اوایل ماه جاری، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) آرای انتخاباتی امام خمینی در سه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان را منتشر کرد. همان زمان در برخی محافل سیاسی، این تردید و سؤال طرح میشد که با وجود این همه کار بر زمین مانده در مورد امام خمینی، چه انگیزهای از انتشار این فهرست اسامی با دستخط امام بوده است. معالأسف کسی هم پیگیر نشد که آیا سندی از امام وجود دارد که برای پس از خود، اجازه انتشار آرای انتخاباتیشان را که طبعاً در زمان خود محرمانه بوده، دادهاند یا خیر.
همان زمان البته حمید انصاری، قائم مقام مؤسسه مذکور در یادداشتی که همراه این برگههای رأی امام خمینی منتشر کرد، اذعان کرد که انتشار این برگههای رأی مرتبط با انتخابات مجلس در اواخر سال جاری است و حتی با اشاره به وقایع پاییز سال گذشته، تلاش کرد از لزوم بازنگری در برخی رویکردها بگوید و انتشار این آرا را در همان راستا بداند!
حمید انصاری نوشته بود: «پایان سال جاری در ۱۱ اسفند دو انتخابات بسیار مهم (دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره خبرگان رهبری) برگزار خواهد شد.» و بعد با بی نظیر دانستن این دو انتخابات به لحاظ تعیینکننده بودن و دشوار بودن، افزود: «پیک جوانی جمعیت، تحولات باورنکردنی و شتابان فرهنگی و اجتماعی بی سابقه... و به دنبال آن تغییرات گسترده در سبک زندگی و بینشها و رفتارهای جوانان و نوجوانان، و جابهجایی الگوهای رفتاری و گروههای مرجع سبب شدهاند تا توازن و آرایش سنتی نیروهای سیاسی و اجتماعی به طور جدی به هم خورده و به چالش کشیده شود.
آمادگی نداشتن نهادهای فرهنگی و اجتماعی نظام برای پیشبینی و هضم این تحولات نوظهور، در چند سال اخیر در چندین مورد، و آخرین آن در شهریور سال قبل، زمینه بروز اصطکاکهای اجتماعی کم سابقه و رو به تزاید را پدید آورد... بدون دست زدن به تحولی عمیق و همهجانبه در تمامی مسائل نظری و عملی و ساختاری مربوط به انتخاباتها که متأسفانه بی توجهی به آن در دو دهه اخیر سهمی اساسی در بسیاری از ناکارآمدیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی داشته است، نمیتوان به جلب مشارکت حداقلی قابل قبول چشم امید دوخت تا چه رسد به حد اکثری.
انتشار چند فهرست انتخاباتی امام خمینی و البته همراه با آن بازخوانی واقعی پیامها و مواضع شفاف انتخاباتی امام خمینی که قبلاً منتشر شدهاند میتواند انگیزه و بهانهای برای این بازنگریهای ضروری از سوی مسئولان و دلسوزان نظام در آغاز دهه پنجم آن باشد.»
حالا سایت جماران که از نامش پیداست تا چه حد به سرمایه معنوی پیرجماران وابسته است و زیر نظر سید حسن خمینی (ریاست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام) و با هزینه بیتالمال اداره میشود، پس از انتشار این اسناد- با اهداف سیاسی پنهان- به سراغ هادی غفاری، یکی از کسانی که نامش در این برگههای رأی امام بوده، رفته تا با سؤالی مغرضانه، با سوءاستفاده از رأیی که امام ۴۰ سال پیش به او داده، ردصلاحیت خود در انتخاباتهای بعدی و اصل شورای نگهبان را تخطئه کند و حتی آنها را بی اعتقاد به امام بخواند: «من رأیهای امام را که دیدم مقداری تزلزل روحی پیدا کردم و خداوند این تزلزل روحی را درمان فرماید! شورای محترم نگهبان به چه حق شرعی، قانونی و اخلاقی و به چه فهم شرعی، من را که امام سه دوره به من رأی داد، رد صلاحیت کرد؟... امامی که سه دورۀ متوالی به من رأی داد و با اسم کوچک اسم من را نوشت "آقای هادی غفاری"، چگونه شورای نگهبان در دوره چهارم به عنوان "عدم التزام عملی به اسلام" من را رد صلاحیت میکند؟ یعنی اینها به امام و اراده ملت ایران معتقد نیستند.»
غفاری حتی مدعی میشود که ردصلاحیت او بر مبنای یک نامه ساواک در سال ۵۴ صورت گرفته و میگوید: «رد صلاحیت من بر اساس اسناد ساواک انجام شده است و نامه ساواک در رد بنده، مستند رد شورای نگهبان شد که در مغزم جا نمیگیرد!»
سایت جماران برای نیل به هدف خود، باز میپرسد: «وقتی اسناد را دیدید که حضرت امام به شما رأی دادهاند، چه حسی پیدا کردید؟» و هادی غفاری میگوید: «حس کینه نسبت به برخی نهادها در من به وجود آمد و تشدید شد!» و بعد تأکید میکند که «امروز هم اگر در ایران بگردید، از امثال من وفادارتر به نظام پیدا نمیکنید...»
و در نهایت سایت جماران سؤال نهایی را میپرسد: «ما در برگه رأیهای امام میبینیم که بر خلاف برخی تصورات، ایشان به شخصیتهایی همچون بازرگان و سحابیها رأی داده است. از دیدگاه شما نشر این اسناد چه مقدار میتواند مفید باشد؟» و غفاری هم میگوید که دیر شده و این اسناد باید زودتر منتشر میشد.
نظر امام خمینی هم در مورد شورای نگهبان و هم در مورد نهضت آزادی روشن است. اگر یک فرد یا جریان یا حزب، زمانی مورد تأیید بوده، دلیل بر تأیید همه اقوال و رفتار او در آینده نیست. خود حضرتشان در بند چهارم توضیحات تکمیلی وصیتنامهشان مرقوم فرمودهاند که «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطۀ سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است. »
بر امثال هادی غفاری با آن تندرویها و سوابق رادیکال حرجی نیست، اما از مسئولان مؤسسه باید پرسید حفظ و نشر آثار امام یعنی هزینه کردن از امام خمینی برای رفقای همجناحی معلومالحال؟!