میگفت باید حتماً خارج از کشور و مشخصاً امریکا تمرین کند. میگفت باید حتماً مربیاش را خودش انتخاب کند و با همین حرفها هزینههای کلانی را روی دست فدراسیون، وزرات ورزش و کمیته ملی المپیک گذاشت. هزینههایی که بقیه بچههای ملیپوش دوومیدانی حسرت درصدی از آن را داشته و دارند. با این حال همه گفتند و گفتیم که حدادی دارنده تنها مدال المپیک تاریخ دوومیدانی ایران است و باید برای آمادگیاش خرج کرد، اما ....
اما خرج نبود، بلکه ولخرجی بود. احسان حدادی در تمام روزهایی که امیدوار به آمادگیاش برای حضور مقتدرانه در المپیک توکیو بودیم سرکارمان گذاشته بود. یک روز به بهانه خار پاشنه و حالا به بهانه دیسک کمری که نمیدانیم از چه زمانی بیرونزده است که او حتی تمرین درست و حسابی هم نمیتواند بکند و جالبتر اینکه به زور مجبورش کردیم به ایران بیاید تا تکلیف مشخص شود و حالا میشنویم که نباید چندان به او امیدوار باشیم، چون ممکن است اصلاً به المپیک نرسد و اگر هم برسد نمیتواند دیسک را درست پرتاب کند و این یعنی بهانه پرتابگر پرحاشیه کشورمان برای عدم موفقیت جور است. خب خسته نباشی که فقط خوب خرج کردی و گشت و گذار که البته حالا هم باید خرج دوا و درمانت را بدهیم و بیخیال مدال المپیک شویم.