سرویس جامعه جوان آنلاین: وقتی دانش رسانه و سواد آن در میان جامعه فراگیر نشده، ناگزیر ابزار مربوطه را باید از مقابل مخاطب برداریم! توئیتر، اینستاگرام، تلگرام، واتساپ، کلابهاوس، خبرگزاریها، روزنامهها، همه و همه ابزارهای رسانهای هستند. سادهترین راه آن است که این ابزار را ممنوع کنیم و از مقابل مخاطب برداریم. اما آیا این ممنوعیتها ثمربخش بوده و بهطور کامل راه دستیابی به آن ابزار را میبندد؟ از سویی آیا میتوان مردم را از حق دستیابی به ابزارهای روز محروم کرد؟ و نکته دیگر آنکه این ابزارها کارکردهای بسیار مفیدی هم دارند و چرا باید خود را از آنها محروم کنیم؟
۱۸ فروردین یک خبر ابلاغ منتشر شد؛ ابلاغ دستورالعمل «الزامات ارتقای سواد فضای مجازی در حوزه محتوا و خدمات فرهنگی فضای مجازی» از سوی شورای عالی فضای مجازی به وزارت ارشاد. این دستورالعمل در قالب لایحهای به مرکز ملی پیشنهاد و پس از طی مراحل تصویبخواهی، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شد. بر اساس این دستورالعمل، کارگروهی متشکل از رئیس مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی به عنوان رئیس کارگروه، معاون ذیربط مرکز به عنوان دبیر کارگروه و عضویت نمایندگان، مرکز ملی فضای مجازی، سازمان صداوسیما، نیروی انتظامی، سازمان تبلیغات و اشخاص مشمول دستورالعمل به پیشنهاد اعضای کارگروه و تأیید رئیس مرکز ملی فضای مجازی تشکیل خواهد شد.
سیدجلال فیاضی کارشناس رسانه و مشاور عالی بنیاد فرهنگی هنری بینالمللی امام رضا (ع)، درباره اقداماتی که برای ارتقای سواد رسانه انجام شده و مسائلی که مانع ارتقا و گستردگی آن میشود، پاسخگوی پرسشهای ایرناپلاس بود. اهم صحبتهای او را بخوانید.
*هنوز با نقطه قابل قبول برای سطح سواد رسانهای مردم فاصله زیادی داریم. شاید یکی از دلایل عمده ضعف در این حوزه این باشد که بیشتر تمرکز مسئولان در کشور روی محدودیت و فیلتر بوده تا آموزش رسانهای مردم. این روند موجب تمایل به استفاده از فیلترشکنها میشود که نه تنها حرص جامعه را به شبکههای اجتماعی بیشتر میکند، بلکه با ورود فیلترشکنها دسترسی به صفحات، کانالها و گروههای نامناسب بیشتر میشود.
*در آموزش سواد رسانهای باید از اصول روانشناسی استفاده شود؛ یعنی اگر آموزش رسانهای را بهگونهای ارائه کنیم که خود، انگیزه بیشتری برای دسترسی به صفحات نامناسب فراهم کند، نقض غرض میشود. باید از شیوههای مناسب برای آموزش سواد رسانهای استفاده کرد.
*یکی از مهمترین وظایف مردم، علاقهمندان و نهادهای مسئول، بالا بردن میزان تولیدات در فضای مجازی است. فضای مجازی این روزها اپلیکیشنهای تلگرام، اینستاگرام و دیگر موارد است که بهتازگی کلابهاوس هم به آن اضافه شده. مسئلهای که وجود دارد اینکه، برای تولید مناسب در این شبکهها چه کردهایم؟ به نسبتی که آنها برای جذب و نگهداری مخاطب برنامهریزی میکنند، ما هم باید تولید محتوای خوب داشته باشیم. باید از تکنیکهای روانشناسی برای جذب و نگهداری مخاطب استفاده کنیم.
* معمولاً خود را برای پدیدههای جدید آماده نمیکنیم، بعد که با آنها مواجه شدیم، ابتدا تلاش میکنیم آن را محدود کنیم. زمانی که واقعیت خود را به ما تحمیل کرد، دنبال این هستیم که زیرساختهایی برای آگاهسازی بیشتر مردم تهیه شود. همین سهلانگاری تاریخی موجب شده که ناگهان با شبکه اجتماعی مواجه میشویم، که در جامعه هیچگونه آمادگی برایش ایجاد نشده و به طور طبیعی آثار خود را بر جامعه تحمیل میکند.
*از نظر فرهنگ سواد رسانهای، شورای عالی فضای مجازی در این حوزه مسئول است. سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف، دانشگاهها، حوزههای علمیه و آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و... همه وظیفه دارند که در حوزه خود، رسالتشان را انجام دهند.
* در مورد کودکان نخستین مسئولیت متوجه والدین است که با شیوه تربیتی متناسب با خانواده خود، فرزندانشان را نسبت به این مسئله آگاه کنند. پس از آن وزارت آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سازمان صدا و سیما در برنامههای ویژه کودکان و نوجوانان میتوانند در این حوزه مؤثر باشند. باید اینگونه اقدامات، جذابیت لازم را داشته و بدون دافعه باشد، زیرا در آن صورت میتواند نتیجه برعکس دهد.