از اصل مجاورت براي تغييرهاي بزرگ استفاده كنيد. گفتهاند: «پسر نوح با بدان بنشست / خاندان نبوتش گم شد / سگ اصحاب كهف روزي چند/ پي نيكان گرفته و مردم شد.» اين همان معجزه اصل مجاورت است. البته در رويه مثبت آن. اما اين مجاورت و همسايگي كردن رويههاي منفي هم دارد، آنجا كه جفت شدن با بدحالان باعث ميشود كه پسر نوح، خاندان نبوت خود را گم كند.
عبارتي از اميرالمؤمنين(ع) در نهجالبلاغه آمده است كه بسيار زيباست. ايشان ميفرمايند اگر صبور و بردبار نيستي خودت را به صبر و بردباري بزن. يعني چه؟ يعني اگر صبور نيستي به تعبير راحتتر اداي آدمهاي صبور را درآور، مثل شاگرد خوشنويسي كه از دستخط استاد خود تقليد ميكند و با اينكه دستخط او با سرمشق استاد فاصله زيادي دارد و حكم «ميان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمين تا آسمان است» اما او به دنبال استاد راه ميافتد و سعي ميكند از او تقليد كند. اين همان اصل مجاورت يا پهلو گرفتن است. آن شاگرد در واقع مثل يك كشتي كه در اسكلهاي پهلو ميگيرد كنار دستخط و سرمشق استاد خود پهلو ميگيرد و سعي ميكند همان كارها را بكند كه استاد انجام ميدهد.
امام علي (ع) به ما ميگويد براي اينكه خصايص خوب را در خود نهادينه كنيد انتظار نداشته باشيد كه اين خصلتها ناگهان در وجود شما پديدار شوند، يعني يك آدم خسيس نبايد انتظار داشته باشد كه شب بخوابد و صبح بيدار شود، در حالي كه به انسان دست و دلبازي تبديل شده است، يا كسي كه زبان هرزهاي دارد انتظار داشته باشد صبح فردا ناگهاني و دفعتاً زباني ملايم و ملاحظهگر پيدا كند. امام علي (ع) به ما ميگويد اگر ميخواهيد به انسانهاي بهتري تبديل شويد بايد از اصل مجاورت استفاده كنيد: «گِلي خوشبوي در حمام روزي/ رسيد از دست محبوبي به دستم/ بدو گفتم كه مشكي يا عبيري/ كه از بوي دلآويز تو مستم/ بگفتا من گِلي ناچيز بودم/ وليكن مدتي با گُل نشستم/ كمال همنشين در من اثر كرد/ و گر نه من همان خاكم كه هستم.» چه ميشود كه آن گِل كه خاكي بيش نيست به آن عطر دلاويز ميرسد. آن گِل اين كار را تنها و تنها با استفاده از اصل مجاورت ممكن و ميسر ميسازد. او ميآيد در كنار گِل پهلو ميگيرد، درست مانند آن شاگرد خوشنويس كه در كنار دستخط و سرمشق استاد خود پهلو ميگيرد و ذره ذره خط خود را شبيه خط استاد ميكند، آن گِل نيز همين كار را ميكند. در كنار گُلي خوشبوي قرار ميگيرد و با او همسايگي ميكند و اجازه ميدهد كه بوي خوش آن گُل در ذره ذره وجودش پراكنده شود.
پس اگر ميخواهيد تغييرهاي بزرگي را ببينيد از اصل مجاورت استفاده كنيد و اجازه دهيد كه بزرگان معرفت و علم و هنر، نور جان و صفاي وجود خود را بر شما بتابانند. اگر حتي ميسر نيست كه در خدمت بزرگي و بزرگاني درآييد، از آثار و نوشتهها و تأليفات آنها استفاده كنيد تا آن يافتهها و انوار در وجود شما نيز نفوذ و رسوخ داشته باشند.