مرد پولدار وقتي يكي از كارگران پروژههاي ساختمانياش را به عنوان امين خود قرار ميداد، نميدانست روزي به دست او و همدستانش براي اخاذي ميلياردي به گروگان گرفته ميشود. متهمان وقتي براي رسيدن به ثروت افسانهاي ناكام ماندند، گروگان خود را رها كردند، اما خيلي زود به دام پليس افتادند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 18:30 روز چهارشنبه، 28 ديماه بود كه كارآگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي از ماجراي يك آدمربايي در يك پروژه ساختماني حوالي بزرگراه شهيدرجايي شهرري با خبر و در محل حاضر شدند. بررسيها حكايت از اين داشت كه سه سرنشين يك خودروي سراتو با تهديد چاقو صاحب پروژه ساختمان در حال ساخت را كه مردي 63 ساله به نام ابوالقاسم بود، ربودهاند.
يكي از شاهدان گفت: حدود ساعت 18 ابوالقاسم همراه ابراهيم، مهندس ناظر ساختمان و اميد كه از كارمندانش بود، از پروژه خارج شد. آنها بعد از كمي حرف زدن به طرف خودروهاي خود رفتند. ابوالقاسم در حال سوار شدن به ماشين خودش بود كه يك خودروي سراتوي سفيدرنگ كنارش توقف كرد. به جز راننده دو مرد ديگر سوار سراتو بودند. آن دو نفر كه قويهيكل بودند و حدود 35 سال سن داشتند، پياده شدند و با تهديد چاقو ابوالقاسم را سوار كردند و بعد از محل دور شدند.
در حالي كه بررسيها در جريان بود، يك روز بعد از حادثه، ابوالقاسم وارد پايگاه نهم پليس آگاهي شد و خبر داد كه آدمربايان او را در حاشيه بزرگراه شهيد كريمي رها كرده و گريختهاند. او توضيح داد: روز حادثه وقتي آدمربايان من را سوار خودرو كردند، ابتدا دست و پا و چشمانم را بستند. اتومبيل آنها حدود يك ساعت حركت كرد تا اينكه حس كردم خودرو وارد يك جاده خاكي شد. بعد در محل ناشناسي كه يك كارگاه بود، من را پياده كردند. آنها دست و پا و چشمانم را باز كردند. بعد در قبال آزاديام درخواست 10 ميليارد تومان پول كردند. گفتم كه چنين پولي ندارم. ساعتي بعد خواستند كه 5 ميليارد به آنها بدهم كه گفتم حاضر به پرداخت چنين پولي هم نيستم. آنها كارتهاي عابربانكم را گرفتند و سحرگاه من را در حاشيه شهر رها و فرار كردند. البته قبل از رفتن تهديد كردند كه اگر پليس را از ماجرا با خبر كنم به من و خانوادهام آسيب ميزنند. بعد از آن بود كه متوجه شدم 120 ميليون تومان از حسابم برداشت شده است.
شاكي گفت متهمان اطلاعات دقيقي از حسابهاي بانكي، محل زندگيام و اعضاي خانوادهام داشتند، به طوري كه مشخصات ماشين عروس پسرم را هم ميدانستند.
بعد از به دست آمدن اين اطلاعات، كارآگاهان مطمئن شدند كه سناريو از سوي افرادي آشنا رقم خورده است. آنها به مردي 31 ساله به نام موسي. ح كه سركار پروژهاي ساختماني او بود، مظنون شدند. موسي از چهار سال قبل به عنوان كارگر ساختماني در پروژه ابوالقاسم كار ميكرد. او توانسته بود در اين مدت اعتماد صاحبكار و خانواده او را به طور كامل جلب كند. موسي به خانه ابوالقاسم رفت و آمد داشت و از دعوتشدگان به مراسم عروسي پسر او بود.
ابوالقاسم هم گفت كه موسي مسئوليت امور مالي پروژههاي ساختماني او و اطلاعات حسابهاي او را برعهده دارد.
بعد از به دست آمدن اين اطلاعات، موسي به عنوان مظنون تحت نظر قرار گرفت. بررسي سوابق او نشان داد كه موسي 14 سال قبل در شهرستان ميانه بازداشت شده بود. بعد از آن بود كه كارآگاهان محل زندگي او را در كيانشهر تحت نظر قرار دادند. بررسيها حكايت از اين داشت كه او با دو نفر از همسايگانش، اكبر31 ساله و صادق 31 ساله روابط دوستانهاي دارد. ظن پليس زماني بيشتر شد كه معلوم شد اكبر صاحب يك سراتوي سفيد رنگ است و صادق هم صاحب كارگاه در و پنجرهسازي در شهرستان اسلامشهر است.
با به دست آمدن اين اطلاعات مشخص شد كه عاملان آدمربايي، موسي و دو همدستش هستند، بنابراين بيستم بهمن ماه بود كه هر سه را در خانههايشان بازداشت كردند.
سه متهم در اولين بازجوييها گفتند كه در جريان آدمربايي نقش نداشتند، اما وقتي با شواهد پليس مواجه شدند، چارهاي جز اعتراف نداشتند. آنها گفتند كه سناريوي آدمربايي را با همدستي مرد ديگري به نامهاي مرتضي 33 ساله و عليرضا 34 ساله اجرا كردهاند. با مشخصاتي كه متهمان در اختيار پليس گذاشتند، دو عضو ديگر باند در رباط كريم شناسايي و دستگير شدند. آنها در بازجوييها به همدستي در آدمربايي اعتراف كردند و گفتند در قبال گرفتن 45 ميليون تومان در جريان آدمربايي شركت كردهاند.
سرهنگ كارآگاه حسين زارع، رئيس پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: تحقيقات بيشتر از اعضاي باند در پايگاه نهم پليس آگاهي جريان دارد.