اما از چند روز گذشته و با درگيري لفظي و اتهام پراكني دو تن از سران قوا به ويژه رئيسجمهور اميد تازه در دل دشمن براي تشديد تحريمها و بالا بردن فشار اقتصادي و فتنه انگيزي در داخل كشور زنده شد؛ به گونهاي كه حوادث مجلس به شكلي كم سابقه از طرف رسانههاي ضد انقلاب و شبكههاي بزرگ خبري پوشش داده شد و اكثر اين رسانهها تلاش كردند اين حوادث را شكاف بزرگ بين مسئولان نظام معرفي كنند.
برهمين اساس بايد گفت يكي از گامهاي غرب براي مهار يا به چالش كشاندن جمهوري اسلامي ايران در ايام سرنوشت ساز جهان اسلام و درگيري تمدني غرب با تماميت اسلام ناب، بيثباتسازي فضاي داخلي كانون جوشش و بيداري اسلامي، ايران است كه تا فرارسيدن انتخابات يازدهم رياست جمهوري به عنوان نماد مردم سالاري ديني، فضاي داخلي را با اتكا به فشارهاي بيسابقه اقتصادي، اختلاف افكني بين مردم و مسئولان و دامن زدن به اختلافات سياسي بين مسئولان، بيثبات نگه دارند.
دقيقاً همان برنامهاي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي با درايت تمام به آن اشاره نمودند و به مسئولان و سياسيون اينگونه هشدار دادند: «از امروز تا روز انتخابات، هر كسى احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف به كار بگيرد، قطعاً به كشور خيانت كرده است.»
محمدجواد ابطحي، كارشناس مسائل سياسي و نماينده مجلس هشتم در گفتوگوي تفصيلي با «جوان» ضمن برشمردن ضرورتهاي رعايت وحدت وهمدلي دربين كارگزاران نظام به آسيبهاي ناشي ازآن هم اشاره ميكنند.
- به نظر ميرسد همدلي و وحدت لازم بين برخي از مسئولان وكارگزاران نظام به چشم نميخورد واين موضوع باعث نگرانيهاي بسياري در سطح جامعه شده است، ارزيابي شما از اين مسئله كه مسير پيشرفت كشور را هم كند ميكند، چيست؟ بحث وحدت در بين مسئولان موضوع بسيار مهم و اساسي است، كه در هفتهها و ماههاي اخير آنقدر به آن پرداخته شده و در باب ضرورت آن گفته شده كه احساس ميكنيم جنبه كليشه بهخود گرفته و به رغم تأكيدات مقام معظم رهبري همچنان مورد بيمهري قرار ميگيرد.
با توجه به شرايط حاد كشور امروز بيش از اينكه در مورد فرمايشات مقام معظم رهبري سخن بگوييم، نيازمند عمل به اين فرامين هستيم.
اينكه بگوييم چون دشمن در كمين ما نشسته ما بايد از اختلاف پرهيز كنيم سخن درستي نيست و حفظ وحدت و انسجام يك تكليف است.
امنيت در جامعه از ثمرات وحدت و همدلي مسئولان است.
زماني كه مسئولان سياسي و روحانيت و علما دست به دست هم دادهاند بزرگترين مشكلات جامعه را با درايت و هوشياري حل كردهاند.
اگر در بين خودمان اختلاف ايجاد شود ديگر نميتوانيم در برابر توطئهها مقاومت كنيم.
در صورتي به پيروزي نهايي دست مييابيم كه بتوانيم مشكلات را در درون خودمان حل كنيم. مردم ايران مردمي آگاه هستند كه با تبعيت از وليفقيه توانستهاند مراحل سختي را پشت سر گذاشته و به پيروزي برسند پس در برابر تحريمهاي موجود نيز به خوبي مقاومت ميكنند.
- چرا بهرغم شرايط حساس داخلي و منطقهاي برخي از كارگزاران نظام و مسئولان عالي كشور همچنان به اين مؤلفه كم توجه وحتي بيتوجهاند؟ با وحدت و همدلي مسئولان زمينههاي رشد و توسعه بيش از گذشته فراهم ميشود و با توجه به نامگذاري دهه چهارم انقلاب با عنوان دهه پيشرفت، با همدلي مسئولان اين پيشرفتها محقق ميشود. رهبري بارها اين موضوع مهم را گوشزد كردهاند و از جمله در سال۸۰كه فرمودند: « نكته دوم اين است كه آنجايى كه مسئولان در غير مسائل اصلى نظام - در مسائل كارى، ادارى، فهم يك قانون - با هم اختلاف نظرى دارند، نبايد اين اختلاف نظر جلوِ چشم مردم قرار گيرد و به كوى و بازار كشيده شود. اختلاف نظر نبايد نشاندهنده اختلاف مسئولان باشد. چرا؟ چون مردم را مأيوس و نگران و دشمن را خوشحال مىكند. البته اختلاف بين مسئولان در فهم يك وظيفه، يك امر متوقّع است. مثلاً ممكن است رئيسجمهور محترم و رئيس محترم قوّه قضايّيه درباره نقطهاى از نقاط، داراى دو ديد و دو بينش باشند و هر كدام هم براى خود استدلالى داشته باشند. بسيار خوب؛ اين راه حل دارد. در قانون اساسى، راه حلّ اينها معيّن شده است».
يا همين هفتههاي اخير فرمودند: «از امروز تا روز انتخابات، هركس احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف به كار گيرد، قطعا به كشور خيانت كرده است.
اختلافات را نبايد علني و احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف تحريك كرد. از امروز تا روز انتخابات، هركس احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف بكار گيرد، قطعا به كشور خيانت كرده است». اين تأكيدات كه درهر سال بارها از سوي معظم له مورد تأكيد قرار گرفته نشان از دغدغه رهبري دراين باره است وهمگان بايد به آن توجه لازم را داشته باشند.
- چرا بسياري از شخصيتهاي مطرح سياسي خود را پايبند به آرمانهاي حضرت امام وانقلاب معرفي ميكنند اما زماني كه بايد بخشي از اصول و مباني نظام اسلامي نظير« وحدت در جامعه » را رعايت كنند كمترين التفاتي به آن نميكنند؟ پرسشهاي بسياري را ميتوان برهمين اساس طرح كرد اما آنچه اهميت دارد اين است كه زد وخورد موجود بين مسئولان سه قوه در ماههاي اخير قابل مقايسه با هيچ دوره نبوده و اگر چه فراز وفرود بسياري را طي ميكند اما به مثابه آتشي زير خاكستر است كه با اندك دميدني دوباره شعله ور شده و تمام جامعه را فرا ميگيرد.
روي كار آمدن مجلس هفتم درسال۸۳ و به تبع آن دولت اصولگراي احمدي نژاد درسال۸۴ اگرچه باعث شد بسياري از انحرافات و معضلات جريان دوم خرداد جاي خود را به خدمت رساني در مسير انقلاب دهد و جهش مناسبي درحوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي و عمراني و. . ايجاد كند اما دركنار آن اختلافات سطحي بين قوا را شدت بخشيد و رفته رفته به معضلي اساسي تبديل كرد.
به گونهاي كه با بررسي سخنان رهبري در طول سالهاي اخير مشاهده ميكنيم، بخش قابل توجهي از مطالبات ايشان از كارگزاران نظام را موضوعاتي با محوريت وحدت وهمگرايي مسئولان نظام تشكيل داده اما همچنان اين فرايند در مهجوريت بسر ميبرد.
ايده عملياتي وكارساز، تشكيل هيئت عالي حل اختلاف وتنظيم روابط قواي سه گانه درسال۹۰ از سوي رهبري هم نه تنها مسئولان را از كشيدن اختلافات به سطح مردم و رسانهها باز نداشت بلكه كار را به نامه نگاري هايي با ادبيات تند هم كشيد.
- ريشه اختلافات را بايد دركجا جستوجو كرد باتوجه به اينكه هرچه به سمت جلو ميرويم نه تنها مشكلات دراين رابطه تقليل پيدا نميكند بلكه دربرخي از اوقات هم شكل فزايندهاي به خود ميگيرد؟ اگرچه داشتن صفاتي نظير تكبر، خودبزرگ بيني ويا متوهم بودن در امور مختلف ميتواند عامل بسياري از درگيريهاي سياسي موجود در كشور است اما برخي از محركها را كه نقش فعالي در قضاياي اخير دارند را هم بايد مورد توجه قرار داد كه در ادامه به بخشي از مهمترين آن اشاره ميشود.
انتخاب شدن احمدي نژاد در سال۸۴ باعث شد برخي از گروهها وشخصيتهاي مطرح جريان اصولگرايي(دركنار جريان دوم خرداد) بواسطه بغضي كه از احمدي نژاد داشتند، با هر فعاليت و حركت دولت ساز مخالف كوك ميكردند و بناي ناسازگاري را گذاشتند و اين رويكرد هر چه به سمت جلو آمديم شكل تصاعدي بخود گرفت.
حضور برخي ازاين افراد در مجلس و نوع موضع شان در فضاي سياسي كشور يكي از عوامل تشديد اختلافات ميان دولت ومجلس بشمار ميآيد.
دليل بخشي از وضع موجود را هم بايد در خصيصههاي شخصي و فردي احمدي نژاد جستوجو كرد.
سخت وغيرقابل نفوذ بودن وتأكيد روي افكار وايدهها خود، دربعضي مواقع منجربه آن شده كه احمدي نژاد عقايد و نصايح ديگران را كم بپذيرد و باعث رنجش و دلخوري برخي از نيروهاي خودي شود به گونهاي كه بعد از مدتي اين آزردگي خاطرجاي خود را به تقابل با دولت داد.
دامنه مخالفان احمدينژاد را نميتوان در گروه يا فرد خاصي و يا حتي تنها درسالهاي اخير محدود كرد و ميتوان بسياري از دلسوزان نظام و رهبري را هم در خيل اين طيف بهشمار آورد.
البته در كنار خصيصههاي فردي احمدينژاد بايد تحركات پررنگ و گسترده جريان انحرافي ونوع مشاورهاي كه به رئيس دولت ميدهند را هم بايد لحاظ كرد كه زمينه مخالفت وحتي تخريب دولت را فراهم كرد و درضمن باعث جدايي بسياري از دوستان و معتمدين نظام از دولت شد.
برخي از مباحث اختلافي دولت ومجلس ريشه در مباحث گذشته بين اين دو قوه دارد. در دولت نهم و مجلس هشتم بارها «بودجه ساليانه» يك موضوع اختلافي بود كه باعث موضعگيريها و واكنشهاي نامناسب برخي از مسئولان ميشد.
در برخي اوقات بودجهاي كه دولت به مجلس ميداد با تغييرات بسيار روبهرو ميشد و دولت هميشه از اين بابت گلهمند بود و استدلال هم اين بود كه برخي از درآمدهايي كه مجلس براي دولت منظور ميكند قابليت تحقق ندارد.
دركنار آن، باشروع دولت نهم، مجلس بسياري از وزرا را بخاطر موضوعات دسته چندم مورد سؤال وحتي استيضاح قرار داد كه رفته رفته روحيه تقابلي قوه مجريه را افزايش ميداد.
به عنوان نمونه زماني گزارش ديوان محاسبات با محوريت بحث تفريغ بودجه در سال ۸۹ مطرح ميشود دولت بدون اينكه كسري بودجه را از طريق دادن لايحه متمم بودجه به مجلس بدهد و از مجلس درخواست كتبي بودجه را داشته باشد، مستقيماً بخشي از پول درآمد نفتي را تبديل به ريال ميكند و معادل ريالي آن را براي پرداخت يارانه نقدي به خزانه ميدهد و همين مسئله باعث اختلافي نو در آن مقطع زماني شد.
بيان مواضع تند وپرخاشگرايانه عليه ديگري از سوي روساي سه قوه، نامه نگاريهاي غير ضروري و مطرح كردن اختلافات بصورت گسترده در سطح رسانهها آنهم در شرايطي كه رهبري كشور را با توجه به تهديدات خارجي و تحريمهاي بيروني نيازمند آرامش ميداند؛ شايد توجيهي جز اين نداشته باشد كه برخي از مسئولان نظام فهم صحيحي از ولايت فقيه و لزوم تبعيت از مقام معظم رهبري را ندارند.
بر همين اساس در برخي از موضوعات فرعي ودسته چندم، برداشت خود مبني بر ضرورت پاسخگويي به طرف مقابل را اولويت ميدانند و عملا درخواستهاي رهبري را مبني بر خويشتن داري نسبت به يكديگر و مطرح نكردن مشكلات در تريبونهاي عمومي را برزمين ميگذارند.
- آسيبهاي و تأثيرات اختلافات و زدوخوردهاي مفرط كنوني را ميتوان در بخش داخلي و بينالمللي دسته بندي كرد؟ كشاندن اختلافات ميان مردم فضاي سياسي كشور را ملتهب كرده و اين يعني آنكه فضاي سياسي وامنيتي كشور در۴ماه مانده به انتخابات مهم۹۲، آماده ومهياي بسياري از تحركات خياباني وميداني ميشود. فتنه در جامعهاي با فضاي ملتهب و نگران شكل ميگيرد وادامه روند كنوني بين روساي سه قوه و ديگر خدمتگزاران يعني ايجاد بستر مناسب در جهت خواستههاي دشمنان.
اين تحركات به مثابه ظرفيتسازي براي عده و گروهي است كه ميخواهند آشوب خياباني را به مانند قبل ازانتخابات۸۸ راه اندازي كنند و كشور را در چالشي ديگر فرو برند.
به عبارت ديگر ادامه دار بودن اين وضعيت ميتواند يكي از عوامل مهمي باشد كه ثبات سياسي كشور را در آستانه انتخابات ۹۲ دستخوش تغيير كند.
يكي از پروژههاي احتمالي دشمن در ماههاي باقيمانده تا انتخابات پيش روي هم همين موضوع خواهد بود، هرچند كه دشمن به نتيجه بخش بودن اين پروژه اميد چنداني ندارد اما نميتوان ان راهم ناديده گرفت به گونهاي كه، ژنرال مايكل هايدن رئيس اسبق سازمان سيا در گزارش دسامبر ۲۰۱۱ مركز راهبردي استراتفور اظهار ميكند: حمله نظامي به ايران پرهزينه و تقريبا ناممكن است و تنها راه باقيمانده تشويق مخالفان در داخل براي بازسازي ناآراميهاي ژوئن ۲۰۰۹- خرداد ۸۸- خواهد بود...
- اين اختلافات ميتواند ميزان پيروزي نامزد جريان دوم خرداد را افزايش دهد، باتوجه به اينكه رسانه و شخصيتهاي اين گروه سياسي از اين اختلافات استقبال گستردهاي ميكنند؟ و آن را زمينهاي براي پيروزي خود قلمداد ميكنند؟
درگيريهاي دامنه دار در بين نيروهاي انقلاب، پيروزي اصلاحطلبان درانتخابات پيش رو را محتملتر ميكند. هميشه يكي از تاكتيكهاي پدرسالاران دوم خرداد ايجاد اختلاف بين اصولگرايان و بهره برداري سياسي از آن بوده است.
اين جريان در ماههاي اخير تلاش كرده به كمك رسانههاي خود اين ناسازواريها را تعميق بخشيده تا طيف رقيب را دچار تشت آرا و تعدد كانديدا كنند و خود با اتئلاف بر روي يك كانديدا خاص به عرصه قدرت برگردد و اين يعني همان چيزي كه امريكا ومتحدانش سالها براي محقق كردن آن تلاش ميكنند.
اصرار برخي از كارگزاران ارشد نظام براي كش دادن موضوعات مورد اختلاف، به خودي خود به مردم جامعه و به تبع آن به جامعه جهاني القاء ميكند كه تحريمها اثر گذار بوده و مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران از شدت نگراني واضطراب به درگيري باهم مشغولند.
بدون ترديد ادامه اين روند، روحيه مقاومت مردم در مقابل فشارهاي معيشتي واقتصادي كنوني را تا حدود بسياري كاهش ميدهد.
- اين دعواهاي روزافزون ميتواند زمينهاي باشد براي بدبين كردن مردم به نظام و كارگزاران نظام؟
بهوجود آمدن اين شائبه دربين مردم كه مسئولان در حل مشكلات كشور از توانايي مناسب برخوردار نيستند، هم يكي ديگر از آفتها است. به گونهاي كه ديوار بياعتمادي بين مردم و مسئولان كشور كشيده ميشود و خروجي آن نااميدي و دلسرد شدن مردم از آينده انقلاب و نظام اسلامي است كه به عنوان يكي از اهداف كلان دشمنان در طول سالهاي پس از انقلاب مورد توجه ويژه قرار گرفته است.
دقيقا رهبري هم همين سؤال شما را بارها در فرمايشات خود تكرار كرده است، مثلاً ميفرمايد: توجه به ترفندهاى دشمن و بازى نكردن طبق نقشهى دشمن. يكى از كارهائى كه دشمن ميكند، بىاعتماد كردن مردم نسبت به مسئولان است. ما بايد مواظب باشيم خودهامان جورى حرف نزنيم كه مردم به مسئولان كشور، مسئولان دولتى، مسئولان قضائى، مسئولان قوهى مقننه بىاعتماد بشوند؛ كه اين بىاعتمادى ناحق است؛ دشمن اين را ميخواهد. ما نبايد خودمان عمل كنيم.
من مىبينم گاهى اوقات بىدليل، بىجهت در آمارهائى كه ارائه ميشود، خدشه ميشود؛ خوب، چرا؟ چرا در آمارها خدشههاى بيجا و بىمورد ميشود؟ آمارى است يك دستگاه مسئول دارد ميدهد، حرفش مسموع است. و از اين قبيل چيزهائى كه موجب بىاعتمادى است و نااميدى است.
- بدون ترديد ميتوان اين دامن گيريهاي سياسي را گزارهاي دانست كه باعث ميشود مسئولان نظام از وظايف اصلي خود باز بمانند؟ بله همينطور است. زدو خوردهاي پردامنه كنوني منجر به آن ميشودكه مديران ارشد نظام از وظيفه اصلي خود كه همان خدمت رساني به مردم و مرتفع كردن مشكلات آنان هستند باز بمانند و دائم در اين فكر باشند كه اين بار، با چه ادبيات و توجيهاتي به دعواي طرف مقابل برود و خود را در نظر مردم محق جلوه دهند.
با چنين رويكردي، خوراك تبليغاتي رسانههاي بيگانه براي تخريب نظام اسلامي در وجوه مختلف فراهم ميشود به گونهاي كه پيشرفتها وجهشهاي مناسب كشور در عرصههاي مختلف را به شكلي وارونه در نظر افكار عمومي جلوه دهند.
روحيه اميد ونشاط را در دشمان بهوجود ميآورد تا بتوانند به ترفندها وتوطئههاي جديدي براي به زانو در آوردن ملت دست بزنند.
رهبري هم در اين باره ميفرمايند: «من روى اتحاد تكيه ميكنم. اتحاد و همدلى بين مسئولان كشور يك فريضه است. تعمد در مخالفت با آن، امروز يك خلاف شرع است؛ بخصوص در سطوح بالا. همه به اين توجه داشته باشند. دشمن از اختلافات كوچك، يك مسئلهى بزرگ ميخواهد بسازد؛ نبايد بگذاريد. اينجور نيست كه هر اختلافى بين دو مسئول يا بين دو دستگاه، فاجعهاى باشد؛ نه، بالاخره ممكن است مجلس در يك زمينهاى جهتگيرىاى داشته باشد، دولت جهتگيرى ديگرى داشته باشد، عقايدشان، سلايقشان مختلف باشد؛ اينها فاجعه نيست. اما اين اختلافات را تبديل كردن به شكافهاى غير قابل پر شدن و زخمهاى غير قابل علاج، خطاى بسيار بزرگى است.»
- اين درگيريهاي سياسي تأثير مستقيم ومنفي بر مشاركت حداكثري كه مطالبه جدي رهبري هست هم ميتواند بگذارد؟ همانطور كه عرض كردم يكي ازدغدغههاي رهبر معظم انقلاب در آستانه هر انتخاباتي «مشاركت حداكثري » بوده و به تبع آن يكي از پروژههاي دشمنان كاهش مشاركت در انتخابات بوده است. با توجه به موارد قبل ميتوان گفت، منازعات بينتيجه مديران عالي ومياني نظام موجي از بياعتمادي در جامعه نسبت به كارگزاران بهوجودآورده وآنها را از آينده حكومت اسلامي دلزده ونااميد ميكند وبر اساس همين انگيزه ونيرو محركهاي نيست مردم را به پاي صندوقهاي رأي بكشاند.
- بسياري اعتقاد دارند كه اين اختلافاتي كه امروز نقل هر محفل و گروهي هم شده فرصتهاي مقابله با تحريمها و پيشبرد اهداف عالي نظام ورهبري را به تهديد عليه منافع ملي تبديل ميكند، نظر شما دراين باره چيست؟ به هر روي توجه نداشتن به آفتها وآسيبهاي كه از اين بخش متوجه جامعه و نظام اسلامي است باعث ازدست رفتن بسياري از فرصتها و تبديل شدن آن به تهديدها عليه خودمان خواهد شد. رهبر معظم انقلاب در يكي از ديدارهاي خود با مسئولان قضايي بر اين مسئله تأكيد داشتند كه همكاري و همدلي قوا مثل يك فريضه است.
همگان ميدانند كه فريضه به اموري مانند روزه اطلاق ميشود و اساساً امري است كه از يك طرف واجب و لازم است و از طرف ديگر بسيار فضيلت دارد. برهمين اساس موضوع مورد بحث جزو تكاليفي است كه هم يك امر دنيوي است و هم با نگاه به آثار معنوي، اين همكاري يك امر اخروي به حساب ميآيد؛ به بيان ديگر، يك واجب ملي و هم يك واجب شرعي است كه براي به بن بست كشاندن استراتژيهاي دشمنان وايجاد روحيه اميد وخودباوري بيشتر جامعه بايد بيش از گذشته مورد توجه قرار بگيرد.