غالباً میشنویم که امریکا سرزمین مهاجران و یک «معجون فرهنگی» است. امریکا کشوری شناخته میشود که جمعیت اولیه آن مهاجر بودند و تنوع قومی، نژادی، زبانی و مذهبی جامعه امریکایی به عنوان یک ویژگی و سوژه تبلیغاتی برای نمایش آزادی، امنیت و زندگی بهتر در امریکا، از همین مسئله نشئت گرفته است.
اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی ایالاتمتحده (مصوبه نهم ژوئیه سال ۱۸۶۸ کنگره امریکا) از قوانین مهم امریکا در باب قوانین شهروندی و مهاجران است، به نحوی که در بخش ۱ آن اعلام شده است: «تمام کسانی که در ایالاتمتحده متولد شدهاند یا تابعیت آن را دارا هستند و شامل قوانین قضایی آن میشوند، تبعه ایالاتمتحده و ایالت محل اقامتشان محسوب میشوند.
هیچ ایالتی قانونی را وضع یا اعمال نخواهد کرد که امتیازات یا مصونیتهای اتباع ایالاتمتحده را کاهش دهد. هیچ ایالتی بدون طی مراحل قانونی مقتضی، فردی را از حق زندگی، آزادی یا مالکیت و نیز برخورداری از حمایت مساوی قانون محروم نمیکند.» آمار جمعیت مهاجران در مقایسه با سال ۲۰۰۰ در امریکا ۱۶ درصد افزایش یافته است و بر اساس ارقام اداره آمار امریکا از هر هشت نفر که در آن کشور زندگی میکنند، یک نفرشان در خارج از ایالاتمتحده به دنیا آمده، اما حقیقت تاریخ این کشور با شنیدههای ما متفاوت است. واقعیتهای عینی پیرامون جمعیتهای مهاجر به امریکا نشانگر آن است که نه تنها وضعیت عمومی به نفع آنها نیست بلکه گروهها، رویهها و تحرکات سازمانیافته قدرتمندی ضدمهاجران در امریکا در حال رشد و نمو است.
ساختار سیاسی امریکا و به ویژه کنگره هرگز اقدام منحصربهفردی برای ایجاد سیستم مهاجرت انجام ندادهاند و مرور تاریخ نشاندهنده سابقه تأسفبرانگیز آنها در زمینه وضع قوانین و رویههای ضدمهاجرتی است. در اوایل قرن ۱۸ خارجیها (فقط سفیدپوستان و افراد غیربرده) با اقامت دوساله در امریکا، شهروند این کشور حساب میشدند.
همچنین تا پیش از ۱۹۶۵، سیاستهایی نظیر فرمول منشأهای ملی فرصتهای مهاجرت و اعطای تابعیت را برای مهاجران از کشورهای خارج از اروپای غربی محدود میکرد و تا الان بحث اعطاری شهروندی و حقوق مهاجران همواره یکی از چالشهای کشوری بوده است.
از سال ۲۰۰۰ سیاستهای دولت امریکا در خصوص مهاجرت سختتر شده و سرعت جریان مهاجرت به این کشور و موارد ورود بشردوستانه را کاهش داده است. در سال ۲۰۱۸ درصد کلی صدور ویزا برای مهاجران و غیرمهاجران برای دومین سال متوالی کاهش یافت.
ممنوعیت سفر به امریکا اولین بار در ژانویه ۲۰۱۷ به اجرا درآمد که شامل جمهوری اسلامی ایران و پنج کشور دیگر بود که مورد تجدید نظر قرار گرفت و اسامی کشورهای بیشتری به آن اضافه شد، در نتیجه اعمال این سیاست روند کاهش مهاجران به امریکا شدت بیشتری گرفت. در چارچوب همین سیاست ضدمهاجرتی دولت امریکا، ژوئن ۲۰۱۸ «سیاست تحمل صفر» در مورد خانوادههای پناهجویی اعمال شد که منجر به جدایی بیش از ۲ هزارو ۶۰۰ کودک از والدینشان شد.
در پی اجرای این قانون دولت امریکا بیش از ۱۵ هزارو ۵۰۰ کودک مهاجر بدون همراه را در بازداشتگاه مرزی نگهداری کرد، در حالی که نبود امکانات مناسب از جمله غذای کافی، لباس مناسب و همچنین استرس و افسردگی تنها بخشی از مشکلات کودکان مهاجر است و در واقع این مراکز برای نگهداری ۲۵۰نفر طراحی شده، اما تا بیش از ۴هزار نفر در آن اسکان داده شده است.
انگارهها، نظریهها و مواضع گسترده علیه مهاجران در امریکا رواج یافته است که مهاجران را به عنوان خطر و عامل زوال جامعه امریکایی توصیف میکنند. طبق نظرسنجی ۲۰۱۸، «بیش از نیمی از شهروندان امریکا معتقدند دولت آنها اطلاعات مربوط به هزینه واقعی مهاجرات برای جامعه و مالیاتپردازان را منتشر نمیکند.» این تصورات بر آزادی و امنیت زندگی جمعیتهای مهاجر تأثیرگذار بوده است.
گزارشها نشان میدهد از سال ۲۰۱۷ تعداد جرائم نفرتمحور در امریکا افزایش یافته است و بسیاری از قربانیان به دلیل نژاد یا قومیت خود هدف حمله قرار گرفتهاند. همچنین از سال ۲۰۱۸ روند تنش و درگیری میان مهاجران با نیروهای امنیتی و گشتهای مرزی و نیز درگیری با سفیدپوستان حامی ترامپ افزایشی بوده است.
برابر گزارشی در نیمه ۲۰۲۱ بیش از ۲ هزار کودک مهاجر در یک اردوگاه در الپاسوی ایالت تگزاس در شرایط وخیم در بازداشت هستند، در حالی که جمعیت این اردوگاه بیش از ظرفیت آن است و مهاجران و کودکان با بیماری، کمبود لباس تمیز و فقدان امکانات پزشکی مواجهند، به نحوی که کارکنان اردوگاه اعلام کردهاند «صدها کودک در ماههای اخیر به کرونا و آنفلوآنزا مبتلا شدهاند.» کریس کونز (سناتور دموکرات) به بیبیسی گفته است: «ادعاهای مربوط به شرایط اردوگاه نگرانکننده است.»
در حوزه بهداشت، مهاجران به ویژه مهاجران اجباری و غیرقانونی توانایی اندکی در دستیابی به عوامل تعیینکننده مثبت سلامت دارند، به ویژه آنکه مهاجران در خطرناکترین صنایع فعال هستند و اغلب در تأمین مسکن امن و دسترسی به خدمات عمومی مانند آب سالم با مشکل مواجهند. بر اساس تحقیق Leyva- Flores، شیوع ایدز در میان مهاجران امریکایی در بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ نزدیک یکدرصد بوده است، همچنین مسکن مهاجران نیز با مشکلاتی در تأمین آب سالم مواجه است. همچنین معضلات بهداشتی مهاجران به عنوان بخشی از دستور کار ضدمهاجرتی با ادعای تهدید این جمعیت برای سلامت عمومی مطرح میشود.
در حوزه امنیت قاچاق انسان، مهاجران داخل امریکا و نیز گروههای داوطلب مهاجرت به امریکا را تهدید میکند. اگر چه آمار رسمی وجود ندارد ولی امریکا به همراه مکزیک در جایگاه بدترین مناطق برای قاچاق انسان در سال ۲۰۱۸ قرار میگیرند و برآوردها این تعداد را صدها هزار نفر تخمین زدهاند، به نحوی که در لاسوگاس خط تلفن اضطراری ملی قاچاق انسان اعلام شده است.
«قاچاق انسان» پروژه مهاجرت معکوس امریکا روی جمعیت مهاجران است، به نحوی که دولت ترامپ بودجه خدمات حقوقی قربانیان قاچاق را لغو کرد و همچنین الزامات دریافت ویزای T را که به قربانیان اجازه میداد در امریکا بمانند نیز تغییر داد، بنابراین امروزه تعداد زیادی از مهاجران قربانی قاچاق انسان بالقوه از امریکا اخراج میشوند.
با توجه به فراگیری بحرانهای جمعیتهای مهاجر در امریکا و بروز حوادث تلخی همچون غرق شدن غمناک آلان کردی در سپتامبر ۲۰۱۵ یا خشم بینالمللی از سیاست جداسازی خانوادهها در مرزهای جنوبی، منجر به شکلگیری حرکتهای اعتراضی در حمایت از مهاجران و قطببندی اجتماعی در مقابل اقدامات ضدمهاجرتی گروهای ضدمهاجران و نهادهای سیاسی دولت امریکا شده است.
* کارشناس مسائل سیاسی