کد خبر: 1226750
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
رهگذران و کاسبان محل با دیدن این صحنه به کمک زن زخمی شتافتند، اما موفق به بازداشت ضارب نشدند و پلیس را در جریان حادثه خونین قرار دادند. لحظاتی بعد، تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و دریافتند زن زخمی برای درمان به بیمارستان منتقل شده و مرد چاقو به دست هم فرار کرده‌است. 
آرمین بینا 
جوان آنلاین: مردی که به اتهام قتل یک زن بازداشت‌شده، مدعی است وقتی مقتول از او خواست به رابطه‌شان پایان دهند، وی را با چاقو هدف قرار داده‌است. 
پسر جوان وقتی زن مورد علاقه‌اش به خواستگاری‌اش جواب رد داد، او را با ضربات متعدد به قتل رساند و از محل گریخت. متهم پس از دستگیری مدعی شد فکر می‌کرده زن مورد علاقه‌اش به او خیانت کرده است. 
ظهر روز یک‌شنبه بیست و ششم فروردین ماه امسال رهگذرانی در یکی از خیابان‌های محله گاندی در شمال تهران متوجه صدای درگیری زن و مرد جوانی شدند. مرد جوان تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان هم تلاش می‌کرد تلفن همراه را از دست او بگیرد. تعدادی از رهگذران برای میانجیگری نزدیک زن و مرد جوان رفتند، اما مرد جوان که به شدت عصبانی بود، مدعی شد دعوای خانوادگی و ناموسی است. هنوز لحظاتی از صدای مشاجره لفظی آن دو نگذشته‌بود که مرد جوان چاقویی از جیبش بیرون آورد و ضربات متعددی به زن جوان زد. فریاد‌های دلخراش و کمک‌خواهی زن جوان به آسمان بلند و ثانیه‌هایی بعد نقش بر زمین شد و ضارب هم با دیدن این صحنه به سرعت از محل گریخت. 
 
 ۱۹ ضربه چاقو 
رهگذران و کاسبان محل با دیدن این صحنه به کمک زن زخمی شتافتند، اما موفق به بازداشت ضارب نشدند و پلیس را در جریان حادثه خونین قرار دادند. لحظاتی بعد، تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و دریافتند زن زخمی برای درمان به بیمارستان منتقل شده و مرد چاقو به دست هم فرار کرده‌است. 
بدین‌ترتیب، مأموران برای بررسی حادثه به بیمارستان رفتند، اما در بیمارستان پزشکان اعلام کردند مصدوم در اتاق عمل بر اثر شدت خونریزی به کام مرگ رفته‌است. 
با اعلام خبر قتل زن جوان، قاضی سالار صنعتگر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بیمارستان تحقیقات خود را آغاز کرد. تیم جنایی در بیمارستان با جسد زن ۳۷ ساله‌ای به نام پری روبه‌رو شدند که به گفته پزشکان با ۱۹ ضربه چاقو به شکم و گردنش به قتل رسیده‌بود. 
 
 خواستگار کینه‌جو
بررسی مأموران پلیس نشان داد پری همراه فرزندش در ساختمانی در نزدیکی محل حادثه زندگی می‌کرده و از مدتی قبل هم با مرد جوانی به نام هوشنگ ارتباط دوستانه داشته‌است. 
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران در نخستین گام به سراغ خانواده مقتول رفتند و از آن‌ها تحقیق کردند. 
خواهر مقتول گفت: «خواهرم از شوهرش جدا شده‌بود و با فرزندش زندگی می‌کرد تا اینکه چند ماه قبل فهمیدم با مرد جوانی به نام هوشنگ رابطه دوستی دارد. خواهرم گفت هوشنگ از او خواستگاری کرده و قرار بود با هم ازدواج کنند، اما مدتی قبل خواهرم رابطه‌اش را با او قطع کرد. پری متوجه شده‌بود از نظر اخلاقی و خانوادگی با هوشنگ تفاوت دارد و به همین دلیل هم ارتباطش را با او قطع کرده‌بود. هوشنگ مدتی بود خواهرم را تهدید می‌کرد و الان هم احتمال می‌دهم او خواهرم را به قتل رسانده‌است.»
 عکس قاتل 
تیم جنایی در ادامه تصویر هوشنگ را از طریق خانواده مقتول به دست آورد و برای شناسایی قاتل به محل حادثه رفت و از شاهدان و کاسبان محل تحقیق کرد. شاهدان قتل همگی با دیدن تصویر هوشنگ او را به عنوان قاتل معرفی کردند و گفتند روز حادثه صاحب این عکس با چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد. با شناسایی قاتل، مأموران متهم را تحت تعقیب قرار دادند، اما وقتی به محل زندگی‌اش رفتند فهمیدند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته‌است. 
 
 رد قاتل در گرگان 
بدین ترتیب، مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای پیدا کردن ردی از قاتل آغاز کردند و در نهایت چند روز قبل رد او را در یکی از روستا‌های شهرستان گرگان در استان گلستان زدند. سپس مأموران راهی مخفیگاه قاتل فراری شدند و وی را بازداشت و به تهران منتقل کردند. 
متهم صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مقابل قاضی پرونده به قتل اعتراف کرد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. 
 
 مقتول را دوست داشتم 
قاتل پسر ۳۵ ساله‌ای است که مدعی است مقتول را دوست داشته‌است، اما زمانی که او به خواستگاری‌اش جواب رد می‌دهد، به او مشکوک می‌شود. 
 
هوشنگ شما که پری را دوست داشتی، چرا او را به قتل رساندی؟ 
من قصد نداشتم او را به قتل برسانم. آن روز عصبانی شدم و نفهمیدم چه شد که با چاقو او را زدم و تا زمانی هم که دستگیر نشدم، خبر نداشتم پری به قتل رسیده‌است. 
 
چرا عصبانی شدی؟ 
به خواستگاری‌ام جواب رد داده‌بود. 
 
متأهلی یا مجرد؟ 
من مجردم و کارمند اداره‌ای هم هستم. 
خبر داشتی پری مطلقه است؟ 
بله می‌دانستم، اما برای من مهم نبود. 
 
چطور با او آشنا شدی؟ 
حدود پنج ماه قبل به صورت اتفاقی داخل پارکی در همان حوالی خیابان گاندی با او آشنا شدم. ابتدا رابطه پیامکی و تلفنی داشتیم، اما کم‌کم به او علاقه پیدا کردم به طوری که عاشق و دلباخته او شدم. من فکر می‌کردم با او خوشبخت می‌شوم و من هم می‌توانم او را خوشبخت کنم و به آرزوهایش برسانم. حتی زمانی که متوجه شدم بچه دارد، از تصمیمی که گرفته‌بودم، برنگشتم، چون واقعاً او را دوست داشتم و می‌خواستم به هر طریقی شده با او ازدواج کنم. 
 
او هم به شما علاقه داشت؟ 
بله او هم ابراز علاقه می‌کرد وگرنه چطور ما با هم پنج ماه ارتباط دوستانه داشتیم. قرارمان ازدواج بود، اما او زیر قولش زد. 
 
چرا جواب رد داد؟ 
نمی‌دانم. مدتی قبل ارتباطش با من سرد شد و کم‌کم به تلفن‌هایم جواب نمی‌داد و معمولاً هر ۱۰ تماسی که داشتم یا ۱۰ پیامکی که برای او می‌فرستادم، یکی را از روی دلخوری جواب می‌داد تا اینکه به من گفت ارتباطم را با او قطع کنم. البته از همان روز فکر کردم او کس دیگری زیر سر دارد و قصد دارد با مرد دیگری ازدواج کند، اما خودش واقعیت را به من نگفت. 
 
به همین خاطر او را به قتل رساندی؟ 
نه من اصلاً نقشه قتل او را از قبل طراحی نکرده‌بودم و آن روز اتفاقی رخ داد. 
درباره روز حادثه توضیح بده؟ 
من فکر می‌کردم او با مرد دیگری ارتباط دارد و می‌خواهد با او ازدواج کند. وقتی به تلفن‌هایم جواب نداد، نزدیک خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی‌اش را به من بدهد. می‌خواستم پیام‌ها و تلفن‌هایش را چک کنم تا ببینم با کسی ارتباط دارد یا نه. او تلفنش را نداد که از دستش گرفتم و به راه افتادم. او پشت سرم آمد و در حالی که من گوشی‌اش را چک می‌کردم، تلاش می‌کرد گوشی‌اش را از دست من بگیرد. خیلی عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم. 
 
اگر قصد قتل نداشتی چرا با خودت چاقو بردی؟ 
من چاقو با خودم بردم که اگر او گوشی‌اش را به من ندهد، تهدیدش کنم. چون احساس می‌کردم او به من خیانت می‌کند. 
 
او که نسبتی با تو نداشت که بخواهد به شما خیانت کند؟ 
بله، اما من دوستش داشتم و می‌خواستم با او ازدواج کنم و فکر می‌کردم به من تعلق دارد، اما اشتباه فکر کردم. 
بعد چه شد؟ 
وقتی او خونین روی زمین افتاد از ترس فرار کردم و بعد هم تصمیم گرفتم به خانه یکی از بستگانم در استان گلستان بروم. 
حرف آخر؟ 
فکر نمی‌کردم یک رابطه عاشقانه به قتل ختم شود. الان من هم زندگی او را نابود کردم و هم زندگی خودم را سیاه کردم. امیدوارم خانواده‌اش مرا ببخشند.
برچسب ها: قتل ، ضربات چاقو ، مقتول
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار