۱- پخش زنده مسابقات ورزشی بانوان مطالبهای بود که نخستین بار از سوی معصومه ابتکار معاون زنان و خانواده رئیسجمهور مطرح شد. بازیهای آسیایی اندونزی فرصت مناسبی را برای تحقق این مطالبه فراهم آورد. پخش زنده مسابقه تیراندازی بانوان یا مسابقاتی همچون کاراته از تلویزیون هم مخاطبان رسانه ملی را راضی نگه داشت و هم موجب شد تا همه ایرانیان از زن و مرد احساس غرور کنند و در شرایطی که تنشهای اقتصادی هر روز مردم رو با استرس و چالش روبهرو میسازد، حضور مؤثر و غرورآفرین بانوان ورزشکار کشورمان در مسابقات آسیایی روح تازهای در کالبد خسته ملت دمید. ماجرای حضور درخشان زنان ورزشکار کشورمان، اما به جز مدالهای رنگارنگ و غرورآفرینی که برای ایرانمان به ارمغان آوردند، دستاوردهای ارزشمند دیگری هم داشت.
۲- محدودیتهای زن ایرانی تنها افسانهای نیست که به واسطه ابزار رسانه در دیدگاه دیگر کشورها نسبت به زنان کشورمان شکل گرفته است. این باور در میان زنان و دخترانی که در ایران و در میان همین زنان قهرمان و ورزشکار زندگی میکنند به شکلی بسیار عمیقتر و وسیعتر وجود دارد و ریشه چنین باورهایی را به جز صحنهگردانی چهرههایی همچون مسیح علینژاد و خلاصه کردن معنای آزادی در بیبند و باری و بستهبندی و تدارک چنین خوراک ذهنیای برای زنان و دختران کشورمان باید در کمکاری مسئولان ورزشی و صد البته کمسوادی مسئولان رسانهای کشورمان جستوجو کرد؛ کسانی که نمیدانند کی و کجا باید دوربینها را روشن کرد و واقعیتها را به مردم نشان داد.
۳- محدودیتهای ورزش بانوان به خصوص در حوزه ورزش حرفهای با وضوح بیشتری خودنمایی میکند. محدودیتهایی که اجازه نمیدهد تا یک خانم هم بتواند همچون یک آقا به ورزش حرفهای به عنوان یک شغل و درآمد نگاه کند و تمام و کمال وقت و انرژیاش را برای ورزش قهرمانی و حضور در میادین رقابتهای بینالمللی بگذارد. بسیاری از ورزشکاران خانم بابت دغدغههایی از جنس دغدغه نان ناگزیرند عطای ورزش حرفهای را به لقایش ببخشند و در این میان هیچ کدام از دستاندرکاران حوزه زنان و خانواده برای برطرف کردن این دغدغه ملموس جامعه زنان هیچ عملکرد مثبتی در کارنامه کاری خود ندارند. اعضای فراکسیون زنان مجلس ترجیح میدهند طرحها و لوایحی را مطرح و پیگیری کنند که بیشتر از کارایی برای زنان جامعه برای خودشان نام و نان بیاورد؛ طرحهایی همچون حضور زنان در ورزشگاهها و تماشای مسابقات فوتبال آقایان برد رسانهای بیشتری از تلاش برای رفع موانع حضور خود زنان در میادین ورزشی دارد و سادهتر هم است!
۴ - وقتی بودجههای کلانی برای تغییر باور زنان ایرانی نسبت به خودشان و تواناییهایشان صرف میشود، وقتی در این برنامههای طرحریزی شده بیقیدی و آزادی حجاب به عنوان تنها مصداق آزادی و درخشش زن در جامعه القا میشود و وقتی مطالعات صورت گرفته نشان میدهد این برنامهها توانستهاند در ذهن بانوان ما نفوذ کنند، چرا درخشش زنان ورزشکار کشورمان و مبارزه جانانه آنها در برابر حریفان دیگر کشورها با رعایت حجاب و اصول شرعی از پنجره رسانه ملی به نمایش درنیاید؟ نمایشی که در کنار به تصویر کشیدن اقتدار ایران میتواند پروپاگاندای فعالان رسانهای مغرضی همچون علینژاد را خنثی کند و در برابر چشمان همه زنان ایرانی زنانی از جنس خودشان هموطن و همکیششان را به نمایش بگذارد که با تمام سختیها، کمبودها و مشکلات، با حجابشان، با برتریشان در برابر حریفان و با اقتدار، سرافرازانه نام ایران و ایرانی را در تمام دنیا بر سر زبانها انداختند و سفیری برای فرهنگ ایرانی و حجاب اسلامی شدند.