ورود جدی قوه قضائیه به پروندههای فساد فرصت کمنظیری را برای سودجویان و دلالان رسانهای بهوجود آوردهاست؛ افرادی که در پس پرده نشسته و برای ایجاد انحراف در پروندههای خود و دوستانشان آدرسهای غلط میدهند و برای فضاسازی از جنبههای مختلف، به آن پر و بال میدهند. خبرهای دروغ و تهمتهای عجیبی که این هفتهها در فضای مجازی و برخی رسانههای عمدتاً اصلاحطلب دیده میشود تلاش عجیبی را نشان میدهد که در صدد است، منافع گروههای خاصی را تأمین کند. متأسفانه با وجود اراده جدی قوه قضائیه در اینباره، فضای بزرگی برای سودجویان ایجاد شده است که از خود «بازداشت» و «فساد» برای سایرین میتراشند، موضوعات بازداشتها را به مسائلی دروغ گره میزنند که قوه قضائیه گرچه درباره برخی از آنها روشنگری میکند، اما به دلیل عدم برخورد آنی با رواجدهندگان شایعات، رویه مورد اشاره باز هم ادامه دارد.
فضایی که امروز بر کشور حاکم شدهاست، فاسدان اصلی را با ابزار رسانه به مطالبهگران اصلی فساد تبدیل کردهاست! آنهایی که پروندههای رنگارنگی در دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و قضایی دارند با شیوهای مرسوم، برخی رسانهها را به خدمت خود درآورده و با ارائه اطلاعاتی غلط، آنها را با خود همراه میکنند تا هم خود را «سفید» کنند و هم دوستان خود را از محکمههای قضایی بیرون بکشند. امروز فضا به گونهای شدهاست که مفسدان اقتصادی که طی چند سال گذشته محکوم شده یا در آستانه صدور حکم محکومیت خود هستند، در جایگاه «مظلوم» قرار گرفته و به شکلی خود را قربانی نفوذ جریانهای قدرت در قوه قضائیه میدانند؛ از قوه قضائیه و شخص آیت الله رئیسی – بیواسطه و با واسطه – میخواهند پروندهها را از دوباره بررسی کرده و برای آنکه خود را بیگناه جلوه دهند، نام افراد دیگری را به میان میآورند.
فرافکنیهای این عده به حدی جالب شده است که گویی نظامی دیگر جایگزین جمهوری اسلامی ایران شدهاست، دوره گذشته را دوره ظلم و زد و بند میخوانند و از رئیس جدید دستگاه قضا میخواهند به «داد» آنها برسد! اتفاقات اخیر در سپهر سیاست کشور و بازداشت یکی از مدیران قوه قضائیه تبدیل به دستمالی شدهاست که مفسدان اقتصادی با اهتزازش میرقصند تا با ایجاد انحراف در پروندههایی که خود متهم اصلی آن هستند، از مهلکه نجات یابند.
از نظر این افراد، به آنها ظلم شدهاست، اگر حکمی علیه آنها صادر شود منبعث از زد و بند قضات با برخی دیگر است، اگر پرونده فسادی دارند در واقع محصول یک «پرونده سازی» است؛ کسانی که زلف به فساد گره زدهاند این روزها ادعای مبارزه با فساد دارند و صدایشان هم بلند شده است. گاهی صدای خود را از جانب برخی رسانهها بلند میکنند و گاهی دیگر ادعاهای خود را از زبانی دیگر فریاد میزنند. دستگاه قضا به دلیل ورود گستردهتر به ماجرای فساد، با رجوع افراد و پروندههای مختلفی مواجه است که بدون تردید بخش مهمی از آنها آدرس اشتباهی است که قصد دارد مفسدان واقعی را که در آستانه صدور حکم هستند، بیگناه جلوه دهد. دستاویز خوبی هم در دست دارند و هرچه را که میخواهند به ضمیمهاش میکنند. موضوع ساده است؛ مفسدان از فضای حاکم بر کشور استفاده میکنند و با فضاسازی و رواج شایعات و انواع تهمتها به دیگران خود را در حاشیه امن مخفی کرده و وقتی سراغی از آنها گرفته میشود میگویند ما قربانی فساد سیستماتیک قوه قضائیه شدهایم. اینگونه القا میشود که طی سالهای اخیر جریان فسادی در قوه قضائیه همه پروندههای فساد را با جهتدهی و زد و بند نهایی کرده و به مرحله صدور حکم رسیدهاست.
کسانی که از هر ابزاری برای فساد بهره برده، دارای پروندههای سنگینی در نهادهای اطلاعاتی و بازرسی هستند پس از سکوت طولانیمدت خود، از غارها بیرون آمدند و با فریادهای بلند میگویند به آنها ظلم شدهاست؛ این بازی خطرناکی است که میتواند با متأثر کردن قوه قضائیه و قضات در پروندههای فساد، بازیگران اصلی را به حاشیه کشانده و در مسیر رسیدگیها اختلال ایجاد کند. افرادی که با سلاح کمری فعالان اقتصادی را تهدید میکردند، ماهها در بازداشت همه نهادهای اطلاعاتی بودند و پروندهشان در دادگاهها در حال رسیدگی است این روزها صدای بلندتری دارند؛ با ابزار رسانه به میان آمدند و به خوبی میدانند باید چه کنند. عدهای نیز بازیچه این افراد شدهاند و قصد دارند جای «جلاد» و «شهید» را عوض کنند.