کشورهای غربی به دنبال متهم کردن ایران به عدم بازگشت به میز مذاکره هستند و در سوی دیگر ایران خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق خود بر اساس متن مذاکرات برجام است. ظاهراً غربیها طراحی موج جدیدی از فشارها علیه ایران را در دستور کار خود قرار دادهاند، اما سؤال این است که آیا این کار میتواند ثمری برای آنان داشته باشد. با در نظر گرفتن هر کدام از ابزارهای طرفین روشن است که ایران در صورت شدت یافتن هر منازعهای دست بالا را خواهد داشت و دست غربیها در این باره خالی است.
در جریان سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه کشورمان به مقر سازمان ملل و دیدار با مقامات کشورهای غربی پیامهای فراوانی چه آشکار و چه نهان در خصوص لزوم از سرگیری مذاکرات وین ارسال شد. طبیعی است که پاسخ ایران به این پیامها تأکید بر ادامه مذاکرات مفید و دوری از «مذاکره برای مذاکره» بوده است. در سخنان اخیر رئیسجمهور و سخنگوی وزارت خارجه نیز بر همین مسئله تأکید شده که ایران تنها به دنبال «مذاکرات سازنده» است.
مذاکرات سازنده باید شامل لغو تمام تحریمها و بازگشت به متن برجام بدون یک کلمه زیاد یا کم باشد؛ راهبردی که دقیقاً برخلاف منطق غربیهاست و آنها تلاش میکنند موضوعات فرابرجامی شامل مذاکرات منطقهای و موشکی را به این مذاکرات بیفزایند یا حداقل تضمینی برای شروع آنها بعد از احیای برجام از ایران دریافت کنند. طبیعی است که پاسخ ایران به این درخواستها منفی باشد. در مقابل امریکا و غرب نیز ایران را متهم به احیای دوباره مذاکرات میکنند. شاید سؤال این باشد که توازن به سمت کدام یک از دو طرف ماجراست.
حربه اول، تحریم بیشتر نفت ایران
تاکنون امریکاییها برنامه روشنی در خصوص فشار بیشتر بر ایران بیان نکردهاند و تنها اظهارنظرهای کلی در این باره منتشر شده است، با این حال به نظر میرسد امریکاییها به دنبال این هستند در صورت تأخیر در شروع مذاکرات باز هم تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال کنند. ظاهراً هدف اصلی این تحریمها جلوگیری از فروش نفت ایران به چین است. اگرچه روشن نیست که این هدف تا چه اندازه محقق خواهد شد، اما امریکاییها حساب ویژهای روی آن باز کردهاند، البته طرف چینی هم در این باره هشدار داده است که هر اقدامی برای جلوگیری تجارت آزاد میان ایران و چین تا حدود زیادی بیهوده است. نشریات غربی همچنین تحریمها را در حالت فعلی مؤثر نمیدانند و بر این نکته تأکید میکنند که ایران توانمندیهای گستردهای را برای مقابله با تحریمهای امریکا دارد، به عنوان مثال خبرگزاری رویترز در گزارشی به این مسئله اشاره میکند و مینویسد: به رغم تحریمهای سختگیرانه و شدید امریکا، صادرات سوخت و محصولات پتروشیمی ایران در سالهای اخیر رونق گرفته و این رونق، ایران را در موقعیت خوبی قرار داده است تا در صورت برداشته شدن تحریمها از سوی واشنگتن، فروش خود را در آسیا و اروپا به سرعت گسترش دهد. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: تحریمهای امریکا صادرات نفت خام ایران را بسیار کاهش داد، اما نتوانست بر فروش سوخت و محصولات پتروشیمی که رهیابی آنها بسیار دشوارتر است، تأثیر چندانی بگذارد. همچنین اقتصاد ایران مدتهاست از حالت رکود خارج شده و به سمت رشد پیش میرود.
موج جدید خرابکاری جواب میدهد؟
امریکاییها در حال تشکیل کارگروهی با نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی برای توطئه بیشتر علیه ایران هستند. به ظاهر مسئولیت این کارگروه با مقامات ارشد امنیتی دو طرف خواهد بود و هدف هماهنگ کردن اقدامات دو طرف برای توطئه علیه برنامه هستهای ایران است. این اقدامات به ظاهر در ادامه سایر اقدامات صهیونیستها همچون خرابکاری در مجموعه نطنز یا ترور شهید فخریزاده توسط عوامل رژیم صهیونیستی است، البته این حرکت محدود به سالهای اخیر نبوده و در گذشته نیز مقامات صهیونیستی به صراحت بر ترور دانشمندان هستهای ایران با همکاری کشورهای غربی تأکید کردهاند.
اگرچه این روش مورد استقبال امریکاییها قرار گرفته است، اما آنها به خوبی میدانند که توسل به چنین اقداماتی دیگر کارایی چندانی ندارد، چنانکه در طول سالهای گذشته ضربات سنگینی به ساختار جاسوسی امریکا توسط نهادهای امنیتی ایران وارد شده و دست آنان تا حدود زیادی در مورد ایران بسته است. این پاسخها بدون شک میتواند محاسبات طرف مقابل را با مشکل روبهرو کند، از این رو در صورت ادامه یافتن حملات مخفیانه، ایران نیز به سرعت ترجیح میدهد پاسخ خود را به صورت آشکار بیان کند.
توان درونزا؛ مهمترین برگ برنده ایران
در مقابل این تهدیدات، ایران نیز پاسخهای بسیاری تدارک دیده است. به صورت کلی بعد از هر بار فشار کشورهای غربی، تهران تلاش کرده است با یک پاسخ آرام، اما جدی نشان دهد به هیچ عنوان در مقابل تهدیدها کوتاه نخواهد آمد. مهمترین و برجستهترین نکته در خصوص اقدامات تقابلی ایران راهاندازی ماشینهای غنیسازی جدید و بالابردن میزان ذخیرهسازی اورانیوم با غنای بالاست. چنین اقداماتی به صورت آشکار در تقابل با تلاش غربیها در راستای محدود کردن برنامه هستهای ایران است. به صورت طبیعی نتیجه پیشرفت برنامه هستهای ایران کوتاهتر کردن خط قرمز غربیها برای ساخت سلاح اتمی است. این خط قرمز که ابتکار رژیم صهیونیستی برای محدود کردن فاصله یک ساله ایران تا ساخت سلاحهای اتمی است، موانع زیادی را بر برنامه هستهای کشورمان تحمیل میکند.
ایران در طول چند ماه گذشته تلاش کرده است به صورت هوشمندانهای این خط قرمز القایی را بیاعتبار کند، همین مسئله هم موجب نگرانی مقامات کشورهای غربی شده است و آنان چنین اقدامی را موجب بیفایده شدن بازگشت ایران و سایر کشورها به برجام عنوان کردهاند، در مقابل ایران نیز اعلام کرده است به هیچ عنوان به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست. کشورهای غربی هم میدانند که ابزارهای محدودی برای توقف ایران وجود دارد و به اذعان خودشان، گزینه اقدام نظامیها سالهاست به واسطه ارتقای توانمندیهای دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی ایران، از روی میز آنها حذف شده است، به گونهای که اکنون حتی حاضر به تکرار آن در حد تهدید لفظی هم نیستند، از این رو هر چقدر فشار غربیها بر ایران تشدید شود، ایران میتواند با تکیه بر توانمندیهای داخلی این خط قرمز را به عقب براند. این همان نکتهای است که میتواند به آسانی فشارهای غرب علیه ایران را بیتأثیر کند.
غرب در مقابل یک دوراهی مهم
با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان گفت موضع غرب به صورت کلی برای فشار بر ایران ضعیفتر از قبل است. ایران توانسته است در مقابل سختترین تحریمها مقاومت کند و حالا در حال تضعیف کردن دیوار محاصره اقتصادی امریکاست. علاوه بر این توانمندی درونزای ایران برای توسعه صنعت هستهای سبب شده است جز برخی خرابکاریهای پراکنده راهی برای ضربه زدن به این صنعت باقی نمانده باشد؛ خرابکاریهایی که تقریباً کوچکترین تأثیری بر برنامه هستهای ایران ندارد.
به این ترتیب غرب باید در یک دوراهی مهم دست به انتخاب بزند؛ یا شرایط ایران برای لغو تمام تحریمها را بپذیرد یا شاهد بیاثر شدن ابزارهای خود بر ضدتهران باشد. بدیهی است که غرب و امریکا راه طولانی برای پذیرفتن این واقعیت در پیش دارند، اما شرایط فعلی نیز برخلاف تمام پیشبینیهای آنان حرکت کرده است، به طوری که در این رویارویی برخلاف گذشته و دوران خروج یکجانبه امریکا از برجام، ایران بازنده نخواهد بود.
آنچه اکنون بر همگان روشن شده، این است که اگر چه جمهوری اسلامی ایران هرگز میز مذاکره را به عنوان ابزار دیپلماسی نفی و نهی نکرده، اما برای مذاکره هم عجلهای ندارد و این طرف غربی است که باید برای اثبات حسننیت خود، ابتدا همه تحریمها را بردارد و سپس به میز مذاکره بازگردد. به تعبیر رئیسجمهور در سخنرانی اجلاس سالانه سازمان ملل «دوران جدیدی آغاز شده است»؛ دورانی که دیگر در آن از انفعال خبری نیست و جمهوری اسلامی ایران برای احقاق حقوق ملت خود فعالانه تلاش خواهد کرد.
در دوران جدید غرب باید بداند که جمهوری اسلامی نه منکر برجام و نه دلبسته به آن است و رویکرد دولت جدید در ایران گره زدن اقتصاد و معیشت به این توافق نیست. بر این اساس، تکلیف اروپا و امریکا در قبال مذاکرات کاملاً روشن است و آن اینکه هیچ توافقی جز با تغییر رفتار خصمانه، انجام کامل تعهدات و پذیرش حقوق مسلم ملت ایران از سوی آنها به سرانجام نخواهد رسید.