اشک ریختن برای قاتلان و تروریستها و با سکوت از کنار ترور فرزندان ملت گذشتن، مسیر همواره منافقین است. همان اشکها هم در این مقایسه، معنای اشک تمساح میگیرد. منافق فقط آن عضو رسمی مجاهدین خلق نیست، همین جماعت سوگواران تروریسم، همینها که از خشونت عریان دفاع میکنند و مشوق آدمکشی شدهاند، همینها که برای قاتلان مسلح، به نام مردم ایران سوگواری میکنند، اما همزمان از کنار ترور فرزندان مرزبانی این ملت با سکوت و سانسور میگذرند هم منافق هستند، سوگوارانی که برای منافقین عزادارند و منافقانه این سوگواری را برای مردم ایران فاکتور میکنند. نه آن تروریستها فرزندان ایران هستند، نه این جماعت حامی تروریسم، هنرمند مردمی. مردم ایران قربانیان مظلوم و سربلند تروریسم هستند و نباید این حق را به کسی داد که این ملت را با قاتل و تروریست و حامی ترور به جهان معرفی کند.
پنج مرزبان ایرانی در سراوان در مقابله با یک تیم تروریستی که قصد نفوذ به خاک کشور را داشتند، به شهادت رسیدند. روز گذشته، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در سخنان خود از تریبون مجلس، از شهادت مظلومانه مرزبانان در هنگ مرزی سراوان و دردی که بر قلب مردم ایران گذاشته، گفت. تسلیت او همه موضعش نبود و این بار، از خائنانی گفت که «سکوت» آنها به نوعی «رضایت ضمنی»شان از شهادت این جوانان میهن است و این امر از چشم مردم دور نخواهد ماند و ادامه داد: «فریاد این نااهلان در زمان مجازات قاتلان و تروریستها بلند است، اما هنگام شهادت جوانان رعنای این مرزوبوم سکوت میکنند. هر کسی که به وطن خود پشت کند و با دشمنان ایران یکدل و یکصدا شود، چنان سیلی محکمی از مردم ایران خواهد خورد که در تاریخ ماندگار خواهد شد.»
پرده اول: حامی ظلم تروریسم
سه تروریستی که آبان ماه سال گذشته در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان، با حمله مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت عمومی، سه تن از حافظان امنیت را با گلوله کشته بودند، جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه با حکم محاربه اعدام شدند. آنها نه تنها علیه خود و علیه همدیگر اعترافات صریح داشتند، بلکه بارها و از جمله در بازسازی صحنه جرم، جزئیات ماوقع را تعریف کرده بودند و این مستندات هم از سوی دستگاه قضایی و در خبرگزاری این قوه منتشر شد.
با این حال، از شب قبل از اعدام آنها، برخی سلبریتیها که شهرت بازیگری و کار حرفهایشان را خرج سیاسی کاری میکنند، با محتوایی مظلومنمایانه در مورد این سه تروریست تلاش کردند از اجرای حکم اعدام در مورد این سه نفر جلوگیری کنند. بعضاً حتی با خطاب قرار دادن نهادهای بینالمللی، نگاه وابسته خود به قدرتهای بیگانه را هم فریاد زدند و مسیر شکستن قبح کمکخواهی از بیگانه را در پیش گرفتند.
از جمله، ترانه علیدوستی در صفحه اینستاگرامش، خود را با این تروریستها در کنار هم قرار داد و از ضمیر «ما» استفاده کرد. او ضمن مخالفت با این مجازات از سازمان ملل نیز تقاضای کمک کرد.
همزمان با کسانی، چون شقایق دهقان، ستاره پسیانی، حامد بهداد و... پس از اجرای حکم اعدام، سازمان مجاهدین خلق – منافقین- نیز عزادار تروریستهای اعدامی شده بود و سوگواری میکرد و در این هممسیری، نکتهها نهفته است. اصل مسیر هم یکسان بود، منافقین با ترور کور آدم میکشتند، این جماعت هم طرفدار آدمکشها بودند. این همه شباهت را نمیشود اتفاقی دانست و بی تحلیل و بی اعتنا گذشت.
این اولین بار هم نبود که قاتل و تروریست و شکنجهگر مورد مدح این جماعت قرار میگرفتند. از شکنجهگران شهید روحالله عجمیان تا قاتلان حسین زینالزاده و دانیال رضازاده دو بسیجی شهید مدافع امنیت در مشهد که حتی فیلم لحظه قتل و ایجاد وحشت عمومی هم از آنها موجود بود، تا جماعتی که آرمان علیوردی را در اکباتان شکنجه و شهید کردند، همه مورد حمایت این سلبریتیها قرار گرفتند و اینگونه، خشونت و توحش را تشویق و تقدیس کردند تا از ایران ما سرزمینی با جنگ داخلی بسازند.
پرده دوم: ساکت مظلومیت ملت
شنبه بود که خبر آمد در درگیری مرزی در سراوان - میان مرزبانان ایران از یک سو و تروریستهایی که قصد ورود به خاک کشور را داشتند، از سویی دیگر- پنج مرزبان ایرانی شهید شدهاند. شوکی تلخ به مردم وارد شد و هر شنوندهای که دل در گرو این سرزمین داشت، با شنیدن این خبر و دیدن تصاویر آنها که همگی جوانانی کم سن و سال و بعضاً سرباز بودند، غمگین شد. اما از جماعت «زن، زندگی، آزادی»، از آنها که خود را حامی مردم و بلکه خود مردم مینامند، خبری نشد. سوگوار نشدند، محکوم نکردند، نگران تروریسم علیه ملت نشدند و دلشان از غم مردم به درد نیامد و فقط سکوت کردند، انگار نه انگار اتفاقی افتاده است!
به خانواده این مرزبانها فکر کنیم، همسر، فرزند، پدر، مادر و خواهر و برادر این مرزبانها مردم ایران نیستند؟ واقعیت تلخی است، اما اینجا هم این بازیگران نفاق هممسیر تروریستها شده بودند. نمیشود مدعی حق مردم ایران باشی و در ترور فرزندان این ملت، کسانی که برای حراست از مرزهای ایرانمان جان دادهاند، ساکت و بی طرف باشی؛ اینجا همان جایی است که سکوت، معنای روشنی از خیانت دارد.
پرده آخر: منافقین نقابزده
اشک ریختن برای قاتلان و تروریستها و با سکوت از کنار ترور فرزندان ملت گذشتن و حتی نقشآفرینی در ترور مردم، مسیر همواره منافقین است. منافق فقط آن عضو رسمی مجاهدین خلق نیست، همین جماعت سوگواران تروریسم، همینها که از خشونت عریان دفاع میکنند و مشوق آدمکشی شدهاند، همین که حمله به نیروهای حافظ امنیت و آتش زدن به جان و مال و امنیت مردم را تشویق میکنند و پس از ناآرامیها هم میگویند خشونتها کار ما نیست، همینها که برای قاتلان مسلح، به نام مردم ایران سوگواری میکنند، اما همزمان از کنار ترور فرزندان مرزبانی این ملت با سکوت و سانسور میگذرند هم منافق هستند، سوگوارانی که برای منافقین عزادارند و منافقانه این سوگواری را برای مردم ایران فاکتور میکنند و نقاب دلسوزی برای ایران را بر چهره میزنند. مگر میشود دلسوز ملت بود و از خشونت برائت نجست. نه آن تروریستها فرزندان ایران هستند، نه این جماعت حامی تروریسم، هنرمند مردمی؛ مردم ایران قربانیان مظلوم و سربلند تروریسم هستند و نباید این حق را به کسی داد که این ملت را با قاتل و تروریست و حامی ترور به جهان معرفی کند.