والدین زیادی به دنبال نگاه نوآورانه و خلاق کودکان خود هستند و میخواهند در این باره هزینه کنند. این خوب است که ما دنبال چنین نگرشی باشیم به خاطر اینکه جهان هر لحظه در حال تغییر است. کافی است به فهرست شغلهایی که در این ۲۰ سال به وجود آمدهاند و متعاقب آن مشاغلی که موضوعیت خود را از دست دادهاند و از گردونه کسب و کارها خارج شدهاند نگاهی بیندازیم تا ببینیم که در جهان امروز چه کسانی میتوانند در بستر تحولات جلو بیایند و به رشد خود ادامه دهند، اما ملزومات و اقتضائات این نگاه خلاق و نوآور چیست؟ به عبارت دیگر اگر میخواهیم کودکان ما به چنین دید و نگرشی مجهز باشند به چه پیشنیازهایی محتاجیم.
۱) ما بزرگترها کهنهبین هستیم یا تازهبین؟
نکته اول این است که توجه کنیم بزرگسالان الگوی رفتاری کودکان هستند و زیر چتر نگاه روزمره و کهنهبین یا نوآورانه بزرگترها قرار میگیرند. نمیشود همه روابط، کنشها و واکنشهای ما بر اساس الگوهای روزمزه و کهنه و عقب مانده باشد، آن وقت زیر این چتر به دنبال نوآوری بگردیم. پس اگر میخواهیم کودکان ما نگاه نوآورانه داشته باشند، این مطالبه را اول از همه از خودمان طرح کنیم که ما چقدر نگاه تازهبین و بدون قالبهای تنگ و تاریک به جهان پیرامون را در خود پروراندهایم. اگر ما در بحرانیترین شرایط به دنبال فرصت هستیم، اگر میتوانیم در هر مسئلهای، مسئولیت خود را پذیرا باشیم و آن نقش را عهدهدار شویم امکان اینکه این نگاه را به کودک خود هم منتقل کنیم بسیار بیشتر خواهد بود تا اینکه ما به سادگی مغلوب شرایط حاکم بر زندگی باشیم و مثلاً در موقعیتهای مختلف دست به ناله بزنیم، آن وقت انتظار داشته باشیم کودک ما نوآور و خلاق تربیت شود.
۲) مدارس ما چه تصویری از کودکان دارند؟
متأسفانه مدارس و سیستم آموزشی کشور اغلب نگاه سیال و مشارکتی به توانمندیهای کودکان ندارد. تا زمانی که من عمیقاً متوجه نباشم که تا چه اندازه به عنوان یک انسان صاحب حرمت هستم، تا آنجا که عمیقاً خود را محترم و صاحب فکر و ایده ندانم، در آن صورت انتظار نوآوری هم بیراهه خواهد بود. پس مهم است که در مدارس ما چه تصویری از کودک به او ارائه میشود. اگرچه محتوای درسی در این باره مهم است، اما به نظر میرسد محتوای رفتاری متولیان آموزشی و فضایی که با حضور دانشآموزان فراهم میآید حتی مهمتر از محتوای درسی است. آیا در مدارس ما به دانشآموز به چشم موجودی با کرامت و محترم نگاه میشود؟ آیا مدارس ما به دانشآموزان به چشم موجوداتی اندیشمند و صاحب فکر نگاه میکند یا صرفاً موجودی تربیتپذیر؟
۳) قضاوتمحوری اجازه رشد ایدهها را نمیدهد
جامعهای که قضاوتمحور است اجازه رشد ایدهها را نمیدهد، چون هر ایده نو را بیمعنی و مسخره مییابد، پس مهم است که کودکان فضایی امن برای طرح ایدههای خود داشته باشند و ایدههای آنها به سرعت مورد قضاوت قرار نگیرد. احساس این حالت رهایی در ارائه ایدهها به کودکان کمک میکند که عجیبترین ایدههای ذهنی خود را ارائه کنند. این کار دو فایده مهم دارد اول اینکه ما را نسبت به عمیقترین لایههای فکری کودکان آشنا میکند و دوم اینکه از کنار هم قرار گرفتن ترکیب یا تجزیه این ایدهها میشود به ایدههای پختهتر رسید، اما چگونه میتوان به این پختگی رسید. وقتی اجازه طرح فکرهای خام داده نشود.
۴) خلاقیت در فضای گفتوگو زاییده میشود
خلاقیت در فضای گفتوگو زاییده میشود. فضاهای مونولوگی اجازه طرح خلاقیت را نمیدهند. وقتی من بگویم این است و جز این نیست چگونه زیر چنین چتری نوآوری میتواند رشد کند، بنابراین والدینی که میخواهند کودکان خلاق و نوآور داشته باشند متوجه باشند که چقدر اهل گوش دادن فعالانه و گفتوگو هستند. متأسفانه ما در جامعهمان از این حیث ایرادات جدی داریم. اگر واقعاً به دنبال تقویت نوآوری در کودکان هستید، نقش گفتوگو آن هم «گفتوگوی واقعی» و نه «گفت و گفت» را جدی بگیرید. ما با گوش دادن واقعی، هنر پذیرش و دیدن واقعیت را آن گونه که هست در برابر کودک خود مجسم میکنیم و این حالت فطری در درون او از سوی ما مُهر تأیید میخورد.
۵) کودکان ذاتاً خلاق و نوآور هستند
یکی از تحریفات مربوط به نوآوری در کودکان این است که اغلب ما تصور میکنیم میخواهیم کودکان ما نوآور شوند. انگار که مثلاً یک جای مسطحی وجود دارد و ما میخواهیم در آن سطح مسطح یک ساختمان به نام نوآوری بسازیم، در صورتی که واقعیت چیز دیگری است. قرار نیست ما کودکان نوآور و خلاقی بسازیم و طراحی کنیم، چون کودکان ذاتاً خلاق و نوآور هستند. قرار بر این است که موانع از سر راه خلاقیت و نوآوری کودکان برداشته شود و البته خیلی از وقتها خود ما و دنیایی که ما بزرگتر ساختهایم مانعی بر سر راه آنان است.
۶) آیا کودک شما جهان پیرامونی را لمس میکند؟
اجازه تجربه دادن به کودکان نقش بسیار مهمی در رشد نوآوری و خلاقیت کودکان دارد. کودک باید جهان پیرامونی را لمس کند و اگر شما اجازه لمس جهان را به او ندهید چطور او میتواند تغییری در آنچه میبیند پدید بیاورد. در جهان امروز، ما بیشتر از آنکه شاهد ناامنی باشیم احساس ناامنی میکنیم. فرض کنید که خبر ربوده شدن یک پسربچه در شبکههای اجتماعی و رسانهها میپیچد؛ موضوعی که سالهای گذشته به ندرت در رسانهها بازتاب مییافت اینک باعث احساس ناامنی در همه شهرها و کلانشهرها میشود. از فردای آن روز والدین شعاع حرکت کودکان خود را در فضاهای بیرون تنگتر میکنند، دست آنها را محکمتر میگیرند و اجازه نمیدهند کودکان از آنها دور شوند یا تأکید با شدت زیاد روی جهان بهداشتی باعث میشود که مثلاً مادر اجازه ندهد که کودک به خاک دست بزند یا به گربههای پارک نزدیکتر شود یا به قطرات آب فواره یا آب نمای پارک دست بزند. درست است که پدر و مادرها درباره حفظ امنیت کودکان خود چه آنجا که مراقب هستند آنها ربوده نشوند چه آنجا که میخواهند از سلامتی جسمی آنها مراقبت کنند حق دارند، اما وقتی این کار جنبه افراطی به خود میگیرد عملاً تجربه جهان را به یک امر نامطلوب و نشدنی تبدیل میکند.
۷) چقدر از افعال نهی و دستوری استفاده میکنید؟
اگر میخواهید نوآوری در کودک شما رشد کند به این نگاه کنید که چقدر در طول روز از افعال دستوری و نهی استفاده میکنید. هر فعل امری که به منظور توقف یک رفتار به کودک ارائه میشود در واقع ترمز حرکت او را میکشد. کودک دوست دارد تجربه کند و ما مدام دستور توقف این تجربه را صادر میکنیم. والدین اغلب به خود حق میدهند که برای حفظ وسایل خانه مدام به کودک امر و نهی کنند، اما میتوان وسایل خانه را طوری تهیه کرد که حس تجربه در کودک سرکوب نشود. اغلب راههای جایگزینی وجود دارد. اگر کاغذ دیواری دفتر نقاشی نیست، اما میتوان جایگزینهایی در نظر گرفت، اگر آب پاشیدن روی فرش دردسرساز است میتوان آب پاشی را به شکلی دیگر مثلاً در حمام یا در طبیعت تجربه کرد. اگر لمس کردن حیوانهای پارک میتواند برای کودک مخاطرهآمیز باشد، میتوان به مؤسساتی مراجعه کرد که با حضور در آنجا میتوانید حیواناتی را که بیماری واگیر ندارند لمس کنید و البته همیشه این را به یاد داشته باشیم که هیچ تغییری بدون هزینه نیست. اگر میخواهید کودک شما نوآور باشد هزینه این کار را باید بپردازید، یعنی حوصله بیشتر، پذیرش درصدی از خرابکاریها، صرف وقت و نگاه از افق نگاه کودک.