کد خبر: 1218637
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۰
نگاهی به فیلم «ضد» ساخته امیرعباس ربیعی
شعارزدگی بی‌تردید مشکل و ایراد اصلی فیلم ضد است، فیلمی که قرار است تصویری از گروهک منافقین را به مخاطب نشان دهد، در برخی لحظات از مسیر اصلی خود منحرف و وارد فضا‌های شعارزده و پیام‌محور می‌شود
 محمد تقی‌زاده
جوان آنلاین: فیلم سینمایی «ضد» دومین ساخته امیرعباس ربیعی یک تریلر سیاسی با درون‌مایه عاشقانه است که به نظر می‌رسد فضای عاشقانه فیلم محملی برای بیان مضمون تاریخی سیاسی فیلم است. 
 
مشکل اصلی فیلم ضد از همین‌جا شروع می‌شود که گویی بستر عاشقانه تنها بهانه‌ای برای پیشبرد اهداف سیاسی فیلم بوده است. گویا فیلمساز قرار بوده پیامی سیاسی یا رخدادی تاریخی را روایت کند و این رابطه عاشقانه تنها بهانه‌ای برای تبیین آن فضا و آن پیام بوده است. این انحراف از معیار در فیلم ضد وقتی اتفاق افتاده که فیلمساز اصالت سینما را به عنوان بستری برای داستان‌گویی فراموش کرده و وارد حیطه پیام‌رسانی، اطلاع‌دهی و چنین فضا‌هایی شده است، نتیجه آن می‌شود که فیلم بیش از آنکه همراهی‌برانگیز باشد، ملال‌آور و شعار‌زده می‌شود و این آفت ساخت چنین فیلم‌هایی است. 
 
شعارزدگی بی‌تردید مشکل و ایراد اصلی فیلم ضد است، فیلمی که قرار است تصویری از گروهک منافقین را به مخاطب نشان دهد و در برخی لحظات نیز بسیار درگیرکننده و جذاب عمل می‌کند، اما ارجحیت سفارش به روایت و پیام به قصه باعث شده فیلم از مسیر اصلی خود منحرف شده و وارد فضا‌های شعارزده و پیام‌محور شود. 
 
از مهم‌ترین نمونه‌های سینمایی که بحث تاریخ معاصر و به‌خصوص منافقین را به تصویر کشیده بود، فیلم «ماجرای نیمروز» محمد حسین مهدویان است که نمونه کامل‌تر و کم‌ایرادتری نسبت به فیلم ضد محسوب می‌شود. دلیل تمایز و موفقیت ماجرای نیمروز به فیلم دوم ربیعی، همان توجه و تمرکز به سینما به جای سیاست و قصه به جای پیام است. نمی‌توان ماجرای نیمروز را فاقد پیام و مضمون دانست، اما مهدویان سعی کرده مضمون تاریخی سیاسی خود را به خوبی و در قالب یک تریلر سیاسی تاریخی دراماتیزه کند و در خلال فیلم و نه در قالب دیالوگ و شعار، این تصویر از منافقین و مضامین ضدیت با آن‌ها را منتقل کند. نتیجه آن شده که مخاطب ماجرای نیمروز از تماشای فیلم سینمایی رضایتمند است و مضمون فیلم و نگاه مخالف با منافقین را درک می‌کند، اما مخاطب فیلم ضد یا از ادامه تماشای آن سر باز می‌زند یا اگر هم رغبت به تماشای آن داشته باشد، نمی‌تواند از حجم شعارزدگی فیلم احساس ناخوشایندی نکند. 
 
مسئله و ایراد مهم دیگر فیلم ضد، نوع روایت فیلم فارغ از محتوای شعارزده و سیاست‌زده آن است. روایت عاشقانه فیلم در برخی لحظات می‌لنگد و مشخص نمی‌شود بیتا که در ابتدا گارد محکمی برای ارتباط با سعید به علت سیاسی بودن داشته، چگونه به یک‌باره تسلیم می‌شود و هیچ پیش‌زمینه و توضیحی نیز از پیشینه این ارتباط داده نمی‌شود. در مجموع فضای عاشقانه فیلم به دلیل اینکه تنها محملی برای روایت ماجرای سیاسی منافقین بوده، آنچنان شکل نمی‌گیرد و تصنعی بودن و غیرکاربردی بودن آن در مقاطع مختلف از فیلم بیرون می‌زند و همراه‌کننده نمی‌شود. برای نمونه اگر قصه عاشقانه بیتا و سعید، مسئله فیلمساز بود، می‌توانست روی تقابل عشق و وظیفه و سیاست و زندگی در این رابطه کار کند و آن را به سوژه‌ای چالشی و پارادوکسیکال تبدیل کند، ایده‌ای که در فیلم‌های سینمایی زیادی که درونمایه سیاسی و عاشقانه داشتند، پرداخت شده و اغلب تقابل جذاب و دراماتیکی از آب درآمده است. 
 
در کنار ایرادات فیلم ضد، فضاسازی و طراحی که این فیلم از دهه ۶۰ داشته، جالب و باورپذیر شده است و این بازسازی رخداد‌ها و موقعیت‌ها حتی در برخی اوقات به کمک کارگردانی ضعیف و فیلمنامه پر اشکال فیلم آمده است تا‌جایی‌که حتی شخصیت‌های فیلم نیز تحت تأثیر گریم، لباس و طراحی صحنه‌ای که انجام شده تحلیل و تفسیر شدند. 
 
مهدی نصرتی با اینکه برای این فیلم نامزد بهترین بازیگر مرد جشنواره چهلم فیلم فجر شد، اما آنچنان بازی خوبی از خود به نمایش نگذاشته است، به‌خصوص آنکه بدانیم فیلم از زاویه دید او به عنوان یک ضدقهرمان روایت می‌شود و عمده اتفاقات و کنش‌های فیلم بین سعید و زوج سیاسی او، یعنی نادر سلیمانی و زوج عاطفی او، یعنی لیلا زارع صورت گرفته است. نادر سلیمانی که به خاطر این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر مکمل جشنواره را گرفت، بیش از آنکه بازی متفاوت و خاصی را ارائه دهد به جهت شکستن کلیشه از تصویری که از خود در نقش‌های کمدی نشان داده بود، دیده شد و عموماً در جشنواره فجر بازیگران کمدی در نقش‌های غیرکمدی، جدی‌تر گرفته می‌شوند. 
 
لحظه ورود شهید محمد بهشتی یکی از پربحث‌ترین سکانس‌های فیلم ضد است که بیش از هر چیز وجهه شعاری و سیاست‌زدگی فیلم را بیرون می‌زند، جایی‌که شهید بهشتی با ماشین وارد ساختمان حزب جمهوری اسلامی می‌شود و فیلمساز با اسلوموشن و موسیقی، فضای فیلم رئال خود را به مثابه تیزر‌های حماسی با موسیقی تزئین می‌کند. 
 
اینگونه ذوق‌زدگی‌ها و پرداخت‌های گلدرشت، نه فقط برای مخاطب خاص، بلکه برای مخاطب عام هم که هر روزه با حجم فراوانی از آثار به‌روز و باکیفیت سینمایی روبه‌رو می‌شود، آزاردهنده و ملال‌آور است. 
 
یکی دیگر از اشکالات روایی فیلم که باعث پرسش مخاطب می‌شود، کنش‌های سعید به عنوان یک نفوذی و جاسوس در حزب جمهوری اسلامی است. لحظه مهم بمبگذاری به ساده‌ترین و سطحی‌ترین شکل ممکن برگزار می‌شود و هیچ جزئیاتی از این رخداد کلیدی به مخاطب نشان داده نمی‌شود، موقعیتی که می‌توانست خود به یک فیلم مجزای سینمایی بدل شود، با اهمال و خام‌دستی فیلمساز هدر رفت تا سوژه بمباران دفتر حزب جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین رخداد‌های تاریخ معاصر ایران نیز همانند سوژه‌های ناب زیاد دیگری در این عرصه نابود شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار