کد خبر: 1226665
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰
با اجرای شاعر روشندل اهل سرخس 
کار کردن در معدن بسیار سخت است، چون نیرو‌ها با امکانات ابتدایی در داخل معدن تونل می‌زنند و افقی پیش می‌روند. گاه معدن ریزش می‌کند و برخی از نیرو‌ها زیر خاک و سنگ معدن می‌مانند و گاه تا بیمارستان برسند، جان خود را از دست می‌دهند. 
جوان آنلاین: غزلی از موسی عصمتی که درباره کارگران معدن است و در برنامه سرزمین شعر اجرا شده است در یک‌ماه اخیر در فضای مجازی بیش از ۲ میلیون بازدید داشته است. 
 
در چندماه گذشته پخش برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» که در آن شعر امروز و شاعران جوان در یک رقابتی ادبی، آثار خود را ارائه می‌کردند، توانست تا حدی این جای خالی را در قاب سیما پر کند. اجرای برخی از شاعران در این برنامه مقبولیت عام یافت و بار‌ها در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد. از جمله این اجرا‌ها می‌توان به شعرخوانی موسی عصمتی، شاعر روشندل اهل سرخس اشاره کرد با غزلی درباره پدرش: پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ، زغال و آهن بود/ سال‌های دراز عمرش را کار کرده بود، اهل معدن بود... 
اجرای این غزل عصمتی حاضران را تحت تأثیر قرار داد و در یک‌ماه گذشته بیش از ۲ میلیون بازدید در شبکه‌های مختلف اجتماعی به همراه داشت. او در پاسخ به این سؤال که این سروده در چه فضایی خلق شده است به تسنیم گفت: روستایی که من در آن زندگی می‌کردم، یک روستای کارگری است که بیشتر ساکنان آن در معدن کار می‌کردند. روستای «معدن» حوالی سرخس قرار دارد. کوه‌های اطراف این روستا سرشار از زغال سنگ است و ۹۹ درصد مردم آنجا امرار معاششان را از طریق معدن انجام می‌دهند، کارگرند، زندگی کارگری دارند و حتی خانه‌های آن‌ها مربوط به شرکتی است که معدن را اداره می‌کند. من فرزند یک کارگر هستم و زندگی کارگری را تجربه کرده‌ام. 
کار کردن در معدن بسیار سخت است، چون نیرو‌ها با امکانات ابتدایی در داخل معدن تونل می‌زنند و افقی پیش می‌روند. گاه معدن ریزش می‌کند و برخی از نیرو‌ها زیر خاک و سنگ معدن می‌مانند و گاه تا بیمارستان برسند، جان خود را از دست می‌دهند. 
این شاعر روشندل در ادامه توضیح داد: پدرم در بخش‌های مختلف معدن کار می‌کرد. مدتی داخل معدن کار می‌کرد و چند وقتی به قول خودش بیرون کار بود و خارج از معدن در کنار کوره‌هایی با درجه حرارت بالا که زغال سنگ را به کک تبدیل می‌کند. بعد از اینکه پدرم درگذشت، تمام این سختی‌هایی را که او در این مدت کشید، پیش چشم من قرار گرفت. مثلاً گاه پیش می‌آمد که مهندس معدن به نفع شرکت، ۱۰-۱۲ روزی را که پدرم جلوی کوره داغ کار کرده بود، در نظر نمی‌گرفت و اضافه‌کاری او را خط می‌زد. شرکت‌ها هم عموماً خصوصی هستند و پاسخگوی درخواست‌های کارگران نیستند. کارگران معمولاً هشت یا ۱۰ ماه حقوق عقب‌افتاده دارند، حقوقشان پرداخت نمی‌شود و بعضاً با اعتراض موفق به دریافت حق و حقوق خود می‌شوند. 
همه این مشکلات و سختی‌ها پس از فوت پدر در من انباشته شده بود. من با این شعر خواستم روزگار سختی را که بر کارگران روستا گذشت، بیان کنم. این غزل را در برنامه سرزمین شعر خواندم و بازتاب خوبی داشت، چون درد دل جامعه و کارگران بود. 
 
 شعر اجتماعی مهجور است
وی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما چرا فضای عمده شعر امروز فارغ از مسائل اجتماعی است و اگر هم بخواهد به این حوزه ورود کند، بیشتر از منظر سیاسی و جناحی به قضیه می‌پردازد، عنوان کرد: این بخش از سوی دوستان شاعر مورد غفلت قرار گرفته است. شعر شاعران جوان عمدتاً فضای عاشقانه دارد و اگر پا را فراتر بگذارند، وارد فضای سیاسی می‌شوند که کار‌های گروه دوم کمی دیده شده است، اما متأسفانه سطر‌های نانوشته بسیاری از اتفاقات تلخی که در دل جامعه رخ می‌دهد و آنچه در زیر پوست جامعه می‌گذرد، در شعر امروز دیده می‌شود. شاید یکی از دلایل بازخورد خوب این غزل در جامعه طی روز‌های گذشته، همین موضوع باشد. 
دغدغه کارگران، موضوعی است که در شعر امروز کمتر گفته شده است؛ وگرنه غزلی که از طرف من ارائه شد، از نظر تکنیک ویژگی خاصی نسبت به دیگر آثار نداشت. حرف صمیمانه‌ای که در شعر گفته شد از جنس آن حرف‌هایی بود که کمتر در شعر امروز مجال بروز یافته است. شاعران جوان باید در این زمینه فعال‌تر باشند و راه‌های نرفته را بیازمایند.
برچسب ها: شاعر ، سرخس ، کارگر ایرانی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار