شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی یکی از کانونهای میداندارِ مانور مردمی و قدرت بسیجگری نظام جمهوری اسلامی است که منشأ خدمات بزرگی بوده است. با استعفای آیتالله جنتی، در حکم مسئول جدید این شورا نکات قابل توجهی آمده است که رویکرد و راهبردهای عملیاتی این شورا را دگرگون میسازد. رهبر انقلاب در بخشی از حکم حجتالاسلام موسیپور آورده است: «توصیه اینجانب مردمی کردن بزرگداشتها و فعال کردن مساجد و نهادهای مردمی و بهکارگیری ابتکارات و خلاقیتهای جوانان انقلابی و طراوت و تازگی بخشیدن به مراسم دینی و انقلابی است. توصیه دیگر چابک و سبکسازی تشکیلات و زدودن زائدهها و فرسودگیهای آن است.» نگارنده از دلایل یا زمینه توصیه دوم رهبری بیخبر است. لابد این شورا به یک تشکیلات عریض و طویل بروکرات تبدیل شده است که باید اصلاح شود.
اما همانگونه که در ذات این تشکیلات است و رهبری نیز تأکید کردهاند، شورای مذکور متولی مراسمات «دینی و انقلابی» است. این حصر موضوعی نشان میدهد که مأموریت این شورا حیطه دین و انقلاب اسلامی و به میدان آوردن مردم در این دو حیطه است. اما آنچه منظور نگارنده از این وجیزه است، توصیه رهبری به «مردمی کردن بزرگداشتها و فعال کردن مساجد و نهادهای مردمی است.» این گمشده شورای مذکور در دو دهه اخیر است. به همین دلیل ملت ایران که در دفاع از مظلومان و مقابله با قلدران جهان پیشتاز ملتهاست در برخی از موارد از ملتهای دیگر عقب افتاده است. مثلاً در مسائل مربوط به کشتار فلسطینیان، بعضاً مردم ترکیه و پاکستان زودتر به میدان آمدهاند و این همان دلیلی است که توصیه رهبری را به همراه داشته است. نباید حرکت کند، بروکراسی سنگین و عدم اعتماد به نفس باعث عقبافتادگی مواضع ملت ایران درباره مسائل ملی و بینالمللی شود. سالهایی که در مرکزیت جریان دانشجویی کشور بودیم، بارها از مسئولان محترم این شورا خواستیم که مراسماتی مانند ۱۳ آبان را در اختیار دانشجویان مسلمان و انقلابی قرار دهید که نهتنها این نشد که بیانیه پایانی مراسم نیز بعضاً توسط کارمندان شورا قرائت میشد. از توصیه رهبری میتوان فهمید که مردمی کردن به معنای حضور مردم در صحنه نیست که این مهم الان نیز وجود دارد بلکه مردم باید برگزارکننده مراسمات باشند و اگر این شد چابکسازی و حذف زائدههای مدنظر رهبر معظم نیز محقق خواهد شد.
اکنون نیز این شورا از دیگران بهره میبرد، اما این بهرهوری عمدتاً از تشکیلات و ساختارهای حکومتی است. ادارات را جمع و به آنان درباره یک مراسم ملی نقش واگذار میکنند. افراد عضو یک سازمان دیگر را دبیر مراسم میگذارند، اما حوزه عمومی از ورود به این عرصه محروم است. سرعت و مردمی بودن اجرا، دو نقیصه است که حتماً حجتالاسلام موسیپور به آن توجه ویژه دارد. فرض کنید در آستانه ۹ دی هستیم، لزومی ندارد که شورای هماهنگی به میدان بیاید، بیانیه بدهد یا کنفرانس بگذارد. کافی است بسیجیان و عناصر محوری چند مسجد یا NGO مسلمان را مأمور این مهم نمایند تا خود نیز با فراغ بال نظارت نموده و با آسیبشناسی اجرا را اصلاح و رشد مراسمات بعدی را نظارهگر باشند.
بدون تردید و بهرغم محاصره دشمن و فشار حداکثری بر ملت ایران، همچنان از نظر مردمی بودن جایگاه نظام جمهوری اسلامی در رأس کشورهای جهان است. نباید این حضور و حمایت مردمی به «مراسم حکومتی» تعبیر شود. باید راهی یافت که پیشنهادات اجرای یک مراسم و خلاقیتهای جدید از کف جامعه به شورا برسد. چه خوب است که همان پیشنهاددهندگان میداندار شوند و خلاقیتها نیز به کار گرفته شود. البته شرط این مهم تقویت اعتماد به نفس در این شورا است و نباید به خاطر حاشیههای احتمالی صورت مسئله اجرای مردمی مراسم را پاک کنند. همانگونه که اعتماد به نفس رسانه ملی در حال بازگشت است. این شورا نیز باید چنین شود و ریسک حاشیههای احتمالی آن را بپذیرد. البته، چون صرفاً مراسمات مذهبی- انقلابی در حیطه این شوراست، طبیعی است که اهل آن نیز به میدان خواهند آمد؛ بنابراین باید جریان دانشجویی محور طراحی و اجرای روز ۱۳ آبان باشد. مساجد باید محوریت بزرگداشت یومالله تاریخی و مذهبی ملت ایران شود. نحوه شکلگیری، حرکت و رفتار هیئتهای مذهبی میتواند پایه و الگوی مردمی کردن و ورود نهادهای مردمی به اجرای مراسمات مدنظر انقلاب اسلامی باشد. بعد از این حکم و توصیه رهبری باید شبکههای مردم نهاد اسلامی در سراسر کشور هویت یابند و خود را مجری مراسمات بدانند و شورای مذکور پشتیبانی و نظارت نماید. اگر این مهم محقق شد، توصیه دوم که چابکسازی است به صورت خودکار اتفاق میافتد.