وزیر ورزش بارها ثابت کرده است انتقادپذیر نیست و هر نقدی که برای یادآوری مشکلات و با هدف حل و فصل آن مطرح میشود، به مزاج ایشان خوش نمیآید و ترجیح میدهد آن را غرضورزی سیاسی بخواند یا با استدلالهایی اینچنینی به جای توجه به آن، مقابلش موضعگیری کند؛ مسئلهای که در ایرادهایی که به وزارت ورزش گرفته میشود قابل رؤیت است.
یکی از بزرگترین انتقادها به وزارت ورزش بابت داستان خصوصیسازی سرخابیهای پایتخت است؛ داستانی که البته منتقدان آن به خصوص اصحاب رسانه نه فقط از سلطانیفر که از زبان وزیران قبلی ورزش و حتی رؤسای جمهور قبلی نیز بارها و بارها شنیدهاند و چندان هم عجیب نیست اگر برداشتن این سنگ بزرگ که نشانه نزدن است، برایشان باورپذیر نباشد و تأکید داشته باشند که گوششان از این حرفها پر است. وقتی در نمونههای قبلی دو تیم تا پای فروش هم پیش رفتند، اما به دلیل نبود خریدار اصلح، کار مثل همیشه نیمهکاره ماند.
این بار، اما مسئله نوع نگاه وزیر ورزش به منتقدان این بحث به خصوص در رسانههاست؛ نگاه از بالا به پایینی که پرواضح است اصحاب رسانه را در حد و اندازههای پرداختن به این مقوله مهم نمیداند.
سلطانیفر صراحتاً میگوید که منتقدان خصوصیسازی اطلاعی از بازار سرمایه ندارند؛ ادعایی که البته شباهت زیادی به واقعیت ندارد. خصوصاً این روزها که مردم سرمایههای خود را تقدیم بورس کردهاند و حالا حتی توان پس گرفتن نیمی از آن را ندارند! و این بلایی است که متخصصان دولتی بورس سر مردم آوردهاند، یعنی همانها که مثل سلطانیفر خود را مطلع و آگاه از این بازار میدانند، با وجود این و در شرایطی که حداقل طی هفتهها و ماههای اخیر مردم بیش از هر زمان دیگری با بورس ارتباط و از آن اطلاع داشتند، وزیر ورزش ترجیح میدهد رسانهها را بیاطلاع بخواند و صحبتهایی را که در زمینه واگذاری سرخابیهای پایتخت میشود از سر نااطلاعی رسانهها از بازار سرمایه و واگذاری بخواند، در حالیکه اینها نه حرف که تجربهای عیان است.
وزیر ورزش نقدهای مطرح شده را از سر ناآگاهی خوانده و تأکید دارد که بازار سرمایه به عنوان حافظ منافع مردم با هیچ کسی رودربایستی ندارد و اگر اطلاعات و اسناد آماده نباشد، در شورای پذیرش مورد قبول قرار نمیگیرد و تنها زمانی که همه گزارشات شفاف و کامل شود، در شورای پذیرش مورد قبول قرار میگیرد. از حافظ منافع مردم بودن بازار سرمایه همین بس که طی هفتهها و ماههای گذشته زندگیهای زیادی به واسطه همین سرمایهگذاری در بورس به نابودی کشیده شد! میماند بحث اطلاعات، اسناد و گزارشات شفاف که اصلیترین معضل فوتبال ایران به خصوص در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال است که اگر به اندازه سر سوزنی شفافیت داشت، امروز سرخابیهای پایتخت با انبوهی از بدهیهای مالی مدام از پنجره نقل و انتقالات محروم نمیشدند.
صد البته که دولتی بودن فوتبال هم به ضرر مردم است و هم باشگاهها، اما آنچه عیان است چه حاجت به بیان است و تا زمانی که بستر لازم برای خصوصیسازی تیمها مهیا نشود، هر آنچه در این راستا گفته میشود فقط حرف است و بس و حتی اگر به مرحله اجرا هم برسد که سالهاست نرسیده است، نتیجهاش میشود پایان تلخی که برای راهآهن رخ داد یا اندک تیمهایی که با تصور بهبود اوضاع در مسیر خصوصیسازی گام نهادند و حالا کوچکترین خبری از آنها و ابهتی که داشتند، نیست و بدون شک هیچ یک از موارد ذکر شده چیزی نیست که وزیر ورزش از آن اطلاع نداشته باشد. با وجود این سلطانیفر ترجیح میدهد با بیان اینکه «تمام اراده و تلاش من این بود باشگاههای استقلال و پرسپولیس تا پایان عمر این دولت خصوصی شوند» حرفهای خود را تکرار کند، بدون دادن پاسخ به سؤالات متعدد و ابهامات فراوانی که در این راستا مطرح میشود که البته به زعم جناب وزیر و وزارتنشینان ناشی از بیاطلاعی و ناآگاهی اصحاب رسانه یا در نهایت غرضورزی سیاسی آنها خوانده میشود!