غلامحسين ابراهيمي ديناني عضو انجمن حكمت و فلسفه ايران و چهره ماندگار فلسفه در برنامه معرفت در تفسير اشعار عطار نيشابوري درباره پيامبر اكرم(ص) اظهار داشت: كلمه معجزه از عجز ميآيد و عجز يعني ناتواني. يعني كاري كه صاحب اعجاز ميكند ديگران از انجام آن عاجزند. معجزه يعني كاري كه پيامبر انجام ميدهد ديگران از آوردن مثل او عاجزند؛ اين معني معجزه است. وي افزود: بزرگترين معجزه پيامبر اكرم(ص) قرآن است، معجزات پيامبران ديگر معجزاتي بود كه ديگران آن را نديدند اما معجزه حضرت رسول هنوز باقي است و در دست آيندگان هم خواهد بود.
عضو انجمن حكمت و فلسفه ايران با بيان اينكه خود اين عالم هم معجزه است، گفت: قوانين ثابت طبيعت كه دقيقاً به قطعيت رياضي كار ميكنند تخلفي در اين عالم نميبينند. نظام طبيعت منظم كار ميكند. اين معجزه است.
وي تصريح كرد: از پشه تا كهكشان هر چيزي يك ذات دارد، يك صفت. خداوند هم ذات و صفات دارد. حضرت محمد(ص) هم ذات و صفات دارد. صفات پيامبر بالا است. عليم، حكيم و... اينها درست. خداوند هم ذات و صفت دارد. عطار اينجا ميگويد ذات پيامبر، صفات حق تعالي است. نميگويد ذات پيامبر ذات خداست. بيكرانگي پيامبر در اسما و صفات حق تعالي است نه در ذات حق البته اسما و صفات به يك اعتبار عين ذات حق است. ديناني خاطرنشان كرد: پيامبر (ص) رحمهالعالمين است. لقبش حبيبالله است. لقب حضرت مسيح روحالله است و حضرت موسي كليمالله است. حالا خداوند مگر روح دارد. هر موجودي كه جسم دارد روح هم دارد. روحالله يعني روح خدا. خداوند روح دارد به چه معناست؟
چهره ماندگار فلسفه گفت: روح خدا رحمت خداست. روحالله يعني رحمتالله. روح و رحمت با هم تقارن دارند. حضرت مسيح كه روحالله است از نظر بنده يعني رحمتالله است. پيامبر ما هم رحمت الله است پس روحالله هم است. حبيب الله هم است كليمالله هم است. حبيب از حب است. در حبيبالله، كليمالله و روحالله نهفته است. اگر حبيبالله هست، كليمالله و روحالله هم هست. جلوه تام حق تبارك تعالي در اسماي صفات خودش در پيامبر است يعني خداوند تجلي را در همه اسما و صفات در پيامبر تمام كرده است. اين استاد دانشگاه ادامه داد: يك قاعده فلسفي است كه ميگويد هر آنچه آغاز ندارد پاياني هم ندارد، هر آنچه ازلي است، ابدي هم هست و هر آنچه ابدي است، ازلي هم است. نميشود يك چيزي آغاز نداشته باشد اما پايان داشته باشد و نميشود يك چيز پاياني نداشته باشد ولي آغاز داشته باشد.
عضو انجمن حكمت و فلسفه ايران در پايان ابراز داشت: متأسفانه بشر امروز به ظواهرش اشتغال پيدا كرده و يك قدري از رفتن به باطن غفلت كرده است. نبايد به گونهاي مشغول به ظاهر بشويم كه از باطن غفلت كنيم. هميشه بايد اين سير از ظاهر به باطن رفتن يا از باطن به ظاهر آمدن را داشته باشيم. از لفظ به معني برو ولي از معني هم به لفظ بيا.