سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: ۲۱ خرداد سالروز انجام عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا در سال ۱۳۶۰ است. یک روز قبل یعنی در ۲۰ خرداد به فرمان حضرت امام، بنیصدر از فرماندهی کل قوا عزل شده بود. قرار داشتن در دهه سوم خرداد را فرصتی دانستیم تا نگاهی گذرا به وقایع ماههای اول جنگ بیندازیم.
جنگ تحمیلی در حالی آغاز شد که مدتها از تشکیل آخرین جلسه شورای عالی دفاع به مسئولیت ریاست جمهوری وقت، بنیصدر، میگذشت. رئیس جمهور تا ۲۷ مهر ۵۹ که کار خرمشهر تمامشده به نظر میرسید و آبادان نیز در وضعیت مبهمی قرار داشت جلسه این شورا را برگزار نکرد.
هفت ماه قبل از آغاز رسمی جنگ، امام خمینی (ره) طی حکمی در ۳۰ بهمن ۵۸، بنیصدر را به فرماندهی کل قوا منصوب کرد. به این ترتیب علاوه بر قوه مجریه، قدرت نظامی نیز به اختیارات رئیس جمهوری افزوده شد که توجه به دعواها و بهانهگیریهای سیاسی را به گزارشهای رسیده از تحرکات نظامی عراق در طول مرزهای خود با ایران، ترجیح میداد؛ لذا وقتی حمله سراسری عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ انجام گرفت، این واقعه بیش از آنچه انتظار میرفت، غافلگیرکننده به نظر رسید!
با شروع جنگ، به سرعت تصاویر حضور رئیس جمهور در جبههها پخش شد. این تصاویر، او را در میان رزمندگان، مشغول سرکشی به خطوط دفاعی و حتی پشت ترک موتور نظامیها نشان میداد. رئیس جمهور در تمامی این تصاویر لباسی خاکی با پوتینهای تمیز به پا داشت! فرمانده کل قوا طوری ژست میگرفت که انگار هنوز از حال و هوای دوران انتخابات فاصله نگرفته است.
اما اوجگیری جنگ با شنیدن اخبار ناامیدکننده نزدیک شدن لشکرهای زرهی دشمن به مرکز استان خوزستان، کار را از ژستهای تبلیغاتی فراتر برد. باید کاری جدی انجام میگرفت. دیگر عملیات محدود و تأخیری یا آن طور که بنیصدر عنوان میکرد «استراتژی نظامی پارتها» پاسخگوی غرور جوانان ایرانی نبود که رقص عربی سربازان متجاوز در خیابانهای خرمشهر را دیده بودند.
از چهار عملیات بزرگی که در دوران فرماندهی بنیصدر انجام گرفت، سه عملیات با شکست کامل مواجه شد. عملیات پل نادری در ۲۳ مهر ۱۳۵۹ به از دست دادن تعداد قابل توجهی از تانکهای ایرانی منجر شد. عملیات نصر در ۱۵ دی با شهادت علمالهدی و دانشجویان پیرو خط امام در تاریخ جنگ ثبت شد و نهایتاً عملیات توکل در ۲۰ دی در شمال آبادان نیز ناکام ماند. پس از عملیات توکل بود که بنیصدر از حضور در جبههها ناامید شد و توجه عمده خود را به مسائل سیاسی معطوف کرد.
مشکل کار آنجا بود که فرمانده کل قوا به نیروهای مردمی و همچنین پاسدارهای جوان اعتماد نداشت و از در اختیار گذاشتن ادوات سنگین به آنها خودداری میکرد. از طرفی تأکید بیش از حد رئیسجمهور به تاکتیکهای نظامی کلاسیک و استفاده از نیروی زرهی در عقب راندن دشمن، باعث شد لشکرهای زرهی ارتش لطمات بسیاری ببینند. چنانچه برخی از صاحبنظران شکست در عملیات توکل را به مثابه میخی بر تابوت جنگ زرهی دفاع مقدس قلمداد کردند.
اوجگیری دعواهای سیاسی بنیصدر با نیروهای انقلابی تا آنجا پیش رفت که به غائله ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران ختم شد. رئیس جمهور ناکام در جبهههای جنگ، سعی میکرد خود را در عرصه سیاسی پیروز کند. همزمان نیز در جبههها سیاست عدم توجه به نیروهای پرانگیزه و جوان سپاهی و بسیجی را دنبال میکرد. در چنین شرایطی رکود در جنگ که از زمستان سال ۵۹ آغاز شده و تا سه ماه اول سال ۶۰ ادامه یافته بود، نیازمند یک شوک بود تا کفه ترازو را به سود جبهه ایران اسلامی تغییر دهد؛ لذا فرمان امام در ۲۰ خرداد ۵۹ مبنی بر عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، همان خبر خوشحالکنندهای بود که روح تازهای در کالبد جبههها دمید.
در پی عزل بنیصدر، عملیات امام حسین (ع) که قرار بود در منطقه عمومی دارخوین انجام گیرد، تغییر نام داد و با عنوان عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا با موفقیت انجام گرفت. عملیاتی که هرچند در مقیاس محدود انجام میشد، اما بر اثبات قابلیت سپاه و بسیج صحه گذاشت و زمینهساز پیروزیهای آتی در جبهههای جنگ شد.