حسین قدیانی که به تازگی از سفر سوریه بازگشته است در کانال تلگرامی «قطعه بیستوششم» نوشت: دلتنگم. دلتنگ رقیه سه ساله و عمهجان سلحشورش زینب که برای نهضت عاشورا سنگ تمام گذاشت. خوش به حال حسین با این خواهر و آن دختر. خوش به حال نظام کربلا با این دو پیامبر. خوش به حال اسلام با این دو زن. هر دینی معجزه رسول خودش را دارد ولی خوش به حال آیینی که به اعجاز ماندگار رقیه و زینب مینازد. اولی اسطوره اشک و دومی الهه سخن. یکی قهرمان روضه و دیگری پهلوان خطبه. رقیه با گریه و زینب با کلمه. آنهم مقابل یزید در کاخ معاویه. بالا نگه داشتن بیرق علوی در مسجد اموی.
یا علی. حالا میفهمم چرا مزار یحیی بن زکریا هم باید در این معبد باشد. ظاهرش کاخ سبز دمشق است ولی باطنش منبر ساده امیرالمؤمنین. تجلی حیدر در چشم یک نازدانه و دهان یک دردانه. هر دو یادآور ذوالفقار کرار. با سر نترس. نترس حتی از مشاهده سر بریده سیدالشهدا. رأسالحسین، اسباببازی رقیه نبود؛ زینب بدلش کرد به اسباب رسوایی همه یزیدیان در همه اعصار. اول از همه قابیل.در سفر شام مثل سپیده برایم روشن شد که چرا قبر هابیل، این همه باید به دمشق نزدیک باشد. در آن قله، هم اشراف داری به بلندیهای جولان و هم مشرفی به جولان بلندی که رقیه و زینب دادند. بیخود نیست بچههای مدافع حرم، جناب هابیل را «اولین مدافع حرم» میخوانند. پای این دو شیرزن، آدم ایستاده است. اصلاً خدا آدم را آفرید تا به واسطه هابیل، حواسش به این دو گنبد باشد.
گنبد حرم رقیه در دل بازار تاریخی پایتخت جمهوری اسد و گنبد حرم زینب در قلب زینبیه دمشق. هر دو مضجع در حکم ناموس خدا. غیرت حضرت حق، هم به رقیه و هم به زینب. هنوز خیلی مانده بود کاروان احرار اهل بیت قدم به وادی نظرکرده تین و دیار قسمخورده زیتون بگذارند که خداوند ردای دفاع از حرم را بر تن فرزند بلافصل آدم پوشاند. آنهم در ارتفاع تا پسر حوا بهتر بتواند هوای آلالله را داشته باشد.
خوش به حال بلباسی. خوش به حال همه مدافعان این دو حرم. باید هم شهادت جایزه مقاومت در رکاب رقیه و زینب باشد. آه! گوشم به «دلم یه جوریه» است و چشم خیسم نمیگذارد متن را درست ببینم: «ولی پر از صبوریه. چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه. منم باید برم. آره برم. سرم بره. نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره. یه روزیام بیاد نفس آخرم بره». دلتنگم. دلتنگ سرزمین حافظ و بشار. دلتنگ دو ستاره پرچم شام. آقااحسان محمدحسنی به من قول کربلا داده اما کاش بعد از زیارت بینالحرمین مردانه عباس و حسین، باز توفیق زیارت بینالحرمین جوانمردانه رقیه و زینب نصیبم شود. دلتنگم برادران! دلتنگم خواهران!