جوان آنلاین: انقلاب چه کار کرد برای دانشگاه؟ کار بزرگی که انقلاب برای دانشگاه کرد عبارت بود از هویتبخشی به دانشگاه، به تبع هویتبخشی به ملت ایران. انقلاب به ملت احساس هویت داد، آرمان داد، احساس شخصیت و استقلال داد، افق دید روشن داد؛ اینها کارهایی بوده که انقلاب برای ملت ایران انجام داد. طبعاً وقتی که [نسبت]به ملت یک حرکت ملی، هویتسازی ملی، آرمانسازی ملی انجام میگیرد، آنکه بیشترین بهره را میبرد، جوان دانشگاهی و جوان دانشجو است، با احساساتی که دارد، با آگاهیهایی که دارد، با طهارت و پاکیزگیای که دارد. دانشگاه احساس هویت کرد و این احساس هویت منتهی شد به اینکه دانشگاه و دانشجوجماعت در مقابل قدرتهای غربی، احساس ضعف و احساس حقارت نکنند؛ درست نقطه مقابل آن چیزی که قبل از انقلاب بود، یعنی دانشجوی دانشگاه تهران با اینکه میدانست آن کسانی که آمدهاند سنگربندی کردهاند در این دانشگاه، از سفارت شوروی دارند کمک میگیرند و متکی به سیاستهای شورویاند، با کمال قدرت رفت با اینها مواجه شد، مقابل شد و دانشگاه تهران را پاکسازی کرد. یا آن دانشجویانی که رفتند سفارت امریکا را به عنوان مرکز توطئه علیه نظام اسلامی تسخیر کردند، میفهمیدند دارند چه کار میکنند؛ اینها با قدرت امریکا داشتند پنجهدرپنجه میافکندند. احساس ضعف نکردند، احساس قدرت کردند؛ این همان هویت است؛ این همان احساس هویت است، احساس استقلال است، احساس شخصیت است؛ این به دانشگاه داده شد.
بعد هم دانشجوها به نظرم بیشترین کسانی بودند ــ حالا آمار نمیتوانم بدهم، به نظرم ــ که در سپاه عضویت پیدا کردند؛ یعنی در آن اول کار دانشجوها آمدند عضو سپاه شدند. سپاه آن روز به عنوان یک مرکز اقتدار ملی و انقلابی به حساب میآمد که درست هم بود و هست. میرفتند عضو میشدند و آماده بودند؛ یعنی کسی که میرفت در سپاه، معنایش این بود که ما آمادهایم برای مقابله، مبارزه، ایستادگی در مقابل قدرتهای بزرگ دنیا؛ این هویتبخشی به دانشگاه بود. احساس استقلال بود، تحقیر قدرتهای درجه یک دنیا بود.... امروز جمهوری اسلامی، اولاً میتواند به دانشگاهش افتخار کند؛ ثانیاً موظف است دغدغه دانشگاه را داشته باشد. حالا هر دو را یک مقداری توضیح میدهم. اما [اینکه]جمهوری اسلامی میتواند به دانشگاه افتخار کند، برای خاطر این است که دانشگاه امروز با دانشگاه اول انقلاب واقعاً قابل مقایسه نیست. بله، آن روز پُرشورتر [بود]و حرکتهای پُرشوری انجام میگرفت ــ خب اول انقلاب بود ــ، اما دانشگاههای امروز کشور ما با دانشگاههایی که ما در اول انقلاب داشتیم، واقعاً قابل مقایسه نیست.
[اولاً]از لحاظ تعداد دانشجو؛ آن روز تعداد دانشجوهای همه دانشگاههای کشور حدود ۱۵۰ هزار نفر بودند، امروز تعداد دانشجو میلیونی است؛ حالا غیراز تحصیلکردهها و فارغالتحصیلها، دانشجوی بالفعل چند میلیون [نفر]هستند. از این جهت کمیت واقعاً قابل مقایسه نیست؛ دانشگاههای دولتی و غیردولتی.
ثانیاً از لحاظ استاد؛ [طبق]آن گزارشی که آن روز به ما میدادند، همه اساتید دانشگاههای تهران در اول انقلاب حدود ۵ هزار نفر بودند؛ امروز دهها هزار استاد داریم که در بین اینها اساتید برجستهای وجود دارند، اساتید نخبه برجستهای وجود دارند؛ یعنی واقعاً افتخارآمیز است تعداد استاد مثل تعداد دانشجو.
بعد، پیشرفت علمی چشمگیر؛ آن روز ما از لحاظ کار علمی واقعاً هیچ چیز افتخارآمیزی در دانشگاه نداشتیم؛ واقعاً این جوری است؛ حالا ممکن است یک وقتی یک جوان نخبهای مثلاً یک فکری، یک کاری در گوشهای انجام داده بود، که حالا ماها خبر نداشته باشیم، اما دانشگاه به عنوان یک کل، به عنوان یک مجموعه، هیچ حرکت علمی چشمگیر و قابل اعتنایی نداشت؛ امروز به فضل الهی، به توفیق الهی کارهای علمی چشمگیر و بزرگی در دانشگاه انجام گرفته و باز هم دارد به وسیله اساتید، به وسیله کارگاههای آموزشی، به وسیله دانشجوهای نخبه انجام میگیرد.
تربیت نخبگان برجسته؛ ما امروز چقدر نخبه در کشور داریم. حالا یک عدهای از کشور میروند، یک عده هم عزا میگیرند که [آنها]از کشور رفتند؛ خب بله، ما دوست داریم که نخبهها در کشور بمانند، اما آن تعدادی که از نخبهها در کشور هستند، چندین برابر آن کسانی هستند که رفتهاند؛ خوشبختانه دانشگاههای ما از این جهات خیلی خوب است.
حضور دانشآموختگان دانشگاهها در مدیریتهای دولتی؛ این خیلی مهم است. ما مدیران خوبی داشتهایم در دورههای مختلف؛ مدیران خوب داشتیم؛ اینکه حالا شما به فلان دولت مثلاً اعتراض دارید و به مسئولینش اعتراض میکنید، معنایش این نیست که در آن دولت مدیر برجسته و خوب و مسئول و به قول آن برادرمان عالم و شجاع و صادق وجود نداشته؛ چرا؛ مدیران بسیار خوبی [بودهاند]؛ الان هم که هستند؛ الان کسانی که هنوز به تعبیر عامیانه دهنشان بوی شیر دانشگاه را میدهد، در دولت و در مجلس و امثال اینها حضور دارند؛ این یکی از افتخارات دانشگاه کشور است.
بعد هم حضور نمودارهای اسلامی و دینی ممتاز؛ این جور نیست که بنده بیخبر باشم از مشکلات فکری و دینی و رفتاری دانشگاههای امروز؛ کم و بیش بیاطلاع نیستم، اما حضور دین در دانشگاههای کشور یک حضور کاملاً برجسته و نمودار و شوقانگیز و بینظیر است؛ قطعاً در دنیای اسلام، ما این همه جوان اهل تعبد، اهل اعتکاف، اهل نماز مستحبی، اهل نماز جماعت، اهل دعا، اهل احیاء و قرآن سر گرفتن در دانشگاهها نداریم؛ در هیچ جای دنیای اسلام چنین چیزی وجود ندارد و در اینجا بحمدالله هست. بنابراین امروز جمهوری اسلامی میتواند حقاً به دانشگاههایش افتخار کند. عرض کردم این به معنای آن نیست که دانشگاه امروز همان دانشگاهی است که انقلاب میخواسته؛ نه، اما همین دانشگاه، دانشگاهی است که میتوان به آن به معنای واقعی کلمه افتخار کرد.
و، اما لزوم دغدغه؛ چرا باید دغدغه دانشگاه را داشت؟ برای اینکه آن جریان وابسته واپسگرای ضدانقلاب به ریشههای خارجی ارتباط داشت و آن ریشهها هنوز وجود دارد و دارد حمایت میکند و آن جریان دارد حمایت میشود در داخل؛ آن جریان هنوز هست و فعال هم هست. سیاستهای استعماری غربی دست برنداشتهاند؛ آن سیاست نواستعماری که مختصری دربارهاش گفتم، همچنان پابرجاست و دارد کار میکند؛ اتاقهای اندیشهورز و به قول خودشان «اتاق فکر» دارند فکر میکنند، بودجه میگذارند، کار میکنند روی دانشگاه ما؛ بنابراین باید دغدغه داشت؛ هنوز چالش وجود دارد. خب، حالا شما این دانشگاه و تأثیرگذاری این دانشگاه روی کشور و بر مسائل کشور را مقایسه کنید با تأثیرگذاری دانشگاههای ۱۵۰ هزار نفری اول انقلاب؛ خب این تأثیرگذاری بهمراتب بیشتر است. بنابراین اگر دشمن بتواند تخریب کند در درون دانشگاه، آثارش و مضراتش و خسارتهایش چندین برابر اول انقلاب خواهد بود؛ به خاطر اینکه دانشگاه وسیع است، بزرگ است، جوانهای زیادی دارد، حراف دارد، فعال دانشجویی دارد، هنرمند دارد و از این قبیل. پس بنابراین باید حالا دغدغه داشته باشیم.
از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۴۰۱/۰۲/۰۶