسارت مقابله با آن را دارد. در نتیجه این تفکر ما در یک برهه زمانی روزانه کمتر از ۴۵ هزار بشکه نفت میفروختیم و اوضاع کشور واقعاً فاجعه بود، اما آیا واقعاً نمیتوانستیم کاری انجام دهیم؟ چرا! میتوانستیم.