سرویس سیاسی جوان آنلاین: جدلهای سیاسی رادیکالهای اصلاحطلب از یک سو و کارگزارانیهای تکنوکرات از سوی دیگر، این روزها افشاگریهایی را رقم زده است که گرچه پیش از این از سوی جناح مومن و انقلابی کشور تذکر آن داده شده بود، اما از سوی جناح اصلاحطلب با تکذیب و انکار مواجه میشد. حالا ماه از پشت ابرها بیرون آمده است انگار؛ میگفتیم انتخاب شهرداری تهران نه در صحن شورای شهر بلکه در محافل سیاسی و با دستور از بالا انجام میشود و منکر میشدند. حالا آفتاب آمده دلیل آفتاب و خود آدرس و تاریخ دقیق این محافل را رو کردهاند.
دوقطبی علیه مردم
دوقطبی اتحاد ملت- کارگزاران از همان سال اول ریاست جمهوری میان اصلاحطلبان تندرو و کارگزارانیها وجود داشت، اما به تناسب گذر زمان و فاصله گرفتن از دوران وحدتبخش انتخابات و رقابت با رقیب غیراصلاحطلب و پیشامد اتفاقات نو به نو، باعث شد این دوقطبی با گذشت زمان پررنگتر نمود یابد، یکی از اصلیترین مجالهای بروز آن هم پس از انتخابات توأمان ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا و موعد انتخاب شهرداری جدید برای پایتخت بود. کارگزاران سازندگی تلاش میکرد محسن هاشمی شهردار شود. او از جهت سیاسی به کارگزاران نزدیک بود، اهل باج دادن به اصلاحطلبان تندرو نبود، سابقه کار اجرایی در شهرداری داشت، رابطهاش با بزرگان نظام خوب بود و البته در طول این سالها بیحاشیه مانده بود. اتحاد ملتیها، اما عضویت او در شورا را دلیل مخالفت ذکر کردند و اینکه او نباید به رأیی که مردم تهران برای عضویت او در شورای شهر دادهاند، پشت کند، اما مشکل اتفاق دیگری بود. محسن هاشمی مهره دست تندروها نمیشد، خروجش از شورا هم باعث ورود یک اصولگرا به شورا میشد. این دعوا و دوقطبی از همان روزها دنبال میشد، اما چه شد که در نهایت محمدعلی نجفی انتخاب شد و محشن هاشمی شهردار نشد؟ آیا این انتخاب نتیجه یک رأیگیری آزاد و دموکراتیک در صحن علنی شورا بود؟ افشاگریهای این روزهای پس از قتل همسر نجفی جواب این سؤال را روشن میکند.
محافل سیاسیون برای انتخاب شهردار پایتخت
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در یادداشت جنجالی خود در روزنامه سازندگی که یکشنبه ۱۹ مرداد منتشر شد، در مورد هشدار به نجفی در رابطه با میترا استاد قبل از انتخابش به عنوان شهردار مینویسد و اینکه نجفی منکر رابطه خاص شده و اصلاحطلبان هم به این مسئله و هم به مسئله استعلامهای منفی از نهادهای امنیتی در مورد نجفی بیاعتنایی کردند، اما بخشی که در یادداشت مهم کرباسچی نادیده گرفته شد، اشاره او به محافلی بود که برای پایتخت شهردار انتخاب کردند. او مینویسد: «شاید اگر کتمان سر و نامحرم دانستن جامعه و بدنه در سران برخی احزاب اصلاحطلب نبود، امروز کار بدانجا نمیرسید که با اطلاعات ناقص، بدنه این جریان به مرثیهسرایی و قهرمانسازی سوق یابد و همه نیز همچنان سکوت میکردند، اما نمیتوانم فراموش کنم که در جلسه مشترک احزاب کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت در منزل جناب آقای عبدالله نوری- که میانجی دو جریان بر سر همین داستان شدند- ما به صراحت به این مسائل اشاره کردیم و دوستان حزب اتحاد ملت نیز پذیرفتند که دیگر بر تداوم شهرداری دکتر نجفی اصرار نکنند و البته گفتند که ما گمان میکردیم پرونده میراث فرهنگی بسته شده و این ماجرای تازهای نیست!... تاریخ شاهد است که دوستان در جریان داستان بودند و بهرغم مراجعه خانواده دکتر نجفی به بزرگان اصلاحات ایشان را به این مهلکه انداختند»؛ جلسه مشترکی که روزنامه سازندگی در شماره ۲۱ فروردین ۹۷ در گزارشی با تشریح جزئیاتی از آن، علت برگزاری جلسه در خانه عبدالله نوری را نگرانی او از تکرار ماجراهای مشابه شورای شهر اول بیان میکند، البته به گفته روزنامه سازندگی، دیدار مذکور تنها دیدار مشترک سران دو حزب کارگزاران و اتحاد ملت نبوده است.
بر اساس این گزارش، به رغم اینکه سران حزب اتحاد در آن دیدار بر کاندیداتوری نجفی تأکید داشتند ولی در نهایت با میانجیگری عبدالله نوری توافقاتی صورت گرفت و قرار بر این شد که دو طرف پایبند به این توافق بمانند که از مهمترین این توافقات میتوان به تعهد دو حزب مبنی بر حفظ حیثیت نجفی و عدم تخریب گزینههای احتمالی جانشینی نجفی (مشخصاً محسن هاشمی) پیش از اعلام نظر نهایی اعضای شورای شهر اشاره کرد، اما اتفاقات به گونهای دیگر رقم خورد.
فشار از بالا برای شهردار شدن نجفی
کرباسچی پس از آنکه از این جلسات و محافل با تاریخ دقیق یاد میکند، مینویسد: «پس از آن در جلسه دیگری در تاریخ هشتم شهریورماه ۱۳۹۶ همان عضو شورای شهر تهران از مخالفت وزیر کشور با شهرداری دکتر نجفی بر اساس گزارش و استعلام نهادهای امنیتی دولتی خبر داد، اما با پیگیری برخی بزرگان اصلاحات و اعمال فشار بر رئیسجمهور، آقای روحانی به وزیر کشور دستور میدهد حکم شهرداری دکتر نجفی صادر شود» و بعد ادامه میدهد که «در واقع اشتباه اصلی نه از شورای شهر تهران که بر عهده احزاب پشتیبان ایشان بود که راهبرد نادرستی را انتخاب کردند. استراتژی این دوستان از آغاز بر دوقطبیسازی و مخالفخوانی بود و هست و این راهبردی غلط است که در امور سیاسی مبنای عمل را بر تضاد قرار دهیم و فکر کنیم قدرت ما در مخالفت است. در چنین شرایطی بود که به جای بررسی مستندات پرونده مدعیان علیه آقای نجفی در نهادهای معتمد خود یا وجدان خویش، این پرونده را «باجخواهی» خواندند و با تمرکز خواست اصلاحات بر شهرداری یک شخص و تعصب بر انتخاب آقای نجفی امکان بررسی آن شایعات بلکه مستندات را حتی از معاون اول رئیسجمهور سلب کردند و با تماسها و فشارهای پیاپی در بالاترین سطوح اصلاحات تنها اصلاح ممکن در شهرداری تهران را شهرداری دکتر نجفی خواندند.»
حال باید گفت: آیا شهرداری تهران در صحن علنی شورا انتخاب شده بود؟ همان زمان، حجت نظری از اعضای شورای شهر تهران در پیامی توئیتری به برخی لابیها در خارج شورا برای انتخاب شهردار اشاره کرده و با هشتگ شورای اول، اختلافات سیاسی شورای اول را یادآوری کرده بود: «اقدامات خطرناکی خارج از شورا برای زدن به زیر میز انتخاب شهردار تهران از میان هفت گزینه موجود در حال انجام است...» یا محسن سرخو عضو اصلاحطلب سابق شورای شهر تهران نیز دخالتهای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و انحصارطلبی این شورا را عامل عدم توفیق شورای شهر تهران برشمرده و تأکید کرده بود: «عمده مشکلات شورای شهر به خاطر دخالت نهادهای اصلاحطلب در امور داخلی این شوراست.»