به گزارش جوان آنلاین به نقل از کیهان ورزشی- آنچه در نگاه اول از اخبار نقل و انتقالاتی این روزهای فوتبال ایران و شنیدهها درباره مبالغ رد و بدل شده بین باشگاهها و خریدهای جدیدشان برداشت میشود، این است که؛ فوتبال ایران کشش و ظرفیت چنین قراردادهایی را ندارد، لذا آنهایی که در چنین ریخت و پاشهایی دست دارند، دچار خبط بزرگی شده و به بیت المال دست درازی کرده اند! البته این یک برداشت کلی بوده و الزاما درست نیست.
طی همین چند روز این جمله را که؛ مگر فوتبالیستها و مربیان آنها چه گلی بر سر این ورزش زده اند که مستحق چنین دریافتیهایی باشند و ... بارها شنیده ایم.
برخی که از بابت مشکلات اقتصادی خود گلایهمند هستند، با شنیدن اخبار نقل و انتقالاتی فوتبال ایران، ناخواسته در جبهه مقابل بازیکنان قرار میگیرند. آنها که پرداخت مبالغ سنگین به بازیکنان خاصه خرجی مدیران میدانند، خیلی زود دست به مقایسه جایگاه و دریافتی یک فوتبالیست و یک متخصص مهجور در حوزه علم و دانش زده و لب به گلایه میگشایند.
این برداشتها و این گلایهها را بگذارید در کنار خواسته جدی طرفداران تیمهای بزرگ کشورمان، مبنی بر جذب بهترین بازیکنان با هر عدد و رقمی از سوی مدیران تیمهای مورد نظر. اینجاست که با یک پارادوکس روبرو میشویم!
بدیهی است که یک طرفدار فوتبال خواهان حضور بهترین بازیکنان در تیم محبوب خود باشد، اما همان طرفدار وقتی بازیکن کلیدی تیمش جلای خانه میکند و برای کسب درآمد بیشتر راهی لیگهای کشورهای اطراف شود، با متهم کردن وی به پول پرستی، عشق و علاقه وی و تمام زحمات گذشته اش را زیر سوال میبرد. عجیبتر آنکه همین طرفدار سپس به شماتت مدیر باشگاه خود پرداخته و میپرسد: چرا به بازیکن محبوب ما هر آنچه خواسته بود ندادید تا ماندگار شود؟! مرز بین عشق و پول در اینجا خط نازکی میشود.
اجازه بدهید یک مقایسه داشته باشیم. چرا وقتی در فوتبال اروپا یک بازیکن با قیمتی نجومی از باشگاهی به باشگاه دیگر منتقل میشود، خبری از گلایه و اعتراض نیست؟ در همین ماجرای پر سر و صدای بارسلونا و لیونل مسی، چرا کسی مباحثی، چون مسی پولکی است و یا باشگاههای خواهان وی میخواهند پول هنگفتی را برای جذب او هزینه کنند و نباید چنین و چنان شود و ... را مطرح نکرد؟
اساسا چرا این همه تفاوت در رفتارهای فوتبالی آنها و عملکرد ما وجود دارد؟ خودمان را فریب ندهیم. همه میدانیم که کیفیت فنی فوتبال و فوتبالیستهای ما با این اعداد و ارقام شنیده شده (چند میلیارد تومان) همخوانی ندارد. این را نیز میدانیم که ارزش گذاری مان برای یک استعداد علمی و یا یک تحصیلکرده آماده خدمت به کشور با حتی فوتبالیستی درجه دو قابل مقایسه نیست، اما آیا در این فضا فوتبالیست مقصر است؟ خیر. فوتبالیست نه علت که خود معلول یک ساختار شکننده و یک ورزش بی صاحب به حساب میآید. یک فوتبالیست به جهت کسب درآمد بیشتر و ایضا ساختن آینده بهتر برای خود از ابزارهایی که اطرافش میبیند بهره میبرد و ایراد نه به او بلکه به سازوکار معیوب فوتبال کشور وارد است.
اگر یک فوتبالیست با وصل شدن به شبکه مخرب دلالی موفق میشود چندین برابر قیمت واقعی خود از سفره فوتبال برداشت کند، باید سراغ مدیرانی را گرفت که برای چند روز بیشتر ماندن پشت میز ریاست، بدون ذرهای فکر کردن به عواقب یک قرارداد، پای آن را امضا میکنند. باید سراغ وزارت و فدراسیونی رفت که نه در بحث قانون گذاری درست عمل میکنند و نه نظارت درستی بر عملکرد باشگاهها و مدیران آنها دارند.
فوتبالیست به واقع آخرین حلقه این زنجیره است. اگر جامعه به برداشت مبالغ قرارداد بازیکنان از منابع دولتی -بخوانید جیب مردم- اعتراض دارد، این اعتراض بحق را نه به بازیکنان فوتبال بلکه باید به مدیرانی داشت که در بدنه دولت هستند و در مسیر خصوصی سازی باشگاهها و ایستادن آنها روی پای خودشان کوچکترین اقدامی نمیکنند.
دامنه این اعتراضات متوجه نهادهایی نیز میشود که طی این سالها باید مبارزه سفت و سختی را با دلالی مخرب در فوتبال انجام میدادند، اما نه فوتبال را جدی گرفتند و نه دلالهای آن را.
خلاصه کلام اینکه تا وقتی ارادهای محکم برای طراحی یک ساز و کار درست و شفاف در باشگاهداری مشاهده نشود و فوتبال با درآمد خودش هزینه نکند، فصل نقل و انتقالات، موسم بره کشان دلالها خواهد بود.
جریان دلالی؛ گوشت، خودرو و فوتبال
*مجید جلالی
خیلی ساده میتوان گفت که عدهای نشسته اند و برای بازیکنان قیمت تعیین میکنند و همانها هستند که این بازار را در دست دارند. البته درباره ارقامی که این فصل به گوش میرسد، صحبتهای مختلفی مطرح میشود؛ برخی معتقدند که این افزایش قیمت بازیکنان، به دلیل قانون جدید فدراسیون مبنی بر منع استفاده از مربیان و بازیکنان خارجی است که بنده این موضوع را اصلا قبول ندارم، زیرا اگر شما همین الان این قانون را لغو کنید کدام بازیکن خارجی است که با زیر مبلغ ۲۵۰ هزار دلار به ایران بیاید؟ در عرف بین المللی این مبلغ بسیار ناچیز است. این رقم را که به پول خودمان تبدیل میکنیم میشود حدود ۶ میلیارد تومان. خب بازیکن ایرانی اگر به یکی از همین کشورهای آسیایی برود؛ حتی به لیگ هندوستان، بیشتر از این مبلغ را به او میدهند لذا نباید افزایش قیمت اخیر را به قانون جدید فدراسیون مرتبط دانست.
دلیل افزایش قیمت بازیکنان فوتبال در ایران، نوسانات دلار است. البته حساسیتی که این روزها در جامعه نسبت به این ارقام به وجود آمده فصلی است و هر سال در زمان نقل و انتقالات شاهد این حساسیت هستیم، اما مسئله مهم این این است که فوتبال ما برای این موضوع راهکاری ندارد. حساسیت مردم به دلیل این است که پولهای پرداختی به بازیکنان و مربیان از صندوق دولت تامین میشود. اینجا مقصر اصلی خود دولت است که اجازه نمیدهد فوتبال خودش درآمدزایی کند. به جز چند تیم که آنها هم به ظاهر خصوصی هستند، همه تیمها از پولهای دولتی استفاده میکنند. این یک نقص مهم است. باید به دنبال این موضوع برویم که؛ چرا فوتبال نمیتواند از خودش پول دربیاورد؟! همه مسوولان میگویند کشور باید تولید داشته باشد. خدا میداند که مشکل ما تولید نیست. مشکل کشور ما دلالی است وگرنه تولید داریم. در آمار رسمی اعلام میشود که حدود ۷۰ میلیون تن گوشت گوسفند تولید داریم، اما قیمت گوشت بالا میرود! چرا؟! اینجا مشخص میشود که چه کسانی در هر بخشی بازار را خراب میکنند. در فوتبال هم همین است. مشکل بزرگ کشور در همه بخشها -از گوشت وخودرو گرفته تا ورزش- دلالیسم است. همان جریان دلالی، در فوتبال مانع تولید و پرورش بازیکنان جوان میشود تا مباد با افزایش بازیکن، قیمت آنهایی که سالهاست در چرخه هستند و سن و سالی هم دارند پایین بیاید.
فوتبال ایران در مسیر نابودی!
*مسعود تابش
مثل خیلی از بخشهای جامعه، فوتبال هم اسیر واسطهها و دلالها است. اوضاع فوتبال ایران به گونهای است که دلالها در آن جولان میدهند و ارادهای هم برای متوقف ساختن آنها دیده نمیشود. در بحث افزایش قیمتها فقط بازیکنان را نبینید و مربیان نیز ارقام عجیبی را مطرح میکنند. قوانین ناقص و ساز و کارهای نادرست موجب شده تا شاهد این مسایل باشیم. وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال باید خیلی سریع ورود کنند. الان چند باشگاه برای جذب بازیکن و مربی پولهای هنگفت میدهند و باید پرسید تکلیف دیگر باشگاهها در این نبرد نا برابر چیست؟ فوتبال ایران با این روند به سمت نابودی میرود. در فوتبال اروپا، منابع مالی و قراردادهای بازیکنان شفاف است، اما در ایران این شفافیت دیده نمیشود. همگان دیدند که بهترین بازیکن جهان یعنی لیونل مسی نتوانست از تمیش جدا شود، چون قرارداد سفت و سختی با او بسته شده بود.
امروز میبینیم بازیکن جوان که قبلا با ۲۰ میلیون قرارداد بسته بود ۵ میلیارد میخواهد! این پولها باید از بیت المال پرداخت شود و بازگشتی هم ندارد. بازیکنی مثل رونالدو راهی یووه میشود و کسانی که او را با آن قیمت نجومی جذب میکنند میدانند با تبلیغات میتوانند چندین برابر آن پول را به دست آوردند. الان ورزش ما و فوتبال ما چه درآمدی دارد؟ این فوتبال که اسم حرفهای بر آن گذاشته ایم درآمد و هزینه اش همخوانی ندارد. بنده سال قبل که مدیریت سپاهان را بر عهده داشتم به گواه اسناد باشگاه با نفراتی که قرارداد بستم مبالغ فصل قبل شان را کاهش دادم. قرارداد کی روش استنلی و کومان موجود است. بنده سعی کردم با واسطهها طرف حساب نباشم. اگر صلاح بدانند قرردادهای فصل قبل سپاهان را منتشر میکنم. ما ریخت و پاش نداشتیم. امسال را نمیدانم. ساختمان فوتبال ایران از پایه خراب است. باید وزارت ورزش به این قراردادها ورود کند. شاید فوتبالیستها از این حرف من ناراحت شوند، اما در این کشور فردی ۳۰ سال درس میخواند و حداقل حقوق را دارد. باید در پرداختها تناسب ایجاد کنیم. این مسیری که فوتبال ایران پیش گرفته تا دو، سه سال دیگر نابود خواهد شد.
پرونده ویژه «کیهان ورزشی»؛ قراردادهای میلیاردی فوتبال ایران و بره کُشون دلالها
آقای رییس جمهور، فوتبال را آزاد کنید!
*علی فتح الله زاده
با توجه به تغییراتی که در جامعه صورت گرفته و نوسانات موجود، همه دستمزد خود را بالاتر در نظر میگیرند. کارگری که ۵ سال قبل مثلا روزی ۳۰ هزار تومان دریافتی داشت، حالا ۱۰۰ هزار تومان طلب میکند. اینها به نوسانات دلار ربط دارد. در بخش خودرو شما میبینید که چه وضعی درست شده است. شما در هر جای دنیا با مبلغی حدود ۲۰ میلیون تومان میتوانید یک خودروی استاندارد سوار شوید، اما در اینجا برای سوار شدن خودرویی که خود مسئولان و راهنمایی و رانندگی امنیت آن را تائید نمیکند میبایست ۱۰۰ میلیون تومان پول بدهید! در تمام دنیا با شیوع بیماری کرونا بازار خودرو افت کرد، اما اینجا افزایش قیمت داشتیم. چه کسانی در پس این ماجرا هستند؟ اینجا اشاره من به دولت و آقای رئییس جمهور است. بنده به آقای رئیس جمهور هشدار میدهم که اجازه ندهد برخی عامدانه قیمت دلار را بالا ببرند، چون با این کار اداره کشور دچار مشکل میشود. ما نه خلاقیتی در کار این آقایان میبینیم و نه تدبیری. در بحث فوتبال هم مشکلات ریشه در عملکرد همین آقایان دارد. بازیکن میگوید هزینهها بالا رفته و من هم باید بیشتر پول بگیرم. اینجا ایرادی به بازیکن وارد نیست بلکه اشکال از دولتی است که نمیگذارد فوتبال روی پای خودش بایستد و به پولهای دولتی وابسته نباشد. شما خودتان را جای مدیرعامل استقلال بگذارید. هوادار از شما میخواهد بهترین تیم را ببندید. آیا میتوانید پول ندهید؟ باشگاههای صنعتی با استفاده از پول دولت بازیکنان را میخرند و آیا باید انتظار داشت استقلال و پرسپولیس دست روی دست بگذارند؟ مردم حق دارند از مبالغ پرداختی به بازیکنان گلایه کنند، اما اینجا فوتبال هم مظلوم واقع شده است. چرا وقتی مثلا در یک باشگاه مثل تراکتور مالک باشگاه برای جذب بازیکنی پول هنگفتی را میپردازد کسی گلایه نمیکند؟ چون مردم معتقدند از بیت المال نباید به بازیکنان پولی پرداخت شود. اینجاست که باید از رئیس جمهور و برخی وزرای ایشان خواهش کرد فوتبال را آزاد کنند تا به سمت خصوصی شدن برود. البته منافع برخی در این است که فوتبال به دولت و منابع دولتی و بیت المال وصل باشد. هزار مفسده از دل همین وصل بودن بیرون میآید. ۳۰ سال است که گلوی خود را پاره میکنیم و میگوییم این باشگاهها را از بدنه دولت و از بخشهای صنعتی دور کنید، اما فایده ندارد. آقای رئیس جمهور، این دیگر تحریم و مسایل سیاسی نیست که بگویید پیچیدگی دارد و ما از آن سر در نمیآوریم. به مراکز دولتی دستور بدهید که دیگر خرج فوتبال نکنند. با این کار خود جلوی فساد و دلالی را بگیرید.
فوتبال «بی کله» ایران و ...
*علی اکبر طاهری
عدم عقلانیت برخی مدیران ریشه این نابسامانیها است و چنین رقمهایی را به وجود میآورد. مدیر، وظیفه اش این است که بر اساس ورودی و خروجی باشگاه خود خرید کند و باید در ابتدا یک بالانس را ایجاد نماید تا فردا بدهیهای هنگفت باقی نماند. حالا نه یک مدیر باشگاه بلکه مدیر هر بخشی اگر این کار را انجام ندهد مجموعه را دچار مشکل میکند. شما در ابتدا ببینید چقدر درآمد دارید. مثلا درآمد شما هست A ریال و هزینه هایتان B ریال. خب اگر بالانس نداشته باشید و دست به هزینههای هنگفت بزنید این موضوع ناشی از فقدان عقلانیت است. آقایی به نام ایجنت وارد باشگاه میشود که دلش نه به حال باشگاه میسوزد و نه طرفداران. این وظیفه شما به عنوان مدیر است که مقابل خواستههای غیر منطقی این فرد بایستید. البته این یک بخش ماجرا است. بازیکن فوتبال وقتی میبیند مدیر باشگاه از فلان هوادار پول میگیرد و برای خودش ماشین میخرد، میگوید چرا من پول زیادی نگیرم! مدیر، کلید اصلی این ماجرا است. یک مدیریت اصولی باید برای خرید بازیکنان یک طبقه بندی داشته باشد و براساس آن طبقه بندی پول بدهد؛ این کار موجب میشود تا دیگر هیچ بازیکنی اعتراض نکند.
حال برای برون رفت از این فضا چه باید کرد؟
ما دو ابزار داریم. اولین ابزار ما مجامع باشگاهها هستند که باید بر کار مدیرعامل و اعضای هیات مدیره نظارت و کنترل داشته باشند. آنها باید با رصد اقدامات مدیران باشگاه، مانع چنین ریخت و پاشهایی شوند. خب این اتفاق در باشگاههای ما نمیافتد و مجامعی با این کارکرد نمیبینیم. فوتبال ما متاسفانه مغز ندارد و بی کله است.
ابزار دوم فدراسیون فوتبال است. فدراسیون باید بخش راهبردی فوتبال باشد که نیست. البته دو بخش فیفا وای اف سی نیز هستند که آنها دیگر شوخی ندارند و اگر درباره بدهیهای باشگاه تعیین تکلیف نشود برخورد میکنند.
اجازه بدهید در اینجا یک مقایسه هم داشته باشیم. در فوتبال اروپا در بحث قراردادها و مبالغ قراردادها، شفافیت وجود دارد. به همان دلایل است که مثلا بازیکنی مثل مسی نمیتواند به راحتی از باشگاهش جدا شود. آنجا مثل ایران نیست که مدیر قرارداد ببندد و به باشگاه ضرربزند و بعد هم برود و پاسخگو نباشد و به برخی رسانههای زرد هم پول بدهد تا به نفع او مطلب بنویسند.
امروز بستن یک تیم لیگ برتری میانگین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد هزینه میبرد و ۱۶ تیم داریم که جمعا حدودا میشود ۴۰۰ میلیارد برای هر فصل. بروید ببنید آیا این فوتبال و این لیگ ۱۰۰ میلیارد ورودی دارد؟ خب این پولها باید از کجا تامین شود؟ مشکلات از همینجا آغاز میشود.... از خیارشور تا فوتبالیست!
*ابراهیم قاسمپور
قیمت بازیکنان فوتبال ایران را نرخ دلار تعیین میکند. یعنی دلار بهانهای شده تا برخی افراد قیمت خود را بالا ببرند. دولتمردان ما آنقدر خوب عمل میکنند که نوسانات دلار بر تمام بخشهای جامعه سایه افکنده است (!) وقتی خیارشور میشود ۳۰ هزار تومان باید هم بازیکن فوتبال میلیاردی پول بخواهد. شما به من بگویید خیار شور چه ربطی به دلار دارد؟ عدهای در این کشور خودشان را به خواب زده اند. در این فضا بیش از همه دلالها جولان میدهند، چون میدانند کسی جلودارشان نیست. چند روز قبل برای تهیه داروی همسرم به تمام داروخانههای دولتی سر زدم و پیدا نشد تا اینکه جلوی یکی از همان داروخانهها دیدم یک نفر روی موتور نشسته و داروی مورد نظر من را دارد؛ آنهم با قیمتی هنگفت. این ماجرا در فوتبال هم دیده میشود. یعنی دلال بازیکن خوب را در اختیار دارد و روی آن قیمت میگذارد. مدیر باشگاه هم اگر میخواهد تیم خوبی ببندد باید سراغ همان دلال برود. بازیکنانی که من در این فوتبال میبینم یک میلیارد هم نمیارزند، اما وقتی میبینند پراید شده ۱۰۰ میلیون تومان، میگویند ما هم ۱۰ میلیارد پول میخواهیم.
دلالی در همه جا نفوذ کرده و رد پای آنها را نه فقط در فوتبال که در بخشهای مهم کشور میبیینم. این روزها افرادی از مبارزه با فساد در ورزش حرف میزنند که آدم خنده اش میگیرد. طرف خودش سر تا پا غرق در فساد است و از مبارزه صحبت میکند.
مردم حق دارند از این ریخت و پاشها ناراحت شوند، چون میدانند مدیر باشگاه این پولها را از خانه پدرش نیاورده است و از جیب مردم پرداخت میکند. جالب است این همه تیم از دولت پول میگیرند و وقتی صحبت از تیمهای مردمی جنوب مثل نفت مسجد سلیمان و صنعت نفت و ... میشود وزیر نفت دستور کمک به این تیمها را نمیدهد و میگویند بندی وجود دارد که پرداخت پول به این تیمها را ممنوع کرده است. یعنی در پول دادن از بیت المال که اساسا کار درستی نیست هم تبعیض قایل میشوند!
وقتی بازیکن به درخواست آقای دلال خانه پدری اش و گوسفندها را میفروشد!
*جلال چراغپور
اجازه بدهید بدون موضع گیری وارد این بحث شویم. برای پرداختن به این مسئله که چرا قیمت بازیکنان فوتبال در ایران ناگهان ۵ برابر شده است ابتدا میبایست پرسید در سر این بازیکنان چه میگذرد؟ شما فرض کنید در یک تیم لیگ برتری بازیکنی هست که از نظر خودش میزان تاثیرگذاری اش از ۷،۸ نفر دیگر بیشتر است. وی با خود میگوید اگر من نباشم در وسط تیم حفرهای ایجاد میشود. یا یکی نفر دیگر میگوید اگر من نباشم چه کسی قرار است برای مهاجمین سانتر کند؟ اینها در محافل خصوصی شان این مباحث را مطرح میکنند. این نفرات در واقع دست به خودارزشیابی میزنند و گاهی هم دچار خودبینی مفرط میشوند.
میرسیم به مورد دوم: در فوتبال ایران یکسری بازیکن در دست تولید هستند، اما مکانیزمی وجود دارد که این تولیدات را کند و یا آنها را به موقع وارد چرخه نمیکند. هدف این مکانیزم این است که یک بازیکن ۱۲ سال در لیگ برتر بازی کند و در تیمهای مختلف بچرخد و پول بگیرد و قیمتش افت نکند. در دل این مورد دو حالت وجود دارد. اول اینکه مربیان دانش فنی خود را برای ساختن بازیکنان جدید بالا نمیبرند. همین الان اگر شما یک لیست از بازیکنان مختلف در خطوط مختلف تهیه کنید میبینید نهایتا ۲۵ بازیکن تعیین کننده در کل لیگ برتر داریم و ۲۵ بازیکن دیگر هم هستند که میتوانند مکمل این نفرات باشند. همان اتفاقی که در بخش خودرو رخ میدهد و برخی با کم کردن تولید، قیمتها را یک شبه ۲۵ میلیون بالا میبرند، در فوتبال هم مشاهده میشود. شما وقتی تولید نداشته باشید، مجبور هستید بازیکنان موجود را گران بخرید.
دوم اینکه؛ ایجنتها با هدایت این بازی قیمتها بالا میبرند. همان ایجنتها تعیین میکنند که مثلا یک بازیکن جوان چه زمانی وارد چرخه شود و مراقب هستند که مبادا با اضافه شدن یک استعداد در یک پست، قیمت آن بازیکن سن و سال دار افت نکند. اینگونه است که بازیکنی خودش را ۶ میلیاردی میداند!
شاید برای برخی عجیب باشد، اما در این بازار آشفته، بازیکن میگوید من فلانی را مربی کردم و اگر نبودم او هم نتیجه نمیگرفت. اینجا مربی چوب این موضوع را میخورد که ایجنت قبل از او بازیکن را پیدا کرده است. البته در فوتبال دنیا هم این موضوع دیده میشود، اما نه به این شکل مخرب. وقتی گواردیولا از بارسلونا رفت، در مصاحبهای عنوان کرد: من رفتم بارسلونا را درست کنم، اما بازیکنی، چون مسی مرا ساخت. این یک تعارف فوق بشری است. شما بعدها دیدید که چند مربی در بارسلونا تغییر کردند. یعنی هرگاه مسی افت میکرد تاوانش را مربی تیم پس میداد.
در فوتبال ایران آقای مربی که ۵۰ میلیارد میگیرد، با خودش میگوید اگر ۴ بازیکن را با خود جابجا نکنم نتیجه نمیگیرم. یک بازیکن مثل گادین منشا میرود گل گهر و آن تیم در لیگ برتر میماند؛ خب طبیعی است که بگوید ۷ میلیارد میخواهم، چون مدعی است تیم را در لیگ برتر نگه داشته و. سال قبل «کیهان ورزشی» درباره رفت و آمد مربیان پروندهای را تهیه کرد. همانجا عنوان شد که در بحث رفت و آمد مربیان نیز بازیکنان دخیل هستند. گفتیم و حالا باز هم میگوییم که مربیان جرات نمیکنند خلاف نظر ایجنتها حرفی بزنند. دلالها به مربی میگویند اگر فلان بازیکن را میخواهی باید دو بازیکن دیگر را هم برداری! همین پارسال بود که صدای مکالمه یک مربی سرشناس و یک دلال را شنیدم که همین موضوع را مطرح میکردند و دلال میگفت شما که فلان بازیکن را میخواهید این سه نفر را هم را بردارید و ...! چند روز بعد به آن شهر و به محل تمرین آن تیم رفتم و دیدم خواسته آن دلال اجابت شده و بازیکنان مورد نظر مشغول تمرین هستند!
دلیل افزایش قیمت بازیکنان را در همین مباحث و زد و بندها باید جویا شد. تازه این یک قسمت ماجرا است و در لیگ برتر حدود ۶۰ بازیکن داریم که هر سال از این تیم به آن تیم میروند و بازی نمیکنند و در واقع «کنارتیمی» هستند. این موضوع، بخصوص در لیگ دسته اول دیده میشود. ایجنت به بازیکن میگوید امسال پول بده و فقط وارد لیست تیم بشو و کارت بگیر تا من سال بعد با همین کارت تو را به لیگ برتر بروم. بازیکن هم میرود خانه پدری اش و گاو و گوسفندها را میفروشد تا هزینه چنین زد و بندی را بدهد و ...!